بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

«‌تنها در سال 93 شانزده میلیون ایرانی موبایل هوشمند خریداری کرده‌اند»، «اینترنت‌موبایل، هشت میلیون کاربر فعال دارد»، «بیست میلیون گوشی هوشمند در دست ایرانی‌ها می‌چرخد»، «تعداد پیامک‌های نوورز امسال، 2.3 میلیارد کاهش داشته است»؛ این گزاره‌ها و گزاره‌هایی از این دست، یک «خبر بزرگ» را روایت می‌کنند: «سبک زندگی انسان ایرانی با دگردیسی بزرگی مواجه است». این دگردیسی البته همزمان نگرانی‌ها و برکات بسیاری دارد. حقیقت این است که تلفن‌ همراه هوشمند، انسان امروزی را به موجودی «هماره بر خط» تبدیل کرده است. امکان همزمان «آگاهی‌‌آنلاین»، «انتشار‌‌ ‌دیدگاه» و «تصمیم عمل‌گرایانه» بدون نیاز به «ابزار غیر»، «حضور فیزیکی» و  «محدودیت زمانی» برای موجودی عملگرا و اجتماعی، فرصتی بی‌نظیر است. در این میان، جنبش‌ اجتماعی به دلیل ماهیت عمل‌گرا و جامعه‌گرای خود، از «وضعیت» و «امکان» تلفن همراه هوشمند بهره مضاعف می‌برد. موبایل‌رسانه افزون بر اینکه تاثیر بسیار شگرفی بر جنبش‌های موجود (جنبش‌های‌کلاسیک) می‌گذارد به‌گونه‌ای که حتی گاه ماهیت جنبش را متحول می‌کند؛ در بعدی قراتر، جنبش‌های جدیدی می‌آفریند که تا پیش از این، به‌دلیل محرومیت از ملزومات کلاسیک، امکان ظهور نداشته‌اند. مرتضی پاشایی و واکنش حیرت‌آور جوانان و نوجوانان به این مساله، یکی از نشانه‌های تاثیر موبایل هوشمند بر جامعه است. برای واکاوی بیشتر این تاثیرات و فرصت‌ها و تهدید‌ها، با دکتر هادی خانیکی استاد علم ارتباطات گفتگو کرده‌ایم. این گفتگو که دقیقا در حاشیه یک همایش علمی در دانشگاه تهران انجام شد، شاید از آن جهت خواندنی‌تر باشد که بگوییم خانیکی عضو کمیته علمی همایشی ملی درباره این پدیده جدید است که خرداد سال جاری تحت عنوان «تلفن همراه هوشمند و سبک زندگی» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی برگزار می‌شود. 

***

اخیرا وزیر ارتباطات گفته، بیست میلیون تلفن همراه هوشمند در دستان مردم است. به عنوان استاد علم ارتباطات، چگونه به این گزاره نگاه می‌کنید؟ این پدیده چگونه با وضعیت فراارتباطی که به وجود می‌آورد، سبک زندگی انسان ایرانی را عوض خواهد کرد؟

قرار است در همایشی به ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی گسترش شبکه تلفن همراه بخصوص موبایل هوشمند پرداخته شود. اساسا همانطور که اشاره کردید این پدیده ارتباطی هم جان ما و هم جامعه ما را با یک چرخش پارادایمی بسیار متفاوت با گذشته روبرو می‌کند. از یک سو ظرفیت‌های گسترده‌ای که اسمارت فون  و شبکه تلفن هوشمند دارد و از سوی دیگر به دلیل شتاب ورود جامعه ما به دوره جدید، باید منتظر تغییرات گسترده در حوزه زندگی شهروند و جامعه ایرانی بود. ضروری است، باید تغییری را که رخ داده تبیین کرد. من اعتقاد دارم حتما علاوه بر نگاه به آینده، باید نگاه به حال کرد. باید ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. تلفن‌های همراه هوشمند دارند دنیای بزرگ تحولات را برای هر فردی قابل دسترسی می‌کنند. قدرت انتخاب فرد را نه تنها در دریافت اطلاعات بالا می‌برند، بلکه در توزیع اطلاعات و حتی در تولید اطلاعات افزایش می‌دهند بویژه من می‌خواهم بر بخش دیگری از گفته‌های وزیر محترم ارتباطات اشاره کنم که شتاب این تغییرات را در یک سال گذشته مطرح کردند. اگر فقط بدانیم، در ابتدای امسال چقدر تلفن در اختیار مردم بوده و الان چقدر است، اهمیت این مساله روشن می‌شود. فکر می‌کنم ابتدای سال 93 حدود 4 میلیون بوده که در طول سال نزدیک 5 برابر می‌شود و به استاندارد‌های جهانی هم در این زمنیه نزدیک شده‌ایم.

