بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

مقدمه‌ای بر انقلاب اخلاقی / جماران

دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۱۶ ب.ظ

کتاب «انقلاب اخلاقی، راهی به رهایی» به کوشش اصغر زارع کهنمویی و با مقدمه حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی منتشر شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران، این اثر، مجموعه بیست گفتگو و گفتار تخصصی در بازکاوی چالش‌های اخلاقی دین، اقتصاد، سیاست، هنر، ورزش، روحانیت، حقوق، محیط زیست، دیپلماسی و فقه است که خرداد سال جاری، توسط ستاد بزرگداشت امام خمینی در سی‌هزار نسخه نشر و پخش شد.

آنچه می‌آید، مقدمه اصغر زارع کهنمویی مولف و تدوین‌گر کتاب در ضرورتِ انقلاب اخلاقی است:

 

جهان در رنج است

«جهان در درد و رنج است. این درد و رنج، چنان فراگیر و فوری است که ناچاریم مظاهر آن را نام ببریم تا عمق این درد روشن شود. صلح از ما می‌گریزد... این سیاره در حال نابودی است... همسایگان با ترس از یکدیگر به سر می‌برند... زنان و مردان از یکدیگر بیگانه شده‌اند... کودکان می‌میرند... این وضع و حال مشمئزکننده است.» آنچه آمد، جملات آغازین بیانیه اخلاق جهانی به قلم هانس کونگ، فیلسوف کاتولیک سوئیسی و ترجمه مصطفی ملکیان است. کمینه‌کردن رنج از رخسار جهان نگران، حداقل برای دهه‌های اخیر، مساله بزرگ فیلسوفانی بوده که به «انسان» و «ناکامی‌های» او می‌اندیشند. اگرچه فجایع انسانی، بسیار وسیع‌تر و سریع‌تر از این فلسفه‌ورزی‌ها بوده؛ اما، نمی‌توان تلاش‌های موثر و بزرگ اندیشمندان مسوول را ناچیز انگاشت. تاسیس نهادهای بین‌المللی مختلف و صدور اعلامیه‌های جهانی متعدد، از جمله اعلامیه جهانی حقوق ‌بشر، رهاورد بزرگ این فلسفه‌ورزی‌های مسوولانه هستند.

 اخلاق چیست؟

علمای اخلاق، اخلاق را در سه حوزه‌ی فرااخلاق(اخلاق تحلیلی)، اخلاق هنجاری(اخلاق بر) و اخلاق کاربردی(اخلاق در) سامان داده‌اند. بسیاری فرااخلاق را بر اخلاق هنجاری مقدم می‌دانند و اخلاق کاربردی را ذیل مباحث اخلاق هنجاری مطرح می‌کنند. فرااخلاق البته در تعریف مفاهیم خلاصه نمی‌شود، تبیین جهان اخلاقی مفاهیم و نگاه کلان فلسفی در این بخش می‌گنجد. از این منظر به این حوزه که عمیق‌ترین مباحث اخلاقی را در خود دارد، اخلاق تحلیلی می‌گویند. در واقع فرااخلاق به تحلیل و تبیین فلسفی «خوبی» می‌پردازد.

اما پردامنه‌ترین و جدی‌ترین مباحث اخلاق، در حوزه اخلاق هنجاری مطرح می‌شود و دقیقا اینجا است که صف‌بندی متفکران اخلاق آغاز می‌شود. سه مکتب بزرگ اخلاق هنجاری یعنی اخلاق وظیفه‌گرا به نمایندگی امانوئل کانت، اخلاق فضیلت‌گرا به نمایندگی السیدر مک اینتایر و اخلاق نتیجه‌گرا به نمایندگی جرمی بنتام، چالش‌های اخلاقی بسیاری را در حوزه‌های گوناگون بخصوص جنگ، صلح، عدالت، حقوق بشر، آرامش و حتی مرگ به بحث گذاشته‌اند و هریک از نمایندگان این سه مکتب بزرگ فلسفی، سعی کرده‌اند با نگاه‌ و روش خاص مکتبِ خود، مصائب بشری را تحلیل و برای آن چاره بجویند. هر یک از این مکاتب، خود با نواقض و تضادهای جدی روبرو هستند؛ نه وظیفه‌گرایی و نه پیامدگرایی و نه فضیلت‌گرایی با همه شاخه‌های عمیق خود، نتوانسته‌اند به چالش‌های جدی اخلاقی پاسخ متقن دهند. در این میان، برخی به این باور رسیده‌اند که باید تلفیقی میان این مکاتب ایجاد کنند. تلاش دیوید راس برای ترسیم هشت شهود اخلاقی بر نتیجه‌گرایی در این راستا است.

