بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۱۶ مطلب با موضوع «وِیــــــــــــــژه :: اقتراح‌ حق زبان مادری» ثبت شده است

اصغر زارع کهنمویی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر اخلاق، سومین اثر خود را با عنوان «پایان تک‌زبانی» مجموعه سیزده گفتگوی پژوهشی درباره حق زبانی مادری، روانه بازار کتاب کرد.

به گزارش...، مقدمه این کتاب را عبدالله رمضان‌زاده معاون دولت اصلاحات و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نوشته و افزون بر مقدمه بلند زارع کهنمویی، گفتگوهای مفصلی درباره وجوه مختلف حق زبان مادری با اندیشمندان و اساتید برجسته ایرانی و خارجی، محتوای کتاب را شکل می‌دهند.
دکتر عبدالله رمضان‌زاده در مقدمه این کتاب می‌نویسد: «در ایـران تا قبـل از دولت پهلـوی اول و الگوبـرداری او از آتـاتورک همتای ترکیه‌ای خود، موضوعی به عنوان اختلاف زبانـی در سطح ملـی گـزارش نشده است. سیاست هـای غلط رضاشاه در حوزه های زبانی و فرهنگـی یکی از عوامـل تعارضات قومی پس از جنگ جهانی دوم در سطح ملی شناخته شده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ضمن رسمیت دادن به زبان فارسی، تلویحا گسترش زبان های مادری اقـوام ایرانی را زمینه‌ساز غنای فرهنگ ملی دانسته و بر آموزش ادبیات قومی تـاکید ورزیده است. طبیعی است که آموزش ادبیات قومی نیازمند تقویت زبانهای قومی ایرانی است و این، بر غنای فرهنگی کشور خواهد افزود. مجموعه حاضر که به کوشش برادرمان آقای اصغرزارع کهنمویی در فضای رسانه‌ای کشور به فـرجـام رسیده، تلاشی است برای بازکردن باب گفتگو درباره یکی از مسائل استراتژیک ایران. قطع یقین، گفتگو مهم‌ترین راهکـار حل مسائل مختلف است.»
مهمان برگ نخست این دفتر، مصطفی ملکیان، روشنفکر و فیلسوف برجسته معاصر است که با عنوان «خطای اخلاقی، حقوقی، زیبایی‌شناختـی و مصلحت‌انگارانه‌ مخالفـانِ آموزش زبان مادری» در صدر نشسته است. رنج دائمی ِ انسان محروم از «آموزش زبان مادری» دومین گفتگوی این مجموعه و دومین بخش مصاحبه مبسوط با استاد ملکیان است که این بار به تبیین رهیافت روانشناختی حق زبان مادری پرداخته شده است. تبیین رهیافت عصب‌روان‌شناختی حق زبان مادری گفتگوی سوم است که با دکتر حسن عشایری، عصب‌شناس مشهور کشورمان انجـام شده است.
دکتر نـاصر فکوهـی، انسان‌شناس بـرجسته ایـرانـی، از معـدود اندیشمندانی است که در برابر نگاه‌های جزم‌اندیش، مواضع دقیق، عالمانه و به‌موقع اتخاذ کرده است. چهارمین برگ دفتر پایانی تک‌زبانی، به تبیین دیدگاه‌های انسانشناختی او درباره زبان مادری اختصاص دارد. تبارشناسی مخالفت‌ها و البته مطالبات جدی اقوام، محتوای پنجمین گفتگوی این مجموعه را شکل می‌دهد که با اکبر اعلمی نماینده مجالس شش و هفتم و یکی از جدی‌ترین سیاستمداران پیگیر اجرایی شدن اصل 15 قانون اساسی انجام شده است.