عطف به همین صحبت شما، انسانی که به ابزار ارتباطی قدرتمندی بنام تلفن همراه هوشمند دسترسی پیدا کرده، با چه مصائب و مواهبی مواجه است؟ این پدیده چگونه بر تحول هویتی انسان ایرانی تاثیر خواهد گذاشت؟ این کالای چندوجهی چقدر «مساله» است و چگونه باید به آن اندیشه کرد؟

هویت مفهوم ثابتی نیست، هویت مفهوم سیالی است که اگرچه می‌شود عناصر اولیه تشکیل دهنده آن را رصد کرد اما باید پذیرفت شکل بروز و ظهور آن در معرض تغییر قرار می‌گیرد به هر معنایی هم بخواهید تحلیل کند هویت در وجه دینی، قومی، ملی و ...  در گستره مواجهه افراد با یکدیگر متحول می‌شود. هویت دو بخش است بخش اول «خود» است و بخش بعدی «دیگری» است. هویت در آن واحد هم بر مشترکات تاثیر دارد و هم بر ممیزات. در نتیجه در فضای گسترده و سهل‌الوصول برای تغییر، هم اشتراکات شکل تازه‌ای پیدا می‌کند و افتراق‌ها. بله، دقیقا به قول شما در فضای برخط، هویت‌های جدید برساخته یا این هویت‌ها دستخوش تغییرات بیشتری می‌شوند.

با توجه به همین تاثیرهای عمیق، برخی خانواده‌ها و همچنین کارشناسان نگرانی‌هایی چون تخریب امنیت اخلاقی، بحران روحی، انزوا در فضای واقعی، نقض حریم خصوصی و ... را درباره گسترش تلفن همراه هوشمند مطرح می‌کنند، شما تا چه حد نگران این موارد و مواردی از این دست هستید؟ این نگرانی‌ها چقدر جای تامل و اعتبار دارد و چه باید کرد؟

من جاهای دیگر هم گفته‌ام که گسترش شبکه‌های مجازی به طور عام و استفاده از شکبه های تلفن هوشمند را بطور خاص، باید پیش از آنکه به عنوان تهدید در نظر بگیریم، باید نشانه تغییر در نظر بگیریم.درباره  این مساله، هم در بطن تغییر می‌تواند تهدید وجود داشته باشد هم می‌تواند فرصت وجود داشته باشد. در درجه اول باید بپذیریم که بلاخره ما با به سبب استفاده از این فناوری جهان متفاوتی نسبت به گذشته مواجه هستیم ولی فراموش نکنیم که فناوری بر فرهنگ تاثیر می گذارد نه اینکه فرهنگ یک پدیده صرفا ساخته و پرداخته فناوری است بستگی به قدرت و ضعف فرهنگی و اجتماعی ما دارد که بگوییم این فناوری تبدیل به تهدید می شود، یا تبدیل به فرصت می شود. آن نگرانی اولیه این است که بلاخره وقتی تغییر پرشتاب است اگر قدرت انطباق شهروندان و جامعه بالا نرود، یعنی جامعه در برابر این فناوری توانمند نشود، طبیعتا باید نگرانی ورود عوارض منفی این فناوری را مثل هر فناوری دیگر ، پررنگ‌تر دید. اگر افراد توانمندتر بشوند حالا از دانش و مهارت لازم در استفاده درست این فناوری پیدا بکنند آموزش‌های لازم ببینید و قدرت لازم داشته باشند، طبیعا از دروازه مثبتش وارد می‌شوند.

