بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۷ مطلب با موضوع «ســـــــــــاختار :: مقاله» ثبت شده است

«ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسوول هر خوب و بدی که اتفاق می‌افتد می‌دانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. به جز شما به هیچ کس دیگر چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت این دستخط را نوشتیم.» فرمان‌ناصری/۲۲ذیقعده۱۲۶۴ (آدمیت/197)

اصغر زارع کهنمویی - روزنامه خبر: آنچه می‌آید تخریب امیرکبیر نیست، ارائه چهره دیگری از او و نقد چهره‌پردازی قهرمانانه از برخی شخصیت‌های تاریخی در تاریخ‌نگاری ایرانی است. همان‌طور که خواهد آمد این نقد، تلاشی برای رفع یک سوءتفاهم بزرگ است، سوءتفاهمی که «شخصیت» را جای «مفهوم» قالب می‌کند؛ بگونه‌ای انسان ایرانی به‌اشتباه، برای کنش‌های سیاسی و اجتماعی به‌جای اتکا بر مفهوم، پایبند شخصیت می‌شود. «توسعه» نمونه این کلاژسازی و کلاه بزرگ تاریخی است. ما در مسیر توسعه، بیش از آنچه به مدل‌ها و فرایند توسعه بیاندیشیم، به شخصیتی تاریخی اقتدا می‌کنیم که اساسا نه تصویری واقعی که تنها یک برساخته‌ای غیرواقعی و آرمانی از او در دسترس است. امیرکبیر قطعا انسان بزرگی است اما نه آن‌قدر بزرگ که جای «مفهوم» را اشغال کند. فراموش نکنیم بخشی از مشکلات فرایند توسعه در کشور ما به گرته‌برداری‌ و تشابه‌سازی‌های غیرضروری از چهره‌های ساخته‌شده برمی‌گردد.

  • اصغر زارع کهنمویی

«جهان در درد و رنج است. این درد و رنج، چنان فراگیر و فوری است که ناچاریم مظاهر آن را نام ببریم تا عمق این درد روشن شود. صلح از ما می‌گریزد... این سیاره در حال نابودی است... همسایگان با ترس از یکدیگر به سر می‌برند... زنان و مردان از یکدیگر بیگانه شده‌اند... کودکان می‌میرند... این وضع و حال مشمئزکننده است.» آنچه آمد، جملات آغازین بیانیه اخلاق جهانی به قلم هانس کونگ، فیلسوف کاتولیک سوئیسی و ترجمه مصطفی ملکیان است. کمینه‌کردن رنج از رخسار جهان نگران، حداقل برای دهه‌های اخیر، مساله بزرگ فیلسوفانی بوده که به «انسان» و «ناکامی‌های» او می‌اندیشند. اگرچه فجایع انسانی، بسیار وسیع‌تر و سریع‌تر از این فلسفه‌ورزی‌ها بوده؛ اما، نمی‌توان تلاش‌های موثر و بزرگ اندیشمندان مسوول را ناچیز انگاشت. تاسیس نهادهای بین‌المللی مختلف و صدور اعلامیه‌های جهانی متعدد، از جمله اعلامیه جهانی حقوق ‌بشر، رهاورد بزرگ این فلسفه‌ورزی‌های مسوولانه هستند.

مرتبط:

کتاب نخست؛ «انقلاب اخلاقی، راهی به رهایی»

مقدمه سیدحسن خمینی، به‌سوی جامعه اخلاقی

بازتاب خبری «انقلاب اخلاقی، راهی به رهایی»

  • اصغر زارع کهنمویی

« در یک کلمه بگویم، همه دزد بودند. فقط شدت و ضعف داشت. سیاست رضا بگیر و ببند و حبس و کتک و مجازات بود اما محمد رضا گفت آن قدر به اینها بدهید تا احساس سیری کنند و دیگر طرف دزدی نروند. معهذا بازهم دزدی می کردند و اتفاقا آنکه وضعش از همه بهتر بود، بیشتر می دزدید. مثلا رییس اداره آگهی که باید دزد بگیرد خودش دزد بود.»

  • اصغر زارع کهنمویی

تاریخ وادی « لاادری » است. در این وادی، گزاره های تاریخی تنها بخش نازلی از تاریخِ زیسته را روایت می کنند. تاریخِ زیسته وقتی پشت پرده های سکوت و رمز می رود، ناشناخته تر و مبهم تر می شود. تاریخ انسان های تاریخ ساز و کم گوی، تاریخِ « نمی دانم » ها است. حیات کوتاه اما پرفرازِ « احمد » فرزند و مشاور رهبر انقلاب 57 از گونه تاریخ هایی است که در آن زیسته با گفته فاصله بسیار دارد. احمد را خمینیِ نوه، « گنجینه اسرار انقلاب » خواند، گنجینه ای که بسیار زودتر از معمول، بر خاک رفت تا نه بازکاوی جزئیات که حتی تحلیل کلان روایت های دهه دو دهه 40 و50 و از  همه مهمتر دهه 60 همچنان در هاله ابهام بمانند.

  • اصغر زارع کهنمویی

 «ما زنده ایم و خدای منتقم بیدار ».1 این عبارت، جمله آغازین بیانیه اعلام موجودیت سازمان فدائیان اسلام است. اعلامیه ای که نخستین ثمره آن ترور یا اعدام انقلابی احمدکسروی در جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات دینی وی بود. کسوری در حوزه دیدگاه های دینی، راه به خطا برده  و نظراتش رنجش مردم مذهبی ایران  را فراهم کرده بود حتی برخی از روحانیون حکم به ارتداد او داده بودند. ساعت ده  و نه دقیقهِ بیستم اسفند 1324 ، کسروی در میان بهت و حیرت نیروهای نظامی و قضات دادگستری با فریادهای "الله اکبر" فداییان اسلام، گلوله باران می شود، تا تاریخ ایران بداند که در این سرزمین، اندیشه های قاهرانه در قلعه های الموت خاتمه نیافته و می تواند در عصر مرجعیت فقیهی میانه همچون آیت الله بروجردی نیز، حتی سر از حجره های مدارس علمیه هم آورد... .

  • اصغر زارع کهنمویی

برخلاف افکار عمومی، این نه انقلابیون ایران که سیاستمداران کاخ سفید بودند که رابطه خود با تهران انقلابی را به صورت یک طرفه در 19 فروردین 59 قطع کردند. اتفاقی که رهبر کبیر انقلاب اسلامی آن را طلیعه پیروزی و جشن ملت ایران نامید. رابطه ایران و آمریکا شاید بزرگترین معمای سیاسی عصر جدید باشد. معمایی که نه تحریم های درازمدت توانسته قفل آن را بگشاید و نه دیپلماسی تبریک، بی تردید رابطه با آمریکا در هر شرایطی متأسی از اندیشه های بنیانگذار نظام خواهد بود و بدون در نظر گرفتن صدها عبارت آشکار حضرت امام خمینی(س) نمی توان به ایجاد و ادامه رابطه پرداخت. این یادداشت بدور از هر گونه تحلیلی تنها به بازخوانی آراء امام خمینی در این خصوص می پردازد.

  • اصغر زارع کهنمویی

مقاله حاضر درآمدی است بر سه قرائت  سنتی، آکادمیک و ایده ئولوژیک از شرقشناسی به همراه تحلیل مبسوط گفتمان انتقادی ادوارد سعید پیرامون شرقشناسی و نقد این گفتمان از منظر اندیشمندان مختلف. ابن مقاله اردیبهشت 83 نوشته شده است. متن اصلی علاوه بر منقح و صورت علمی خود، در حدود 70 رفرنس داشته که متاسفانه تایپسیت آنها را تایپ نکرده و اصل مقاله نیز در دسترس نیست. از آنجایی که مقاله قرار است مورد بازنویسی قرار گیرد به دلیل پرهیز از دوباره کاری، به جستجو و کاوش و درج دوباره مقاله پرداخته نمی شود. در نخستین فرصت، مقاله بارنویسی و بازنشر خواهد شد.

  • اصغر زارع کهنمویی