بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

اصغر زارع کهنمویی - فیس‌نوشت: جاجرود را که رد کنی نرسیده به بومهن، تقریبا چسبیده به سمت چپ جاده، برج‌های نه‌طبقه آبی و نارنجی را می‌بینی که وسط بیابان سر به آسمان ساییده‌اند. این مجموعه شش هزار واحدی، بخش اول مسکن مهر پردیس است که مهمترین و افتخارآمیزترین پروژه دولت مهرورز تلقی می‌شود. یکی از این شش‌هزار واحد، به‌لطف عدالت‌ احمدی‌نژادی و البته با پیگیری‌های بسیار به بنده تعلق دارد. من از اسفند امسال به‌رغم مخالفت بسیاری از دوستان و خانواده، در همین واحد ارزشمندی که تنها دارایی بنده هم هست، ساکن شدم.
سکونت هشت‌ماهه یک روزنامه‌نگار در این مجموعه نوپا، کافی است تا مسائل اجتماعی و عمرانی ریز و درشت را با عینک ویژه ای بپاید. کاش تنبلی نمی کردم و رویدادها و روندها را می‌نوشتم که اگر می‌نوشتم قطعا روایت خاصی از تشکیل یک جامعه نوپا ارائه می کردم.
آنچه اینجا متولد می شود، "یک جامعه جدیدِ ضعیفِ بی‌هویت" است. دولت، مسکن مهر را در بیابان ساخت بدون امکانات فرهنگی، اجتماعی، شهری و عمرانی. عده ای آدم از همه جای تهران(از همه جای کشور) با باورها و سبک‌های زیستی متفاوت آمده اند در درون آپارتمان‌های یکرنگ و یکسان جا گرفته اند. اینجا یک جامعه جدید استد که همه جور تنوع را می‌توان در آن رویت کرد؛ از تنوع طبقاتی تا تنوع قومی و زبانی و فرهنگی.
پای برخی بلوک‌ها اتومبیل‌های بسیار گران قیمت پارک می‌شود و در برابر آن کودکانی می‌‌بینی که با لباس بسیار نامناسب و سر و صورت پژمرده در کنار همین اتومبیل‌ها با اسبّ بهلولی خود بازی می کنند.

  • اصغر زارع کهنمویی

فعال حقوق زنان، کسی است که زیبایی اش را معامله نمی کند
زنانی که دم به دم از حقوق بی نهایت خود سخن می گویند خواهشا به یک سوال پاسخ دهند، چقدر به زیبایی و زنانه‌گی خود مدیون هستند؟ متاسفم باید بگویم بسیاری از همین مدافعان و فعالان را دیده ام که تمام یا بخش بزرگی از زندگی خود را مدیون زیبایی و زنانه گی خود هستند. اگر این سرمایه غیراکتسابی را نداشتند، قطعا از آنچه اینک از آن برخوردار هستند، بی بهره بودند.
بیایید در صف برابر، رنچ ها و تلاش ها و بی مهری ها و نامردی ها و دوندگی ها و بیچارگی ها و مسوولیت های متنوع و ... را تقسیم کنیم آنگاه حقوق نیز به خودی خود برابر خواهد شد.
خانم های متفکر که دنبال حقوق برابر هستید(که باید باشید)، از خود شروع کنید چقدر مدیون چشم های خمار و لب های عسل خدادادی خود هستید؟
شترسواری دولادولا نمی شود نابرابری را از خویشتن خویش و از بطن و متن زندگی خود بزدایید، نگران نباشید برابری اجتماعی و حقوقی در راه است... .
این نوشته نفی حقوق زنان و نفی فعالیت های مرتبط نیست این نوشته هشدار به برخی از خودی ها است که سوراخ دعا را گم کرده اند.

  • اصغر زارع کهنمویی