این نگرانی محصول کدام وجه این پدیده جدید است؟ اساسا چگونه می‌شود که هر پدیده جدیدی در جامعه ما نگرانی تولید می‌کند؟ آیا دلیلش عقب ماندن برنامه‌های توسعه‌ای و جلو افتادن تکنولوژی نیست؟

باید توجه داشته باشیم به عنوان یک نظام شبکه‌ای 4 عامل در شکل‌گیری این دنیا موثر هست. یکی خود دستگاه هست که ما بیشتر مجذوب آن هستیم به اصطلاح اپلیکشن‌هایی که در درون دستگاه وجود دارد و فناوری این دستگاهی که در دست کابران است. دوم شبکه های اجتماعی است اینکه چگونه این شبکه‌ها شکل می‌گیرد و سازمان‌دهی می‌شود. سوم خود دیتاسنترها و مراکز تولید اطلاعات است اینکه چه نوع اطلاعتی توسط چه نهادهایی و چه کسانی تولید می‌شود و چهارم هم خود محتوایی هست که از چه کیفیتی برخوردار است. سه مورد از این چهار عمل نیاز به سیاستگذاری و برنامه‌ریزی دارد. یعنی خود محتوا و مراکز داده پردازی و شبکه‌ها. یکی از اینها در دست کاربرها و مردم است. آنچه که در دست مردم است، با سرعت دارد گسترش پیدا می کند و از 4 میلیون به 20 میلیون می‌رسد. باید دید که برای آن 3 مورد دیگر، نهادها و مراکز حاکمیتی و حتی بخش خصوصی و نهادهای علمی و نهادهای فرهنگی، وظیفه خود را چگونه عمل می‌کنند. اگر آنها پا به پای این عمال چهارم بتوانند اقدامی انجام دهند، خیلی تهدیدی نیست. اگر تکنولوژی پیشی بگیرد، طبیعتا استفاده اشتباه و پرداختن و نقش‌های غیراساسی این رسانه بیشتر دیده می‌شود.

چه مدل‌هایی برای سیاستگذاری تلفن همراه وجود دارد؟ سیاستگذاران فرهنگی کشور ما چگونه باید با این پدیده مواجه شوند؟ وضعیت تلفن همراه هوشمند در جوامع پیشرفته چگونه است؟ آنها در مواجهه با این پدیده، چه سیاست هایی را اتخاذ کرده اند؟ وضعیت ما چگونه است آن طور که شما فرمودید ؟

وقتی یک پدیده تازه‌ای وارد جامعه می‌شود، حالا در این مورد خاص، تلفن هوشمند، ساده‌ترین راه پیش گرفتن راهبرد منع و ایجاد محدودیت است. اینکه بشود امر سیاستگذاری را بیشتر از طریق کنترل و از طریق تمرکز به دست گرفت. در حالی که این کار به نظرم با سرشت بسیاری از تحولات جدید سازگار نیست. بسیاری از این فناوری‌های رسانه‌ای اساسا تمرکز گریز و متکثر هستند، از الگوهای واحد تبعیت نمی‌کنند. نمی‌شود روش‌های واحدی را دنبال کنند. به این اعتبار این سیاستگذاری متصلب پاسخگو نیست. سیاستگذاری منعطف هم که مدام باید نوعی گفتگو و تعامل و اعتماد و مشارکت و داد و ستد با طرف مقابل که کاربران هست، متکی بشود. حتی دانسته‌های خود را از آنجا دریافت کند. این سیاست چون سخت است، مغفول واقع می‌شود و در حاشیه قرار می‌گیرد.

تلفن همراه هوشمند، قطعا جنبش‌های اجتماعی کلاسیک را متحول خواهد کرد و افزون بر آن جنبش‌های جدید اجتماعی ایجاد خواهد کرد. شما به عنوان پژوهشگر مسائل اجتماعی چگونه این مساله را تحلیل می‌کنید؟ آیا ما با وجود 20 میلیون گوشی همراه هوشمند، باید منتظر رخدادهای اجتماعی جدید و بزرگی باشیم؟ برخی از کارشناسان امنیتی ممکن است نگرانی‌هایی داشته باشند.