اخلاق کاربردی اما، ذیل مکاتب اخلاق هنجاری پی گرفته می‌شود و تلاش دارد ضمن طرح چالش‌های اخلاقی ویژه در هریک از حوزه‌های حرفه‌ای همچون ژورنالیسم، هنر، ورزش، پژوهش و...، به ارائه پاسخ و حتی تبیین منشورهای اخلاقی بپردازد. فرااخلاق اساسا نمی‌تواند دستور کار یک اثر ترویجی باشد. اما دو گونه دیگر یعنی اخلاق هنجاری و بخصوص اخلاق حرفه‌ای، در تدوین ویژه‌نامه‌ای برای اخلاق مدنظر بوده‌اند البته نه آنچنان که مرسوم مجلات و محافل روشنفکری است. سعی شده بدون استفاده از زبان دن‌کیشوت‌وارِ مرسوم در نگارش‌های فلسفی-مطبوعاتی، به تبیین دقیق و ساده چالش‌های اخلاقی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، هنری ، ورزشی، حقوقی و ... پرداخته شود.

 

 اخلاق بر

زیست اخلاقی نه یک آرمان صرف تاریخ بشری و یک اتوپیای مجرد، که سنگ زیرین آسیای اجتماع انسانی و ارزش نخست و مشترک جوامع مدرن و سنتی است. حتی با در نظر گرفتن مباحث ریز و درشت معرفت‌شناسی، نسبیت عام، هرمنوتیک و ...؛ اخلاق آنقدر پیچیده، دست نایافتنی و آسمانی نیست که نتوان از نیاز و فائده، نقش و عملکرد و بویژه اجبار و الزام آن سخن گفت و به چینش اصول نخستین آن نپرداخت. نیاز انسان به اخلاق از سویی یک فعل برساختی و عرضی و از دیگر سو یک عنصر جوهری است.

آنجا که اخلاق، «برابرنهاد» است جزیی از پیکره جوهری انسان است. این موجود پیش از آنکه ویران کند، آباد کرده است و بیش از آنچه بکشد، نجات داده است. و آنجا که «نهاد» است به مثابه یک فراگفتمان در مناسبات انسان حکم می‌راند. (اطلاق فراگفتمان به اخلاق به معنی دفاع ایده ئولوژیک از آن نیست.) این فراگفتمان در کنش‌های مفهومی، هم‌ردیف هیچ گفتمان دیگری حتی گفتمان قانون، حقوق، دین، قدسیت و ... قرار نمی‌گیرد.

اخلاق «بر» جامعه است نه «در» جامعه. اخلاق ورای باورهای سنتی، عقاید دینی، خلقیات قومی و قوانین مدنی است. اخلاق‌گرایی در مقایسه با مدل‌هایی چون سنت‌گرایی و ملی‌گرایی، علی‌رغم همه اشتراکات گاه موازی، فربه‌تر و خدشه‌ناپذیرتر است.

اخلاقی‌ماندن اگر چه سخت، ولی شدنی است. می‌توان اخلاقی زیست و از لابه‌لای هزاران گسل بداخلاقی به سلامت عبور کرد. تئوری‌های اخلاق زیستی، عقلانیت ارتباطی، گقتگوهای فرهنگی، جهانی شدن، دموکراسی، حقوق بشر و ... تنها زمانی جامه زیبای واقعیت و حاکمیت می‌پوشند که عقل بشر، زیست اخلاقی را به مثابه تنها راه فراروی جوامع انسانی بپذیرد.

اخلاق در

«فراگفتمان اخلاق» را نمی‌توان در «شرایط» محدود کرد و با چیدن «اگر» و «اما»های فراوان و بازتعریف‌های توجیه‌گرانه، بر آن نعل وارونه زد. این سخن به معنای پذیرفتن اخلاق کانتی نیست. فضلیتِ اخلاقی و پیامد اخلاقی نیز درگرو چنین نگاهی است. «مصلحت»ها اخلاق را نابود می‌کنند. مصلحت شرایط، مصلحت کار، مصلحت بقا، مصلحت نان، مصلحت حرفه و از همه مهمتر مصلحت اخلاق(!) شمشیرهای برنده حنجره زیبای اخلاق هستند. بداخلاقی‌هایی که حوادث تراژیک بشر را بوجود آورده‌اند نه با پرچم افراشته بداخلاقی که با شعار انسان دوستی، آزادی، منافع ملی و حتی اخلاق بر دوش بشر تحمیل شده‌اند.

اخلاق حرفه‌ای زاییده اخلاق هنجاری، ملهم از آن و زیر مجموعه آن است. به شرطی می‌توان برای یک حرفه خاص، تئوری‌های اخلاقی مستقل طرح کرد که نقیض و منافی ارزش‌های مطرح در فرااخلاق نباشد. یعنی منشور اخلاق حرفه‌ای نباید در برابر اصول زرین اخلاقی که راسِ نتیجه‌گرا از آن به عنوان وظایف‌ هشت‌گانه یاد می‌کند، قرار گیرد. این امر متاسفانه اکنون در برخی مشاغل رایج است. گاهی منشور اخلاقی، خود یک نص غیراخلاقی است! البته، این منشورها  از درجه اعتبار ساقط بوده و ضد ارزش تلقی می‌شوند. شرایط خاص مشاغل امنیتی، قضاوت، دیپلماسی، روزنامه‌نگاری و ... چراغ سبز بداخلاقی نیست. عبارت "رفتار غیر‌اخلاقی در شرایط خاص و برای کشف حقیقت عین اخلاق است"، نادرست و غلط است چرا که ارزش های اخلاقی، تنها در شرایط خاص زیر پا گذاشته می‌شوند. انسان تنها در شرایط خاص دزدی می‌کند. کسی در شرایط عادی دروغ نمی گوید و مرتکب جرم نمی‌شود.

در این میان حرفه‌هایی مانند دیپلماسی، روزنامه‌نگاری، تجارت، ورزش، هنر و... بخاطر نقش بزرگی که در اشاعه یا بحران اخلاق دارند، در جایگاه متفاوت و حساسی نسبت به سایر مشاغل قرار گرفته است. روزنامه‌نگار، دیپلمات، ورزشکار، هنرمند و ... نمی‌تواند به بهانه انجام بهتر وظایف خود در مراحل مختلف کار، به اعمال غیر‌اخلاقی همچون دزدی، دروغ، فریب، تهمت، مهمل‌گویی، توهین، افترا  و ... دست یازد. چه، اگر چنین کند فلسفه وجودی او خدشه‌دار می‌شود. هدف بزرگ این مشاغل، بسط مکارم اخلاق در جامعه است. به همین دلیل پاسداشت اخلاق در این حرفه‌ها، بر انجام آن مثلا انتشار اطلاعات در روزنامه‌نگاری تقدم دارد. اگر قرار باشد خبری با توسل به بداخلاقی (حتی مصلحتی) کسب شود، بهتر است هرگز انتشار نیابد. نمی‌توان با ابزار نادرست به تاسیس جامعه مدنی مبتنی بر اخلاق همت گماشت. رسانه، دیپلماسی، هنر، ورزش و حرفه‌هایی این دست که که مجسمه ماکیاولی را در سرسرایش برافراشته، نمی‌تواند مدعی توسعه، مدرنیسم، دموکراسی و اخلاق باشد. این مشاغل بیش از هر صفتی و پیش از هر فعلی باید اخلاقی باشد و اخلاقی عمل کنند. روزنامه‌نگار، هنرمند، دیپلمات و ورزشکار باید میان بقای رسانه و بقای اخلاق، دومی را برگزیند و گرنه هویتی ندارد.

البته می‌توان به یک موازنه مفید میان اخلاق و حرفه اندیشید موازنه‌ای اما کاملا یک طرفه. در این موازنه باید اصل «اخلاق» در برابر فرع «حرفه» حفظ شود. نمی‌توان بنام حرفه، اخلاق را دور زد. به جای آن باید با مهارت‌های بی‌نهایت حرفه‌ای بداخلاقی را دور زد. اینجا است که این حرفه‌ها در بعد اخلاقی، حقیقتا سخت و به معنای واقعی کلمه "حرفه‌ای" می‌شوند.

کشور ما در رنج است

جهان در رنج بزرگی است و کشور ما هم. به گواه بسیاری از بزرگان، از روشنفکران طیف‌های مختلف تا علمای حوزوی و فعالان عرصه عمومی، کشور، گرفتار بحران اخلاقی در لایه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، هنری، علمی و... است؛ بحرانی که اگر چاره‌اندیشی سریع نشود، جامعه ما را از سرمایه اجتماعی تهی خواهد کرد. رازگشایی از بحران و عبور پیروزمندانه از آن، نیازمند عزم ملی است. سونامی چنان ویرانگر است که همت همگان را در همه حوزه‌ها می‌طلبد.

