بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۹ مطلب در مهر ۱۳۹۰ ثبت شده است

«وقتی سیاستمداران درس اخلاق بدهند، حتماً یک جای کار لنگ است. » این را، عباس عبدی می‌گوید. در سومین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، سراغ او رفته‌ایم تا به گفت‌وشنود انتقادی دیدگاه‌های او در نسبت اخلاق و سیاست بپردازیم. عباس عبدی در این گفتگو، اگرچه مردم و ابزارهای عمومی مانند رسانه را مهمترین ضمانت اخلاقی سیاست‌مداران عنوان می‌کند اما اولویت را به نهاد قانون قائل می‌شود و می‌گوید: وقتی که سیاست، بنیان قانون را نشانه ‌رود و به جای آن به اخلاق بپردازد، جامعه را غیراخلاقی می‌کند. وی همچنین با اشاره به نقش موثر نهاد دین در اخلاقی کردن جامعه می‌گوید: متأسفانه با سیاست‌زده شدن این نهاد، انجام وظیفه‌ی بسط اخلاقی آن به زمین مانده است و فعلاً نهاد دیگری هم عهده دار آن نیست و این یکی از مهم‌ترین چالش‌های مسأله‌ی اخلاق در ایران است.

  • اصغر زارع کهنمویی

جامعه ما با بحران‌های بسیاری روبرو است. یکی از مهمترین بحران‌ها، بحران اخلاقی است، مساله‌ای که بسیاری از روشنفکران دانشگاهی و علمای حوزوی، ضمن پذیرش وجود آن، بر خطرات چنین بحرانی، زنهار می‌دهند. در سومین بخش از اقتراح «بحران‌های استراتژیک ایران»، به گفتگو با عباس عبدی کارشناس مسائل اجتماعی پرداخته‌ایم. عباس عبدی در این گفتگو، ضمن تبیین نقش نهادهایی چون، سنت، ‌دین و اقتصاد، به تحلیل مبسوط نقش نهاد سیاست در این بحران می‌پردازد و از چرایی بداخلاقی‌های موجود در عرصه سیاست و راه‌کارهای عبور از آن می‌گوید. وی به تمایز میان هنجار اخلاق و هنجار سیاست تاکید می کند و می‌گوید: برای نهادینه شدن رفتارهای اخلاقی، باید نهادهای تضمین‌کننده‌ی رفتارهای اخلاقی را تقویت نمود.

  • اصغر زارع کهنمویی

بسیاری معتقدند که جامعه ایرانی، جامعه بحران‌زده است. ابن بحران ها هرقدر هم بزرگ و تلخ باشند، در مسیر توسعه قرار دارند. باز کردن راهی درست به فردا، تنها با ارائه پاسخ های درست به آنها به دست می آید. روزنامه آرمان در راستای رسالت حرفه ای خود در نظر دارد، در سلسله گفتگوهایی به واکاوی موردی این بحران ها بپردازد. در نخستین برگ این پرونده، سراغ دکتر سروش دباغ رفته ایم و با او درباره مهمترین بحران انسان معاصر یعنی بحران معنا به گفتگو نشسته ایم. دکتر سروش که هم اینک در تورنتو، به تدریس فلسلفه تحلیلی مشغول است، به بررسی گونه های این بحران و چگونگی رهایی از آن سخن می گوید.

  • اصغر زارع کهنمویی

رسانه اخلاقی، چگونه رسانه‌ای است؟ چگونه می‌توان، حتی در شرایط خاص و استثنایی، حرفه‌ای ماند و اخلاقی عمل کرد؟ آیا می‌توان، اخلاق را فدای مصلحت کرد؟ در شرایط خاص، بین اخلاق و رسانه، کدام را باید وانهاد؟ این سوالات و سوالاتی از این دست، محور برگ دوم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» است که در گفت‌وگو با دکتر کاظم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران، به آنها پرداخته‌ایم. این استاد مطرح روزنامه‌نگاری کشورمان در این گفتگو، با تبیین حدود آزادی و اصول اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری، «رفتار غیراخلاقی در شرایط خاص برای کشف حقیقت» را نفی می‌کند و می‌گوید: روزنامه‌نگار بین اخلاق و بقای رسانه، باید اخلاق را انتخاب کند حتی اگر رسانه از بین برود.

  • اصغر زارع کهنمویی

«ما ایرانیان برخلاف تلقی عوام، در عصر هخامنشی در مقایسه با یونان و چین و هند و مصر و بین‌النهرین، در حوزه فکر و فرهنگ تقریبا بی‌سواد تلقی می‌شدیم.» این را دکتر ابراهیم موسی‌پور، مدیر گروه تاریخ اجتماعی بنیاد دائره المعارف اسلامی می‌گوید که میهمان برگ چهارم اقتراح «آسیب‌شناسی وضع تفکر در ایران معاصر» است. او در این گفتگو، در تبیین چرایی نابسامانی تفکر در ایران معاصر، با اشاره بر آفت روش‌شناختی در بررسی آسیب‌ها به پرهیزگاری در روش تاکید می‌کند و در ادامه ضمن نقد دیدگاه ناصحیح درباره وضعیت تفکر در ایران باستان، از اغراق آمیز بودن تصورات برخی ایرانیان درباره میزان فربهی اندیشه ایرانی در عصر شکوهمند هخامنشی سخن می‌گوید و در نهایت با تاکید بر نقش بسیار روشنفکران در نابسامانی وضعیت تفکر در قیاس با اصحاب قدرت، به تبیین ناتوانی استبداد در تضعیف اندیشه و نیز، روش‌شناسی فرایند دستیابی به نظریه می‌پردازد.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنموی- شرق: رسانه اخلاقی، چگونه رسانه‌ای است؟ چگونه می‌توان، حتی در شرایط خاص و استثنایی، حرفه‌ای ماند و اخلاقی عمل کرد؟ آیا می‌توان، اخلاق را فدای مصلحت کرد؟ در شرایط خاص، بین اخلاق و رسانه، کدام را باید وانهاد؟ این سوالات و سوالاتی از این دست، محور برگ دوم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» است که در گفت‌وگو با دکتر کاظم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران، به آنها پرداخته‌ایم. این استاد مطرح روزنامه‌نگاری کشورمان در این گفتگو، با تبیین حدود آزادی و اصول اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری، «رفتار غیراخلاقی در شرایط خاص برای کشف حقیقت» را نفی می‌کند و می‌گوید: روزنامه‌نگار بین اخلاق و بقای رسانه، باید اخلاق را انتخاب کند حتی اگر رسانه از بین برود.

  • اصغر زارع کهنمویی

می توان به ضرس قاطع مدعی شد، ایران با بحران عدم تولید فکر مواجه است. سالهاست دیگر ایرانیان همچون گذشته، حداقل همانند دهه های سی و چهل، نمی‌اندیشند. تاسف‌بارتر اینکه این عیب بزرگ کمتر دیده شده است. بسیاری هنوز بر این باور هستند که جامعه ایرانی، جامعه خردورزی است اما بررسی کمی و کیفی تولید فکر در دهه‌های اخیر، نشان می دهد که این باور نادرست است جامعه ایرانی نه خردورز که گریز از خرد است. کنکاش چرایی و چگونگی این بحران، نیازمند بررسی آسیب‌شناختی وضعیت تفکر در ایران است. در اقتراحی با این عنوان، تلاش داریم در گفتگو با صاحب نظران حوزه های مختلف به این سوال بپردازیم که نهادهای موثر در نابسمانی وضع تفکر کدام‌اند و چگونه بر فقدان تولید فکر در جریان‌های فکری تاسیسی، ترکیبی و تقلیدی تاثیر می‌گذارند. در این میان، بر نقش نهادهای خانواده، آموزش، دین، قدرت و رسانه بیش از بقیه تاکید می شود. بخش نخست گفت‌وگوی دکتر حاتم قادری، طلیعۀ این اقتراح بود. برگ دوم اقتراح، به گفتگو با دکتر صادق زیباکلام اختصاص دارد. همچنین بخش دوم و مهم گفتگوی دکتر حاتم قادری در همین شماره منتشر می شود. بسیاری، امتناع ایرانیان از تفکر را حلقه وصل عقب ماندگی و انحطاط ایران می دانند. دومین برگ اقتراح «آسیب شناسی وضعیت تفکر در ایران معاصر» به دیدگاه های دکتر صادق زیباکلام می پردازد. او عقب ماندگی را دلیل اصلی نابسامنی وضع تفکر، عنوان می کند و در تبیین نقش نهاد قدرت، معتقد است قدرت در ایران، خود را در همه عرصه ها صاحب نظر می داند و به متخصاصن علوم انسانی  احساس نیاز ندارد. وی دین را در این نابسمانی تبرئه می کند و نگاه ایده ئولوژیک قدرت به دین را عامل اصلی می خواند.

  • اصغر زارع کهنمویی

فارغ التحصیل فلسفه اخلاق دانشگاه واویک لندن، شاید بیش از هر حوزه دیگر فکری، به مساله «اخلاق» پرداخته است. نگارش رساله دکتری، تالیف چندین کتاب و مقاله، انجام گفتگوهای تفصیلی متعدد و برپایی کارگاه‌های آموزشی مختلف درباره اخلاق، نشان از توجه بسیار دکتر سروش دباغ به این مساله حیاتی جامعه ایرانی دارد. گفت‌وگو با این متخصص فلسفه اخلاق، درباره «اخلاق و سیاست» به عنوان باب نخست اقتراح «اخلاق»، با سوالاتی در نقدِ نقدهای سروش دباغ به مکاتب فلسفی وظیفه‌گرایی کانت و فضیلت‌گرایی بنتام و نیز شهودگرایی راس آغاز می‌شود و با پاسخ‌های او به چرایی سقوط آزاد جامعه و  چگونگی رهایی از خطر انحطاط اخلاقی به پایان می‌رسد. سروش دباغ، در این گفتگو نیز، همچنان بر فائده‌گرایی اخلاقی در سیاست‌ورزی تاکید کرد اما هرگونه فائده را منوط به رعایت دو مفهوم «حقوق بنیادین بشر» و «منافع ملی» دانست و در تناظر بین این دو مفهوم، حقوق بشر را بر منافع ملی ترجیح داد.

  • اصغر زارع کهنمویی

 اصغرزارع کهنمویی؛ صبح آزادی: اندیشه برابری و عدالت تاریخ درازنایی دارد. هر آنچه به انسان و رنج‌هایش مربوط است در دایره این اندیشه جای می‌گیرد. رونالد دورکین از نسل جدید فیلسوفان حقوق است که درباره‌ی چگونه کاستن دردهای انسان بسیار اندیشه کرده است. او را می‌توان خلف جان رالز دانست که بر بسیاری از حوزه‌های بی‌عدالتی و تبعیض می‌شورد. تبعیض‌نژادی یکی از جلوه‌های نخستین بی‌عدالتی است. در بازخوانی این نوع تبعیض در جامعه ایرانی، سراغ دکتر صادق زیباکلام رفته‌ایم. این استاد دانشگاه تهران که کنش‌های بسیار موثری در حوزه‌های مختلف جامعه ایرانی دارد، به صراحت از نژادپرستی ایرانی پرده بر‌می‌دارد و بر نگاه انکارگرایانه برخی روشنفکران درباره تبعیض‌های قومی می‌شورد.

  • اصغر زارع کهنمویی