بیست میلیون دستگاهی که در اختیار مردم است بخصوص با تاکید بر اینکه چه کاربرانی بیشتر آنها را مصرف می‌کنند، اولین مساله‌ای که در برابر ما قرار می‌دهند این است بدانیم چه تقاضاهایی ایجاد می‌کنند. جنبش‌های جدید براساس نیازهای جدید به وجود می‌آید. یعنی نیازهای جدید مطرح می‌شود اما فضای موجود به آن نیازها پاسخ نمی‌دهد این باعث به وجود آمدن جنبش‌های جدید می‌شود. افزون بر این، باید به تلفن همراه از یک منظر دیگر نگاه کرد. ما حدود 5 میلیون دانشجو و فکر می‌کنم حدود 11 میلیون دانش‌آموز داریم. اینها بیشترین مصرف‌کنندگان تلفن‌های هوشمند هستند. مهمترین خواسته‌ای که برای این جوانان در حال تحصیل وجود دارد، چیست؟ یکی از خواسته‌ها، سرعت بیشتر اینترنت است برا ی هر نوع استفاده‌ای که می‌کنند. عمده استفاده اینها هم اجتماعی و فرهنگی و علمی است حتی وقتی بیشتر به آن جنبه‌های سرگرمی و آموزشی هم می‌پردازند. بازی‌ها هم جای زیادی را پر کرده است. وقتی که سرعت متناسب نباشد و گمان بشود که فقط جلوی کنترل کردن و امنیت شبکه ها فقط از طریق سرعت است نه بالا بردن سطح مصونیت فرهنگی، می‌شود گفت، عرصه برای ورود از اشکال رسمی استفاده به اشکال غیررسمی باز می‌شود. به عبارت دیگر، جنبش‌های اجتماعی که باز هم آنها هم فی‌نفسه نه فرصت هستند و نه تهدید، می‌توانند ظرفیت‌های هر جامعه‌ای را افزایش بدهند. جنبش‌های جدید اجتماعی الزاما جنبش‌های ساختارشکن نیستند خیلی از گرایش‌هایی که در درون این جنبش‌ها وجود دارد در تعریف سیاسی‌اش، به گرایش‌های اصلاح‌طلبانه و قانون‌مند و انتقادی نزدیک‌تر است. شرط اول شناخت درست پدیده است و لازمه آن نیز توصیف درست پدیده است. در توصیف پدیده، ورود به شبکه‌های اجتماعی توسط یک دستگاه پرتابل در دسترس و روز به روز ارزان‌تر تسهیل می‌شود. هر کسی می‌تواند در هر جایی که که نفس می‌کشد، وارد این دنیا شود. یعنی وارد یک شبکه آنلاین بشود. در کنار این شکبه آنلاین، با همه آن کندی‌ها و محدودیت‌ها، یک شبکه آفلاینی هم مطرح است. هر چقدر دسترسی آنلاین کم شود، دسترسی آفلاین بیشتر ‌می‌شود. ما دو تا شکبه در تلفن همراه داریم یکی شبکه آنلاین و دیگری شکبه آفلاین. خود اینها در بستری از شبکه‌های اجتماعی هم قرار دارند. بلاخره فضای مجازی که فی نفسه موضوعیت ندارد در سوال های شما هم بود، شبکه‌های مجازی در برابر شبکه های اجتماعی واقعی مطرح می‌شود مثل جوانان و زنان و نخبگان و ... شما در هر شهر کوچکی می‌بینید که شبکه‌های سنتی بوده و شبکه های جدید هم وارد شدند امروزه حتی تعداد شکبه‌های مجازی بیشتر از قبل شده‌اند. حالا از ترکیب اینها ما شکبه‌های در وقوع و شکل‌گیری را شاهد هستیم. این شکبه‌های در حال وقوع می‌توانند مسائل مختلف را بازآفرینی بکنند داشته‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و یک جامعه را به نقد بکشند و یا اینکه می‌توانند به‌گونه‌ای در برابر آنها هم قرار بگیرند. من فکر می‌کنم آن مرحله وسط در جامعه‌ای مثل جامعه ما بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرد تا دو موقعیت اول وو دوم. موقعیت اول اینکه هیچ تغییری به وجود نمی‌آورد. موقعیت دوم اینکه اساسا می‌ورند به سمت شالوده‌شکنی و ساختارشکنی جامعه. نه من اعتقاد دارم، به آن سو هم نمی روند کما اینکه شما در درون انواع بهره‌هاییی که از شبکه‌های اجتماعی هوشمند می‌شود، نوعی تعامل و داد و ستد میان شبکه‌های هوشمند و سنتی را می‌بینید که ممکن است گفتگوی انتقادی هم داشته باشند و الزاما تهدید کننده هم نباشند.

شما استاد علم ارتباطات هستید. تلفن همراه هوشمند چگونه با انتشار اطلاعات به شکل گیری روزنامه نگاری شهروندی تحقق بخشیده است؟ چگونه می‌توان این فرزند مشروع تلفن همراه هوشمند را حرفه ای تر و نتیجه بخش‌تر و موثر تر کرد؟

هیچ جامعه ای در برابر هیچ تغییری و استفاده از هیچ محرکه‌ای بی‌نیاز از آموزش نیست این بدیهی است. به همین اعتبار هم هست که به بصورت خودانگیخته‌ای هر کاربر را به این مساله می‌کشاند که چطوری از عکس و تصویر و متن و صوت و فیلم استفاده کند. آموزش نه تنها آموزش‌های تکنیکی بلکه آموزش‌های محتوایی به بالاتر بردن سطح استفاده و بخصوص کاربرد توسعه‌ای که مد نظر شما است کمک می‌کند.

