بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۰ ثبت شده است

بحران اخلاقی جامعه ایران» روایت متواتر سال‌های اخیر است. بسیاری از روحانیون بلندپایه و روشنفکران پرآوازه، روای این روایت بوده‌اند و بخش بزرگی از گفت‌وگوهای اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» نیز، در سطح مختلف، بر چنین روایتی تایید کرده‌اند؛ اما، این‌بار مهمان برگ پانزدهم این اقتراح که از تبار جامعه‌شناسان و پیمایش‌گران برجسته جامعه‌ی ایران است، روایت متواتر قصه‌ی ما را با اتکا به حداقل سی پیمایش جامعه‌شناختی نقض می‌کند و با صراحت تمام می‌گوید: « این‌‌ها همه، روایت‌های افراطی هستند و جامعه‌ی ایران به معنی دقیق و جامعه‌شناختی‌اش، دچار بحران‌های اخلاقی نیست.» ابراهیم حاجیانی، رییس گروه پژوهش‌های فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای تحکیم پایه‌های اخلاقی جامعه تاکید می‌کند؛ اخلاق نباید متکی به یک نهاد خاص باشد. باید اخلاق را چندپایه‌ای کرد.

  • اصغر زارع کهنمویی

عصر یک جمعه زمستانی، در خانه‌ای را زدم تا در باب اخلاق و هنر،  گفت‌وشنودی داشته باشم. وقتی پای به درون نهادم، با فضای بسیار متفاوت و رفتار صمیمانه صاحب خانه که اساسا باید هم هنرشناس باشد و هم اخلاق شناس، روبرو شدم، این تفاوت و صمیمیت آنقدر بود که تعجب مرا برانگیخت. خانه هنرمند، آمیزه ای از موزه، کتابخانه، کارگاه و گالری هنری تمام عیار بود. در نخستین کلام، تعجب خود را به او اظهار کردم و او با زبان مادری خودش و خودم، به من گفت: «محیط زندگی هر فردی، بیانگر روحیات او است.» آیدین آغداشلو در چهاردهمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، با نقل قولی ار اومبرتو اکو، اخلاق را عین هنر و هنر را عین اخلاق می خواند. او، هنر را هرچه باشد، اخلاقی می‌داند چون تداوگر چرخه حیات است. وی می گوید: هنر فی نفسه اخلاقی است. از این استاد هنر پرسیدم؛ در تنازع میان اخلاق و هنر ، هنرمند کدام را باید بگزیند ؟ اخلاق را یا هنر را ؟ او گفت: این مساله به موضع درونی هنرمند و شرایط اجتماعی او برمی گردد.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - اعتماد: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته جنوا اسپیترمن، امری طبیعی، میراثی انسانی و سرمایه‌ای اجتماعی است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

جنوا اسپیترمن، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری در کشورهای مختلف آفریقایی انجام داده است. جنوا اسپیترمن دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، از سیاست‌های زبانی که منجر به یکسان‌سازی زبانی می‌شوند، انتقاد می‌کند و می‌گوید: «اگر شما آموزش و ترویج یک زبان را قدغن و غیرقانونی کنید، در نهایت، آن زبان را حذف می کنید و با از بین بردن آن زبان، فرهنگ آن گروه زبانی را نیز نابود می کنید و در نهایت، خود آن مردم را حذف از بین می برید. ممکن است که آنها بصورت فیزیکی از بین نروند اما آنها دیگر خودشان نیستند بلکه تبدیل به دیگرانی شده اند که به زبان و فرهنگ دیگری تعلق دارند. آنها دیگر موجودیت ندارند.» این استاد دانشگاه میشگان تاکید می‌کند: «وضع قوانینی که سیاست‌گزاری‌های زبانی را اجباری می‌کند، گامی اساسی در جلوگیری از نابود کردن زبان‌ها است.» وی سیاست زبانی آفریقای جنوبی را مثال خوبی در این زمینه می‌داند، کشوری که در آن یازده زبان رسمی وضع شده است.

  • اصغر زارع کهنمویی

مهمان برگ سیزدهمِ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، دکتر محمد راسخ، استاد فلسفه حقوق و حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی است. وی در این گفتگو، بر ضرورت طرح نسبت حقوق و عدالت بجای حقوق و اخلاق تاکید می کند و ضمن تبیین دیدگاه‌های خود درباره نظام حقوقی و جامعه اخلاقی، احکام حقوقی را "دگرآیینانه" و احکام اخلاقی "خودآیینانه" می‌خواند. این متخصص فلسفه حقوق، در پاسخ به پرسشی درباره نسبت منافع ملی و حقوق بشر، به همنشینی این دو و درباره نسبت آن، با حقوق اقوام به تامین این حقوق تاکید می‌کند و می‌گوید: در صورت تزاحم باید به اصلاح سیاست­های ملی پرداخت تا منافع و مصالح یک گروه یا قوم خاص نیز تأمین شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ شرق: اشاره: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته کاتلین هوگ، نشان دهنده ثروت و دارایی کشور است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

کاتلین هوگ، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری اقوام مختلف در هند و کشورهای مختلف آفریقایی با همکاری دانشگاه‌های کیپ تاون و جواهر لعل نهرو انجام داده است. کاتلین هوگ دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، بدون مهارت در زبان مادری، زندگی عقلانی دچار مشکل می‌شود. وی با اشاره به سیاست یکسان‌سازی زبانی در کشورهای مختلف، این رفتارها را از منظر سازمان ملل، غیرقانونی عنوان می کند و درباره آموزش زبان مادری و مساله امنیت ملی نیز می گوید: «هیچ مدرکی وجود ندارد گواه بر اینکه آموزش به زبان مادری، امنیت را به خطر انداخته و تخلف و تخطی از قانون محسوب می شود. حتی بیشتر کشورهای آفریقایی اذعان می‌کنند که تنوع زبانی یک واقعیت است و وحدت ملی نیازمند به رسمیت شناختن همه زبان‌ها و افراد متکم بدان‌ها می‌باشد.» وی در پایان با اشاره به تجربه موفق اتیوپی درباره تنوع زبانی می‌گوید: «اگر حل مسئله زبان در کشور بسیار فقیری چون اتیوپی ممکن شده است، پس چرا نتوان آن را در کشورهای دیگر نیز ممکن ساخت؟»

  • اصغر زارع کهنمویی