گفتگوی ششم مجموعه «پایـان تـک زبانی» بـه بررسی آمـاری وضعیت زبانی درایران و جهـان اختصاص دارد. این گفتگو به همراه دو گفتگوی دیگر، با دکتر محرم آقازاده مشاور آموزشی سازمان ملل متحد انجام شده است. »حق آموزش به زبان مادری تفسیربردار نیست»، عنوان برگ هفتم مجموعه و بخش دوم گفتگوی مبسوط با دکتر آقازاده است که در آن مساله حق زبان مـادری از منظر مسائل آموزشی تبیین شده است. بخش سوم این گفتگـو به بعد روانشناختی حق زبان مادری می‌پردازد و گفتگوی هشتم مجموعه » پایان تک زبانـی» را شکل می دهد.
زارع کهنمویی در بـرگ نهم این دفتر، برای تبیین دقیق‌تر متون حقوق بین‌الملل درباره زبان مادری به گفتگو با دکتر اسعد اردلان، استاد حقوق بین‌الملل پرداخته است. گفتگوی دهـم به بررسـی مهم‌ترین بهانه مخالفان زبان مادری اختصـاص دارد. این گفتگو با دکتر ستار عزیزی متخصص قومیت و حقوق بین‌الملل انجام شده است. وی همگام با انبوه متفکران داخلـی و خارجـی، نگاه جزم‌گرایانه مخالفان را با اتکا به تجربه‌ دیگرکشورهای چندزبانه، مطلقا نفی‌ می‌کند.
تبیین مسالة آموزش زبان مادری دراندیشه سیاسی، یازدهمین گفتگوی مجموعه را شکل می دهد که با دکتر فرامرز تقیلو استاد علوم سیاسی دانشگاه تبریز و پژوهشگر قومیت و جهانی شدن انجام شده است. گفتگو با جنوا اسپیترمن، زبـان شناس و متخصـص سیاست‌هــای زبانـی در دوران پسااستعمـاری، دوازهمین بـرگ مجمـوعه «پایـــان تکصدایی» را شکل می‌دهد. «جایی برای نگرانی درباره زبان مادری وجود ندارد»، عنوان آخرین گفتگوی این مجموعه است که به دیدگاه‌های کاتلین هوگ، استاد زبان‌شناسی دانشگاه استرالیای جنوبی اختصاص دارد.
زارع کهنمویی در بخشی از مقدمه بلند خود بر کتاب می‌نویسد: « اجـرایی کردن اصل 15 قانـون اساسی و تحقـق حـق آمـوزش زبان مادری قطعـا به هرچه عادلانه کردن نظام آموزشی خواهد انجامید. از نظر بسیاری از کارشناسان زبده، مساله به حد کافی روشن است. اجرایی کـردن مقولة زبان مادری، درتمام ابعاد سیاسی، فرهنگی، آموزشی و حقوقی، ضروری و در بعد عملـی بسیار روشن است. عده‌ای تلاش دارند برای جلوگیری و سنگ‌ا نـدازی، مسالـه را بسیار پیچیـده و بغرنج جلوه بدهند. مخالفـان می‌خـواهند با ارائه براهینی متناقض و نادرست، مسالـه را از سطح فرهنگی و آموزشی به سطح سیاسی ارتقا دهند و حق آموزش را دقیقا در برابر مصلحت ارزنده امنیت قـرار دهند. این ِ هنر دولتمردان است که آهنگ ایـن مخالفت‌ها را بشناسند.»
اصغر زارع کهنمویی، پیش از این، دو مجموعه «انقلاب اخلاقی» و «برابری و رفع تبعیض» را منتشر کرده که با استقبال گسترده مخاطبان مواجه شده است به طوری که چاپ اول برابری و رفع تبعیض، در دو هفته تمام شده و اینک چاپ دوم آن در دسترس است. وی، به زودی، چهارمین کتاب خود را تحت عنوان «اخلاق، فصل نخست تغییر» به همراه چاپ دومِ «انقلاب اخلاقی» را منتشر می‌کند.
پایان تک‌زبانی در 200 صفحه، 500 نسخه و به بهای 14000 تومان به همت انتشارات موغام در تبریز چاپ و در سراسر کشور پخش شده است.

  • اصغر زارع کهنمویی
  1. «زبان مادری» دیگر یک مقوله امنیتی نیست. این پیشرفت ارزنده در سیاست‌های قومی، جای مسرت بسیار دارد. اینک سخن گفتن از حقوق قومیت‌ها بخصوص مطالبه حق زبان مادری نه از سوی نهاد قدرت و نه توسط کنشگران مختلف عرصه عمومی به معنای «تحریک قومیت‌ها» و «تجزیه‌طلبی» تلقی نمی‌شود. نه تنها نخبگان قومی که بسیاری از اندیشمندان و اساتید برجسته فارس‌زبانی که هیچ تعلق نَسبی به قومیت‌ها ندارند، اکنون پیگیر و مدافع حقوق زبانی اقوام هستند. اکنون سخن مخالفانی که تلاش دارند با خوانش امنیتی از زبان مادری، آن را از صدر تصمیمات اجرایی به زیر بکشند، خریدار ندارد. دیگر کسی نمی‌پذیرد، اگر روزی کودک آذربایجانی کتاب ترکی به دست بگیرد، کشور تجزیه می‌شود. گروهکی کوچک بسیار تلاش کرده این باور رضاخانی را همه‌پذیر کند اما خواب پریشان آن‌ها تعبیر نداشت.
  • اصغر زارع کهنمویی

روزهای جهانی اکنون به یکی از نمادهای تعالی و آگاهی جامعه ایرانی بدل شده است. پاسداشت خیره‌کننده بعضی از آن‌ها، نشان‌گر رشد مطالبات انسانی در ایران است. از نامگذاری 21 فوریه به عنوان روز جهانی زبان مادری، 16 سال بیشتر نمی‌گذرد اما کنش‌ها و بزرگداشت‌های همه‌ساله این روز در فلات ایران، نشان می‌دهد این روز جهانی برای ایرانیان یک روز ملی هم هست. سوای کنش گسترده عرصه عمومی، حتی نهاد رسمی قدرت نیز به این مقوله واکنش نشان داده است. برای مثال، تاکنون نماینده‌های متعددی خواستار گنجاندن این مناسبت ارزنده فرهنگی در تقویم رسمی کشور شده‌اند.

  • اصغر زارع کهنمویی

انسان محروم از زبان مادری چگونه انسانی است؟ این را استاد مصطفی ملکیان در تحلیل رنج‌های چنین انسانی این‌طور پاسخ می‌دهد: «باید با صراحت گفت؛ زبان مادری من، جهان‌نگری مرا شکل می‌دهد. کسی که زبان مادری مرا از من می گیرد، در واقع جهان‌نگری مرا از من گرفته است؛ یعنی مرا در یک مادة خامی به نام جهان سرگردان کرده است. من دیگر الان جهان را به‌صورت یک توده آشوب‌ناک می‌بینم. من چون از زبان مادری محروم هستم، دیگر نمی‌توانم چیزی را از چیزی جدا کنم یعنی من سرگردان شده‌ام.» گفتگوی ما با استاد مصطفی ملکیان، افزون بر تحلیل چیستی زبان و نسبت آن با هویت و خویشتن انسان، بازخوانی روان‌شناختی رنج‌ها و محنت‌های کسانی  روایت می‌شود که از آموزش و کاربرد زبان مادری محروم می‌شوند. او محروم‌کردن انسان‌ها از کاربرد زبان مادری در شقوق مختلف زندگی از جمله آموزش را به‌منزلة تحمیل رنج دائمی می‌داند و این انسان محروم از زبان را، گنگ خواب‌دیده می‌خواند.». 

  • اصغر زارع کهنمویی

«وقتی ما زبان مادری را از انسان‌ها دریغ می‌کنیم، بر وفق همة نظام‌های ارزش‌گذاری، مرتکب خطا می‌شویم.» این نخستین جملة مصطفی ملکیان، فیسلوف اخلاق و پژوهشگر برجستة علوم انسانی است. تبیین حق زبان مادری در چهار نظام ارزش‌گذاری حقوقی، اخلاقی، زیبایی‌شناختی و مصلحت‌اندیشانه توسط ملکیان اهمیت بسیار دارد چه، او از معدود اندیشمندانی است که این هر چهار حوزه را خوب می‌شناسد و آنقدر محرم است که سخن بیراه نگوید. او با دلایل دقیق در هر چهار نظام ارزش‌گذارانه ثابت می‌کند، محروم کردن انسان‌ها از کاربرد زبان مادری، کاری نابجا است. پاسخ او به آخرین پرسش، می‌تواند به‌عنوان نتیجه این بخش از گفتگوی طولانی ما با ملکیان باشد: « با محرومیت انسان‌ها از آموزش زبان مادری، من معتقد هستم نه فقط یک ملت و یک گروه را از بین می بریم و نه فقط یک نسل را نابود می‌کنیم، فراتر از آن، انسانیت را از بین می‌بریم.»

  • اصغر زارع کهنمویی

«زبان مادری» یکی از مهمترین «مسائل»ِ این‌روزهای جامعة چندزبانة ما است. بعد از ظهور دولت تدبیر و امید، روزانه با کنش‌های روشنفکران و سیاستمداران بسیاری درباره «آموزش زبان مادری» و همچنین «آموزش به زبان مادری» مواجه می‌شویم. نوید ارزشمندی بر تمامی قومیت‌ها و همچنین کلیت سرزمین‌مان ایران است که قاطبه کنشگران در این نکته به توافق رسیده‌اند که باید زبان مادری تدریس شود. اما واقعا، عدم تدریس زبان مادری با جان و روان انسان چه می‌کند؟ این سوال بسیار مهمی است بیش از هرکس، باید از یک روانشناس پرسید. عطف به اهمیت مساله، با دکتر محرم آقازاده استاد روان‌شناسی و مشاور امور آموزش برنامه توسعه سازمان ملل به بررسی آسیب‌های اجتماعی و روانی عدم آموزش زبان مادری به انسانِ ایرانیِ غیرفارس‌زبان پرداخته‌ایم. این روانشناس که پژوهش‌های میدانی مختلفی در حوزه آموزش زبان مادری با همکاری یونسکو انجام داده، از تاثیرات روانی این محرومیت فراتر می‌رود و از آسیب‌های جدی جسمی بخصوص آسیب مغزی سخن می‌گوید.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - خبرگزاری دانا: حقوق بین‌الملل، «زبان مادری» را «حق» می‌داند محروم‌کردن انسان‌ها را از این «حقِ نخستین»، جرم تلقی می‌کند. امروزه حقوق‌دانان حتی کمی فراتر رفته‌اند و ایذاء زبانی یک گروه زبانی را، ژنوساید زبانی و اتنوژنوساید می‌خوانند. برای تبیین دقیق‌تر متون حقوق بین‌الملل درباره زبان مادری به گفتگو با دکتر اسعد اردلان، استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی نشسته‌ایم. او در این گفتگو ضمن تبیین حق زبان مادری در حقوق بین‌الملل از ضرر جبران‌ناپذیر سیاست‌های یکسان‌سازانه زبانی، به امنیت ملی و منافع کشور سخن می‌گوید و با تاکید بر ضرورت اجرایی‌کردن تدریس زبان مادری در مدارس از عدم نیاز به مصوبه حقوقی مجلس در این باره سخن می‌گوید:  «قانون اساسی در این باره روشن است و نیازی طرح و بررسی آن در مجلس و مثلا تایید دوباره یا رد آن نیست. هیچ قانونی به اندازه قانون اساسی اعتبار ندارد. مساله از نظر حقوقی کاملا مشخص است. تنها زحمتی که دولت باید متحمل شود، تدوین آیین‌نامه اجرایی و آغاز به تدارک امکانات برای آموزش زبان مادری در مدارس است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی محمود ابراهیمی سعید - اعتماد: این نخستین‌بار نیست که مساله «تدریس زبان مادری در مدارس» هم در سطح رسانه‌ها و هم از زبان مسوولان کشوری مطرح می‌شود. پیش از این نیز بارها و بارها کنش‌های بسیاری برای اجرای اصول مغفول قانون اساسی درباره زبان مادری قومیت‌ها صورت گرفته است. بی‌شک در این سال‌ها اکبر اعلمی یکی از جدی‌ترین کنشگران زبان مادری در درون مرزهای حاکمیت بوده است. این نماینده تبریز در مجالس ششم و هفتم، دو بار طرح اجرایی کردن اصل 15 را به صحن مجلس برده و هر دو بار هم در مجلس اصلاحات و هم در مجلس اصول‌گرایان با رای منفی مواجه شده است. به مناسبت روز جهانی زبان مادری، در گفتگو با اعلمی به تبارشناسی مخالفت‌ها و البته مطالبات جدی اقوام در این حوزه پرداخته‌ایم. او می‌گوید: «با وجود اصول شفاف و صریح در قانون اساسی، کسانی که مانع از عملیاتی‌شدن این اصول شده و آشکارا با آن مخالفت می‌کنند علاوه بر این که عدم اعتقاد و التزام خود به قانون اساسی را اثبات می‌کنند، بلکه طبق قانون اساسی، مرتکب جرم نیز می‌شوند و قابل پیگرد قضائی هم هستند.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - آرمان: «اجازه بدهید به بیان عمومی باید بگوییم که زبان مادری بخش مهمی از هویت جوهری و خویشتن خویش انسان است.» این را دکتر حسن عشایری عصب‌شناس مشهور کشورمان می‌گوید. او که پژوهش‌های دانشگاهی متعددی را در حوزه دوزبانگی انجام داده، تلاش دارد، یافته‌های علمی خود را درباره اهمیت زبان مادری برای رشد اجتماعی و شخصیتی انسان، چنان دقیق و با بهره‌گیری از متدهای علمی ارائه کند که از امکان هرگونه شائیه و احیانا بهره‌برداری غیرعلمی از این سخنان جلوگیری شود. عشایری در این گفتگو به تبیین جایگاه زبان مادری در فیزیک انسان می‌پردازد و از نقش برجسته آن در شکل‌گیری هویت و هیجانات و عواطف انسان سخن می‌گوید. وی که هیجانات و عواطف را بخش بسیار مهم هویت انسانی می‌داند، اعتقاد دارد، بسیاری از عواطف آدمی بدون زبان مادری امکان بیان ندارند. این عصب‌شناس از «خاطره‌درمانی» به عنوان یک روش علمی یاد می‌کند و می‌گوید: وقتی خودم خاطره‌درمانی می‌کنم به زبان آلمانی این کار را انجام نمی‌دهم. اینجا زبان مادری من است که فوران می‌کند و جانم هیجانی می‌شود.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - شرق: «ای کاش می‌توانستم دوباره زاده بشوم و حافظ را به زبان فارسی بخوانم.» این سخن را «گوته» شاعر نامدار آلمانی گفته است. زبان مادری با زبان دوم و سوم چه نسبتی دارد؟ زبان مادری چه چیزی دارد که زبان‌های اکتسابی ندارند؟ مگر انسان نمی‌تواند به زبان دوم زندگی کند، عشق بورزد، بخواند و شعر بگوید؟ اگر اینهمه را بتواند آیا باز نیاز به آموزش زبان مادری به عنوان حق نخستین دارد؟ نسبت هویت و زبان مادری، محور گفتگوی شرق با دکتر محرم آقازاده استاد روانشناسی و مشاور امور آموزش برنامه توسعه سازمان ملل است. این استاد روانشناسی و پژوشگر مسائل آموزشی با اشاره به وجود یازده میلیون بی‌سواد در ایران، می‌گوید: «پژوهش‌های کیفی نشان نشان می‌دهد یکی از اصلی‌ترین دلایل نرخ بالای بی‌سوادی و افت درسی دانش‌آموزان، عدم آموزش زبان مادری در مدارس است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - شرق: 21 فوریه، روز جهانی زبان مادری است، روزی برای یک زنهار ارزشمند به همه کشورهای «چندزبانه» جهان که باید به فکر تحقق حقوق زبانی گروه‌های اتنیکی باشند. »زبان مادری» یک اندیشه وارداتی و مقوله تزیینی نیست، یک «حقِ نخسیتن» برای «توسعه» و «عدالت» است. شاید بزرگترین توجیه کسانی که این حق را انکار می‌کنند، هراس از خدشه‌دار شدن «امنیت ملی» و «وحدت سرزمینی» باشد اما دکتر «ستار عزیزی» متخصص قومیت و حقوق بین‌الملل، هم‌گام با انبوه متفکران داخلی و خارجی، این اندیشه را با اتکا به تجربه‌ دیگر کشورهای چندزبانه، مطلقا نفی می‌کند و اظهار می‌دارد: با توجه به تجربه‌های متعدد در کشورهای چندزبانه، به‌جد بر این اعتقاد هستم که توجه به حفظ زبان‌های گروه‌های قومی و آموزش زبان مادری آن‌ها در دازمدت به تقویت امنیت ملی و وحدت سرزمین در کشور کمک خواهد کرد.