 

تلفن همراه هوشمند، گاهی به یک بیماری تبدیل می‌شود. بسیاری از خانواده‌ها، اعتقاد دارند، فضای مجازی و تلفن همراه هوشمند، جوان‌ها را دچار انزوا و توهم می‌کند، نظر شما چیست؟

تجربه جامعه و تمام جوامع دیگر نشان می‌دهد، بالا رفتن سطح استفاده از رسانه‌های جدید، الزاما به بالاتر رفتن سطح کنش‌های آنها منجر نمی‌شود. یعنی جامعه در جاهایی، استفاده بیشتر از رسانه‌های مجازی، بیشتر منجر به این می‌شود که شهورندان فقط نظاره‌گر شوند. یعنی دیگر کنش نشان ندهند و تماشاچی شوند. بارها دیده‌ایم که آنها به جای کمک به حادثه، به فیلم گرفتن و عکس گرفتن مشغول می‌شوند و بیشتر به این فکر می‌کنند این حادثه را چگونه به اشتراک بگذارند. من فکر می‌کنم این آموزش‌ها می‌تواند حداقل حضور میان این دو فضای واقعی و مجازی را به هم نزدیک کنند. بحث اسلکتویزیم یعنی سست‌کوشی که در عرصه استفاده از رسانه های جدید مطرح است، بسیار جدی است. برای خیلی از شهروندانی که در فضای مجازی حضور دارند، این گمان به وجود می‌آید که با حضور در یک شبکه و کلیک کردن روی یک موس، می‌توانند همه چیز را تغییر بدهند. اسلکتیویزیم فعالیت را در یک فضای منفعلانه و از سر تنبلی شکل می‌دهد. برخی کاربران، در حال و هوای شبکه‌ای که قرار دارند، گمان می‌کنند خیلی موثر هستند در حالی که تغییرات در جای دیگری رقم زده می‌شود. از این منظر، کاربران شبکه‌های اجتماعی، احتیاج به آموزش بسیار دارند.

ابزار قدرتمند تلفت همراه هوشمند چگونه بر توسعه تجارت تاثیر می‌گذارد؟ آیا ما در حال عبور از اقتصاد الکترونیک به اقتصاد موبایلی هستیم؟ چه بستری برای تحقق این امر لازم است؟ چگونه باید برای توسعه تجارت موبایلی سرمایه گذاری کرد؟ می‌گوبند تلفن همراه هوشند بازار کسب و کار را به شدت متحول خواهد کرد و شغل های جدیدی در ابعاد مختلف ایجاد خواهد نمود. شما با این ادعا چقد رهمدل هستید؟ برخی می‌گویند این ابزار نیز مثل ابزار اینترنت، باعث از دست  رفتن فرصت های شغلی بسیار خواهد شد.

از چنبره این ذهنیت باید خارج شدکه به محض مطرح شدن رسانه‌های جدید، جنبه‌های سیاسی آن پررنگ شده و جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی آن نادیده گرفته می‌شوند. در فضای امروز جامعه ما یکی از عرصه‌های جدید اشتغال و کارآفرینی اساسا در همین فضای مجازی، اینترنت و طبیعتا تلفن هوشند است. آمارها و تحقیقات هم نشان می‌دهد این فضای کارآفرینی مقدار زیادی جوانان را به خود جذب کرده است. در همین حال و هوا آنها می‌آیند و با هم ارتباط می‌گیرند، شکبه می‌سازند و کار تولید می‌کنند و حتی مصرف تولید می‌کنند گاه شکل خیلی کوچک و گاه شکل خیلی گسترده دارند. اگر ما به این فضای جدید اشتغال و کارآفرینی توجه نکنیم، قطعا نمی‌توانیم در فضای واقعی به مشکلات اشتغال و کار در جامعه بپردزایم زیرا این که بخش مهمی از اشتغال جدید را هم اقتصاد مجازی اقتصاد الکترونیک و اقتصاد موبایلی امروز، تشکیل می‌دهد. توجه کردن به این مساله، اساسا نیاز به این دارد که تفکری که در میان جوانان و شبکه‌ها هست، خود را وارد آن هسته‌های تصمیم‌گیری در خود نهادهای حاکمیتی و دولت بکند چرا؟ بخاطر اینکه در درون تفکر بروکراتیک و رسمی دولت (دولت به مفهوم عام) این مساله ممکن است نادیده گرفته شود. پس سیاستگذاری و برنامه‌ریزی‌یی موفق است که خود این هسته‌ها را مورد توجه قرار دهد و خود این برنامه ها مد نظر بگیرد. برگزاری این نوع همایش‌های علمی جایی است که معمولا مساله را برجسته می‌کنند از طریق رسانه‌ها و از طریق خود نخبگان مطرح می‌کنند که نهادهای رسمی هم به نوع جدیدتری بیاندیشند و نهادهای مدنی را درگیر کنند و متقابلا نهادهای مدنی و غیردولتی هم باز به نقشه دولت توجه کنند تا از دل این یک نقشه جدیدی بیرون بیاید.

بلاخره این پدیده آمده و نیاز به بررسی جدی تر دارد. شما عضو کمیته علمی همایش «تلفن همراه هوشمند و سبک زندگی» هستید احتمالا اولین همایش علمی است که به این پدیده می پردازد. این همایش چه هدفی را دنبال می کند و دقیقا در پی پاسخ به کدام یک از پرسش‌های بنیادی و رفع نگرانی‌ها درخصوص این پدیده منحصر به فرد است؟ آیا این همایش در صدد است، رهیافت‌های جدیدی را برای سیاستگذاری  و مدیریت تلفن همراه ارائه کند؟

بله این اولین همایش در سطح پزوهشی است. البته قبل از تاریخ برگزاری این همایش، دانشجویان علامه نیز، ششم اردیبهشت بصورت دانشجویی همایش خوبی برگزار کردند. مساله مهم این است که این همایش‌ها، تنها معطوف به نگرانی‌ها نباشد بلکه مطوف به ظرفیت‌های مثبت هم باشد. نباید از این پدیده ترسید بلکه باید این پدیده را قابل دسترس و قابل استفاده برای عموم کرد. نشست‌هایی از این دست نمی‌خواهد نسخه شفابخش همه این مسائل را ارائه دهد بلکه می‌تواند بستری باشد تا هر محقق و دست‌اندارکاری فرصتی پیدا می‌کند تا با گفتگوی از نزدیک، تبادل مساله کند. مسائلی که وجود دارد چه بخشی از ان مسائل فرصت‌هایی برای جامعه است و چه بخشی از آنها تهدید است و در چه شرایطی این تهدیدها به فرصت دنبال می‌کند. این هدفی است که همایش ما دنبال می‌کند. مهمترین ویژگی همایش گفتگوی بین صاحب نظران علم و صاحبظران حوزه اجرا و بین فناوری و فرهنگ است.

در صورت صلاحدید، توضیحات دقیق‌تری درباره محورها و مقالات و چند و چون همایش «تلفن همراه هوشمند و سبک زندگی» ارائه کنید.

این همایش را پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی با همکاری برخی از نهادهای علمی، پژوهشی و اجرایی کشور 20 و 21 خرداد امسال برگزار می‌کند. شناخت ظرفیت‌ها، چالش‌ها و پیامدهای تلفن همراه هوشمند و مطالعه راهبردها و سیاستهای مرتبط با این حوزه در ایران و جهان از مهمترین اهداف این همایش است. در این همایش قرار است، درباره ویژگی های فناورانه، آینده تلفن‌های همراه هوشمند و تاثیر آن بر سبک زندگی و فرهنگ جامعه مقالات متعددی ارائه شود. قطعا این رویداد، برای اصحاب فرهنگ و دانش فرصتی ارزشمند است که با ارائه نظرات و نتایج پژوهش‌های خود ظرفیت‌ها، ویژگی‌ها و پیامدهای ظهور این رسانه نوین و تاثیرآن بر فرهنگ و جامعه را به چالش بکشند و با ارائه راهکارها و راهبردهای اجرایی، زمینه را برای استفاده مناسب گروههای مخاطب از این رسانه مهیا کنند.

 

منتشرشده در روزنامه شرق، پنجشنبه 10 اردیبهشت 94، صص 1 و 16 لینک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی