اصغر زارع کهنمویی - فیسنوشت: جاجرود را که رد کنی نرسیده به بومهن، تقریبا چسبیده به سمت چپ جاده، برجهای نهطبقه آبی و نارنجی را میبینی که وسط بیابان سر به آسمان ساییدهاند. این مجموعه شش هزار واحدی، بخش اول مسکن مهر پردیس است که مهمترین و افتخارآمیزترین پروژه دولت مهرورز تلقی میشود. یکی از این ششهزار واحد، بهلطف عدالت احمدینژادی و البته با پیگیریهای بسیار به بنده تعلق دارد. من از اسفند امسال بهرغم مخالفت بسیاری از دوستان و خانواده، در همین واحد ارزشمندی که تنها دارایی بنده هم هست، ساکن شدم.
سکونت هشتماهه یک روزنامهنگار در این مجموعه نوپا، کافی است تا مسائل اجتماعی و عمرانی ریز و درشت را با عینک ویژه ای بپاید. کاش تنبلی نمی کردم و رویدادها و روندها را مینوشتم که اگر مینوشتم قطعا روایت خاصی از تشکیل یک جامعه نوپا ارائه می کردم.
آنچه اینجا متولد می شود، "یک جامعه جدیدِ ضعیفِ بیهویت" است. دولت، مسکن مهر را در بیابان ساخت بدون امکانات فرهنگی، اجتماعی، شهری و عمرانی. عده ای آدم از همه جای تهران(از همه جای کشور) با باورها و سبکهای زیستی متفاوت آمده اند در درون آپارتمانهای یکرنگ و یکسان جا گرفته اند. اینجا یک جامعه جدید استد که همه جور تنوع را میتوان در آن رویت کرد؛ از تنوع طبقاتی تا تنوع قومی و زبانی و فرهنگی.
پای برخی بلوکها اتومبیلهای بسیار گران قیمت پارک میشود و در برابر آن کودکانی میبینی که با لباس بسیار نامناسب و سر و صورت پژمرده در کنار همین اتومبیلها با اسبّ بهلولی خود بازی می کنند.
- ۰ نظر
- ۱۹ آبان ۹۲ ، ۰۳:۲۸