  • اصغر زارع کهنمویی

 اصغر زارع کهنمویی - شرق: سال 2000 سال مهمی برای جهان بود، سالی که جهان صدای تمنای جوانان بنگلادشی را که برای حفظ بنیادی‌ترین سرمایه زیستی خود به خیابان آمده بودند، شنید و سرانجام روزی به‌نام «زبان مادری» بر صحیفه جهان نقش بست. از آن سال تا امروز، همه‌ساله در سراسر جهان بخصوص در جوامع چندزبانه، این رویداد بزرگ جهانی پاس داشته می‌شود و جایزه جهانی زبان مادری، به یکی از فعالان عرصه زبان مادری قومیت‌ها و میلت‌ها توسط یونسکو اعطا می‌شود. در ایران اما، گروه اندکی می‌گویند ما را با این روز بزرگ، نسبتی نیست. در مقابل، بسیاری از متفکران و کنشگران عرصه سیاست و فرهنگ بر این عقیده‌اند که چون سرزمین ایران از شانس بزرگ چندزبانگی برخوردار است، باید روز جهانی زبان مادری را به تقویم رسمی بیاوریم و افزون بر آموزش این زبان‌ها در مدارس، بدین‌ترتیب هم به‌صورت نمادین از زبان‌های غیررسمی خود، حمایت کنیم. دکتر ناصر فکوهی، انسان‌شناسِ برجسته ایرانی، از معدود اندیشمندانی است که در برابر نگاه‌های جزم‌اندیش و گاه شوونیستی، مواضع دقیق، عالمانه و به‌موقع اتخاذ کرده است. او در این گفتگو، از تدریس زبان مادری در مدارس سخن می‌گوید و بر تقلیل زبان و فرهنگ قومیت‌ها به فولکلور و ادبیات شفاهی، می‌شورد و می‌گوید: «چگونه است ما زمانی که از فردوسی و مولوی و حافظ و سعدی به‌حق به‌مثابه قله‌های فکری اندیشه پارسی یاد می‌کنیم بحث فلکلور را پیش نمی‌کشیم؛ اما حاضر نیستیم بپذیریم که هر یک از فرهنگ‌های قومی نیز دارای بزرگان و اندیشمندانی بوده‌اند که قله‌های فکری برای بشریت به شمار می‌آیند. به همین دلیل است که من این رویکرد را استعماری می‌دانم.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - شرق: اظهارات برخی اعضای فرهیخته و ارزشمند فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره حق تدریس زبان مادری، از یک‌سو بسیار شگفت و حیرت‌انگیز و از سوی دیگر بس تاسف‌بار و حزن‌آلود است. این تاسف و حیرت، درباره دانش‌پژوهانِ بزرگواری چون فتح‌الله مجتبایی، بهاءالدین خرمشاهی و محمدعلی موحد، دوچندان می‌شود چه، آنان صحابه فرهنگ‌اند و نه همچون دیگر مخالفان زبان مادری، سوداگر سیاست. آنان ارزش «واژه» را می‌شناسند و با توجه به آشنایی‌شان با حداقل یک زبان غیرفارسی ‌می‌دانند که هر زبانی، ارزش ذاتی خود را دارد و جهانی از فرهنگ متفاوت و تجربه زیسته «دگر» را با خود حمل می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

دانش شناخت انسان

انسان را موجود ناشناخته خوانده‌اند. پیچیدگی‌های مطالعه این موجود زمانی عریان می‌شود که او را اجتماعی و مدنی بخوانیم. کشف رمزگونه‌ی رازهای بی‌شمار این موجود، ابزاری فراتر از خرافه‌گویی‌ها و البته دقیق‌تر از غیب‌گویی‌هایی می‌خواهد که گاه طرفداران  و معتقدان بسیار دارد. بازگشایی رمزهای سر به مهر انسانِ اجتماعی – سیاسی، دانشِ آکادمیک می‌طلبد. دانش شنخات انسان، نه جامعه‌شناسی و نه فلسفه و نه روانش‌شناسی است؛ ترکیبی از همه این‌ها است رشته‌ای بین‌رشته‌ای که می‌خواهد جعبه سیاه انسان اجتماعی را بخواند.

انسان‌شناسی ایرانی، پروژه‌ای به قامت یک قاره

انسان‌شناسی برای جامعه ما زمانی حیاتی‌تر، ضروری‌تر و البته سخت‌تر جلوه می‌کند که بپذیریم انسانِ ایرانی، هویت یکسانی ندارد. هویت انسانِ اجتماعی در ایران، چنان متنوع و رنگارنگ است که شناخت و فهم آن به اندازه همه پروژه‌های انسان‌شناسی یک قاره وسیع وقت و انرژی می‌برد. اما متاسفانه انسان‌شناسیِ ایرانی نحیف است و توان تبیین انسانِ ایرانی و قدرت پیگیری این پروژه حجیم و بزرگ را ندارد.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - اعتماد: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته جنوا اسپیترمن، امری طبیعی، میراثی انسانی و سرمایه‌ای اجتماعی است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

جنوا اسپیترمن، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری در کشورهای مختلف آفریقایی انجام داده است. جنوا اسپیترمن دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، از سیاست‌های زبانی که منجر به یکسان‌سازی زبانی می‌شوند، انتقاد می‌کند و می‌گوید: «اگر شما آموزش و ترویج یک زبان را قدغن و غیرقانونی کنید، در نهایت، آن زبان را حذف می کنید و با از بین بردن آن زبان، فرهنگ آن گروه زبانی را نیز نابود می کنید و در نهایت، خود آن مردم را حذف از بین می برید. ممکن است که آنها بصورت فیزیکی از بین نروند اما آنها دیگر خودشان نیستند بلکه تبدیل به دیگرانی شده اند که به زبان و فرهنگ دیگری تعلق دارند. آنها دیگر موجودیت ندارند.» این استاد دانشگاه میشگان تاکید می‌کند: «وضع قوانینی که سیاست‌گزاری‌های زبانی را اجباری می‌کند، گامی اساسی در جلوگیری از نابود کردن زبان‌ها است.» وی سیاست زبانی آفریقای جنوبی را مثال خوبی در این زمینه می‌داند، کشوری که در آن یازده زبان رسمی وضع شده است.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ شرق: اشاره: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته کاتلین هوگ، نشان دهنده ثروت و دارایی کشور است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

کاتلین هوگ، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری اقوام مختلف در هند و کشورهای مختلف آفریقایی با همکاری دانشگاه‌های کیپ تاون و جواهر لعل نهرو انجام داده است. کاتلین هوگ دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، بدون مهارت در زبان مادری، زندگی عقلانی دچار مشکل می‌شود. وی با اشاره به سیاست یکسان‌سازی زبانی در کشورهای مختلف، این رفتارها را از منظر سازمان ملل، غیرقانونی عنوان می کند و درباره آموزش زبان مادری و مساله امنیت ملی نیز می گوید: «هیچ مدرکی وجود ندارد گواه بر اینکه آموزش به زبان مادری، امنیت را به خطر انداخته و تخلف و تخطی از قانون محسوب می شود. حتی بیشتر کشورهای آفریقایی اذعان می‌کنند که تنوع زبانی یک واقعیت است و وحدت ملی نیازمند به رسمیت شناختن همه زبان‌ها و افراد متکم بدان‌ها می‌باشد.» وی در پایان با اشاره به تجربه موفق اتیوپی درباره تنوع زبانی می‌گوید: «اگر حل مسئله زبان در کشور بسیار فقیری چون اتیوپی ممکن شده است، پس چرا نتوان آن را در کشورهای دیگر نیز ممکن ساخت؟»

  • اصغر زارع کهنمویی