بسیاری بر این باورند که ما به تحول بزرگ اخلاقی نیاز داریم و اتفاقا این تحول بزرگ نه در خیابان که در درون‌مان اتفاق می‌افتد. راه‌های جدی برای تبیین راه‌حلی برای عبور از بحران ارائه شده است. برخی مانند ناصر کاتوزیان و عباس عبدی، چاره را نهادینه‌کردن قانون و رفتار اخلاقی دانسته‌اند. گروهی مانند آیت‌الله جوادی‌آملی و سیدحسن خمینی تبلیغ و عملی کردن اخلاق اسلامی را راه اصلی می‌دانند. برخی چون مصطفی ملکیان بر فضیلت‌گرایی اخلاقی و برخی مانند عمادباقی بر رعایت دقیق حقوق بشر تاکید می‌کنند. اندیشمندانی مانند میرحسین موسوی نیز، عدالت را پایه اصلی اخلاق اجتماعی و سیاسی می‌دانند و گروهی مثل سعید معیدفر بر دولت مدرن می‌شورند و تحقق حقوق گروه‌های قومی را شرط بازگشت اخلاق می‌دانند. اما در این میان، سعید حجاریان، به بکارگیری همه مکاتب و روش‌های فلسفی تاکید می‌کند. او چند سال پیش  در گفتگویی گفته است؛ دو پایه اخلاق را نداریم. او در توضیح این سخن در گفتگوی دیگری با این قلم، می‌گوید؛ هر سه رویکرد اخلاق هنجاری یعنی وظیفه، فضیلت و نتیجه باید در حوزه‌های مختلف، مد نظر قرار گیرد. در هر حال، بسیاری از روشنفکران و علمای حوزوی، تحلیل برای این تغییر بزرگ که فصل نخست همه تغییرهای اساسی است، هرگز کسی آسیب نخواهد دید. این تغییر، تنها راه عبور به فردا است. شایسته است، همگان به این مهم بپردازند و حداقل در حوزه رسانه، ویژه‌نامه‌هایی برای بررسی بیشتر ابعاد این مساله، اختصاص یابد.

انقلاب اخلاقی، راهی به رهایی

پیوند دیرینه دین و اخلاق، بخصوص در جوامع اسلامی، راه را برای خوانش اخلاقی انسان در این جوامع هموارتر می‌کند. در این میان تحلیل و بازکاوی نگاه بزرگان و رهبران دینی می‌تواند، بسیار راهگشا باشد. پاسخ به این سوال بزرگ، تلاشی جدی برای رهایی است؛ چه شده است که جامعه تحت لوای بزرگان دینی که اینقدر بر زیست اخلاقی تاکید می‌کنند، در بحران اخلاقی گرفتار شده‌است؟ آیا می‌توان با بررسی دقیق مسائل و آفت‌های موجود در حوزه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، راز سر به مهر این بحران را گشود؟ مجموعه « انقلاب اخلاقی، راهی به رهایی» برای نیل به این گشایش، سامان یافته است.

ده گفتگوی اختصاصی و ده یادداشت وی‍ژه در نسبت اخلاق و امام (گفتگو: حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسین مستوفی، یادداشت: حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی)، اقتصاد (گفتگو: دکتر حسن سبحانی – یادداشت: مهدی معینی)، دین (گفتگو: دکتر محمد مقدم – یادداشت: محمد نورمحمدی نجف آبادی)، روحانیت (گفتگو: محمدعلی ایازی، یادداشت: سیدرضا محمودی)، فقه (گقتگو: آیت‌الله محمد موسوی بجنوردی – یادداشت: مجید زاهدی اسنجان)، هنر (گفتگو: سهراب هادی – یادداشت: سیدمحمدامین اکرمی)، دیپلماسی (گفتگو: محمدعلی سبحانی – یادداشت: اصغر زارع کهنمویی)، ورزش (گفتگو: دکتر عبدالحمید احمدی – یادداشت: محمد تهامی)، حقوق (گفتگو: دکتر حسین میرمحمدصادقی – یادداشت: علی رضایی قطار)، سیاست (گفتگو: عباس عبدی) و محیط زیست (یادداشت: دکتر نغمه مبرقعی) محصول تلاشی دو ماهه است. سعی شده در همه این حوزه‌ها، مسائل و مصائب اساسی کشور از منظر اخلاقی ارزیابی شود و با تکیه بر اصول اخلاق اسلامی و اخلاق جهانی و نیز،‌ نگرش و سیره اخلاقی امام، راهکارهایی برای حل مسائل ارائه شود. همه مطالب غیر از دو گفتگوی اخلاق‌و‌حقوق و اخلاق‌و‌سیاست، برای نخستین بار منتشر می‌شود. بخش‌هایی از دو گفتگوی یاد شده نیز، پیش از این توسط این قلم در روزنامه‌های شرق و آرمان و نیز، سایت جماران منتشر شده است و اینک متن کامل آن‌ها در این مجموعه می‌آید.

قطعا نمی‌توان مدعی شد این اثر، بهترین مجموعه در حوزه اخلاق است؛ اما می توان ادعا کرد یکی از معدود محصولاتی است که تلاش دارد،‌ بصورت جامع و عمیق و البته با زبان ساده و غیرفلسفی، به بازنمایی مساله بپردازد. همه گفتگوها از رشحه‌های نو و عمیق برخوردار هستند اما برخی گفتگوها،‌ اولین محسوب می‌شوند. گفتگو پیرامون اخلاق و ورزش، اخلاق‌و‌دیپلماسی و اخلاق‌و‌هنر از آن جمله هستند. امید که این تلاش، راهی به امید و رهایی باشد.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی