بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۳۶ مطلب با موضوع «محتـــــــــــوا :: اخلاق» ثبت شده است

داعش محصول پلشتی‌های انسانِ تصمیم‌ساز دوران حاضر است؛ محصول استفراغ همه دیکتاتورهای مدرن و مرتجع زمانه و به زبان صریح‌تر، ولدالزنای محصنه تمام کسانی که است که از همه سوی جهان آمدند و دست بر گردنه‌های حیران خاورمیانه کشیدند و هریک، نوع خاصی از کروموزوم خشونت را بر زمین حاصل‌خیز آن کاشتند. داعش موجود قدرتمندی است چون همه زشتی‌های زشت‌ترین‌ و البته قوی‌ترین‌های جهان را یک‌جا در نهاد خود دارد.

  • اصغر زارع کهنمویی

در متون فلسفه تاریخ، تاریخِ 2، تاریخ نگاشته و تاریخِ 1 تاریخِ رخ‌داده است. هیچ زمانی تاریخِ 1 به‌تمامی نوشته نشده و نوشته نخواهد شد. آنچه در تمام تلاش‌های بشری، از تاریخ روایت می‌شود، تاریخِ 1 نیست، بخشی از تاریخِ 1 است. اگرچه تاریخِ 2 تفاوت عینی، ماهوی و عرضی با تاریخ 1 دارد، اما تمام قرائت انسانی ممکن از تاریخ است. چون تاریخِ دیگری جز تاریخِ 2 در دست‌های انسان نیست، بنابراین تاریخِ 2 سنگ زیرین هویت، اندیشه و کنش اجتماعی انسان‌ها است. هرچه تاریخِ 2 واقعی‌تر، عینی‌تر و «اخلاقی‌تر» نوشته شود، انسان‌ تربیت‌یافته در جهان‌متنِ موجود، اخلاقی‌تر و انسانی‌تر عمل خواهد کرد.

تاریخِ 2 را انسان می‌نویسد موجودی سرشار از حب‌و‌بغض و شفقت‌و‌کینه و عشق‌و‌عقده. به همین دلیل، تاریخِ 2، تاریخ ایدئولوژی‌ها، تعصب‌ها، رنگ‌ها، کینه‌ها، عقده‌ها و بزرگ‌نمایی‌های فاجعه‌بار شده است. برسازی هویت‌های برترانگارانه، محصول غیبت اخلاق در تاریخ‌نگاری است. نگارش تاریخِ 2، بیش از هر ضرورتِ روشی و الزامِ استنادی، به نگرش اخلاقی نیاز دارد، اگر اراده اخلاقی بر تاریخ‌نگاری حاکم نباشد، با علمی‌ترین الگوهای روش‌شناختی هم نمی‌توان، تاریخِ 2 را از دروغ و تعصب رهانید.  

  • اصغر زارع کهنمویی
  1. امروز کتابی می‌خواندم با عنوان «باستان‌گرایی در ایران». بخشی از کتاب به «تاریخ‌نگاری باستان‌گرایان» اختصاص داشت. نویسنده را نمی‌شناسم اما به‌صورت نه‌چندان تحلیلی به توصیف شیوه‌های تاریخ‌نگارانه ناسیونالیست‌های ایرانی بخصوص در دوران پهلوی پرداخته بود. تخیل، توهم، آناکرونیسم، تحریف، روایت گزینشی و پنهان‌سازی از جمله ویژگی‌های این تاریخنگاری است.
  2. مدتی است درباره تاریخ‌نگاری اخلاقی و اخلاق تاریخ‌نگاری ایرانی مطالعه می‌کنم. مطالعاتی که در این حوزه داشتم می‌گوید، نژادپرستان بیشترین بهره‌برداری را از تاریخ کرده‌اند. تاریخ ابزار برنده‌ای در دست تاریخ‌نگارانی است که اخلاق تاریخ‌نگاری را رعایت نمی‌کنند. تعصب ملی و مذهبی و قومی در تاریخنگاری، جامعه را مستقیم به جبهه‌های خونین نسل‌کشی می‌برد.
  • اصغر زارع کهنمویی

در عراق، انسان‌ها مثل گوشت قربانی، کشته می‌شوند. عکس‌های نسل‌کشی جلولا، انسان را به حیرتی تمام‌نشدنی می‌برد. برای نسل‌کشی‌ داعشی‌ها در جلولا، کسی آه هم نمی‌کشد. جهان آرام است تو گویی عراق، تنها یک پرده سینمایی است که در آن ژانر تاریخی نمایش داده می‌شود. انسان باید فیلم کشتارهای قرون میانه را ببیند و چیپس بخورد و تفریح کند و با یار همراه بخندد و انرژی بگیرد و به زیستن آرام و عادی خود برگردد.

  • اصغر زارع کهنمویی

رادیکالیسمبه راستی این سوسک‌های کثیف که جهان را اینچنین آلوده کرده‌اند از کجا می آیند؟

توضیح: یادداشت حاضر، زمستان 88 چهار سال پیش از ظهور گفتمان اعتدال در سپهر سیاسی کشور و در اوج نمایش قرائت‌های افراطی، نوشته شده است. نویسنده در این یادداشت صراحتا بر ضرورت گرایش به‌ اعتدال و برائت از رادیکالیسم تاکید می‌کند همان رویکردی که بعدها به گفتمان کلان دولت فعلی بدل شد.

***

«تنها یک راه وجود دارد؛ باید لیبرال/سوسیالیست/کمونیست/طالب/جندالله/دموکرات/... بود تا جهان را اصلاح کرد.» این سرطان عصر جدید جهان است؛ هر کسی که برای اصلاح جهان، پای جلو می‌نهد، جهان را یکسره، همرنگ نحله خویش(!) می‌خواهد، غافل از اینکه وضعیت ناآرام جهان، مولود این نگرش مطلق‌گرایانه است. رادیکالیسم نه خود مکتب نیست اما ویروس کشنده همه نحله‌های فکری است. بیش از دو سده است که سران جهان، چکمه افراط پوشیده‌اند و برای یکسان‌سازی بشر، جهاد می‌کنند.

سوسیالیسم، شعارهای خوبی می‌داد. از پایان رنج بشر سخن می‌گفت، اما وقتی بر اریکه نشست، اختاپوس رادیکالیسم چنان بر پیکره‌اش سایه افکند که به‌جای پایان رنج‌های انسان، سر از گولاک درآورد. گولاک فرزند سوسیالیسم نبود، مولود تلخ رادیکالیسم بود که بر گرده سوسالیسم نشسته بود.

  • اصغر زارع کهنمویی

«جهان در درد و رنج است. این درد و رنج، چنان فراگیر و فوری است که ناچاریم مظاهر آن را نام ببریم تا عمق این درد روشن شود. صلح از ما می‌گریزد... این سیاره در حال نابودی است... همسایگان با ترس از یکدیگر به سر می‌برند... زنان و مردان از یکدیگر بیگانه شده‌اند... کودکان می‌میرند... این وضع و حال مشمئزکننده است.» آنچه آمد، جملات آغازین بیانیه اخلاق جهانی به قلم هانس کونگ، فیلسوف کاتولیک سوئیسی و ترجمه مصطفی ملکیان است. کمینه‌کردن رنج از رخسار جهان نگران، حداقل برای دهه‌های اخیر، مساله بزرگ فیلسوفانی بوده که به «انسان» و «ناکامی‌های» او می‌اندیشند. اگرچه فجایع انسانی، بسیار وسیع‌تر و سریع‌تر از این فلسفه‌ورزی‌ها بوده؛ اما، نمی‌توان تلاش‌های موثر و بزرگ اندیشمندان مسوول را ناچیز انگاشت. تاسیس نهادهای بین‌المللی مختلف و صدور اعلامیه‌های جهانی متعدد، از جمله اعلامیه جهانی حقوق ‌بشر، رهاورد بزرگ این فلسفه‌ورزی‌های مسوولانه هستند.

مرتبط:

کتاب نخست؛ «انقلاب اخلاقی، راهی به رهایی»

مقدمه سیدحسن خمینی، به‌سوی جامعه اخلاقی

بازتاب خبری «انقلاب اخلاقی، راهی به رهایی»

  • اصغر زارع کهنمویی


بجنوردیاصغر زارع کهنمویی نسیم بیداری:
آیت‌الله سیدمحمد موسوی بجنوردی را باید عصاره نظام‌های مکاتب آموزشی جدید و قدیم دانست. در تاریخ دانشوری او، هم تعلیم و تعلم در مکتب نجف دیده می‌شود هم آموزش و آموزگاری در مکتب قم و در سویه سوم، استادی و پژوهش در مکاتب علمی مدرن. او پایبند تمام مناسک ویژه این مکتب‌ها از حاشیه‌نگاری تا راهنمایی پایان‌نامه است. از معدود فقهایی است که افزون بر فقه، فلسفه و اخلاق خوانده و از این منظر، از محرم‌ترین افراد برای بررسی نسبت اخلاق و فقه است. از او که زمانی بر مسند عالی‌ترین مقام قضایی نیز نشسته، درباره کاستی‌های اخلاقی فقه پرسیدم و او تمام‌قد، از اخلاق در برابر فقه دفاع کرد. از منظر این فقیه بلندپایه، اخلاق مرجع و سنجه احکام فقهی است و باید همه احکام، در مسیر اخلاق باشند و الا اسلامی نیستند. او در این گفتگو، با جسارت تمام، نقد استاد خود را نیز پیش می‌کشد و می‌گوید؛ باید امام نقد شود. اوج سخن موسوی بجنوردی آنجاست که به حقوق بشر، ارحجیت مطلق می‌دهد و می‌گوید: حقوق بشر فراتر از همه مصلحت‌ها است.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی، نسیم بیداری: هرگاه از جلوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می‌گذرم، یاد تمام گفت‌وگوهایی می‌افتم که در این سال‌ها با جامعه‌شناسان مطرح این مرکز معتبر علمی انجام داده‌ام؛ اما، هرگز فکر نمی‌کردم؛ این‌بار سخن یکی دیگر از همین متخصصان علم‌الاجتماع، چنان تلخ باشد که بر تاریکی شبانه و سرمای زمستانی یازدهم دیماه نیز غلبه کند. سعید معیدفر، جامعه‌شناسی است که این روزها سخنانش بسیار بر صحیفه‌ رسانه‌ها جاری است. او پیش از این، بارها از فروپاشی جامعه سخن گفته است؛ در این گفتگو، اما از فروپاشی، پا فراتر می‌نهد و از اضمحلال و نابودی تمام‌عیار سخن می‌گوید. او بر فساد گسترده و سازمان‌یافته تاکید می‌کند و می‌گوید؛ زیرپوست جوامع غیردموکراتیک، فساد به‌طرز گسترده‌ای جریان دارد. معیدفر، در بازکاوی تاریخی فساد، از تشکیل دولت مدرن و نابودکردن استقلال فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی قومیت‌ها، به‌عنوان اصلی‌ترین عامل فساد یاد می‌کند و تنها راه عبور از بحران‌ اخلاقی و فساد گسترده را به‌رسمیت‌شناختن تنوع فرهنگی و حقوق فردی انسان‌ها اعلام می‌دارد.

مشاهده و دانلود کلیپ گزیده گفتگو  حجم: 16.8 مگابایت

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی، ماهنامه علمی‌تخصصی حکمت و معرفت: چگونه می‌توان اخلاق را در سیاست توزین کرد؟ اخلاق‌گرایان چه کنند که در عرصه سیاست به ملامت نرسند؟ چرا سیاستمداران همواره در باتلاق‌های اخلاقی گرفتار می‌شوند؟ یک سیاستمدار در مواجه با پاردوکس‌های اخلاق و سیاست، چگونه رفتار می‌کند؟ در تضاد میان حقوق بشر و منافع ملی و گروهی، سیاستمدار اخلاقی، ارجحیت را به کدام می‌دهد؟ در تنازعات و بحران‌های قومی، اخلاق چه راهی پیش پای سیاستمدارن می‌گذارد؟ در این میان حقوق گروه‌های قومی و اقلیت‌ها چگونه تبیین اخلاقی می‌شوند؟ این سوالات و سوالاتی از این دست، محور گفتگوی تفصیلی اطلاعات حکمت و معرفت با دکتر سیدعلی محمودی، استاد اندیشه سیاسی و تحلیل‌گر برجسته سیاست و بین‌الملل است. این استاد دانشگاه در این گفتگو بر ضرورت همپوشانی منافع ملی و حقوق بشر تاکید می‌کند و تامین حقوق فردی و جمعی بشر را شرط اساسی تضمین منافع ملی می‌داند.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی، بیلیم: تاریخ فیلسوف‌لاری، دین تاریخینی افیون و خرافه‌ تاریخی، بیلیبلر. اساسا، دینین تاریخی، یئردن آرتیق، ماورا ایله ایلگی‌ده‌دیر. مسیحیتین مین یئره بؤلونمه‌سینین اصلی دلیلین بونو بیلیب‌لرکی، مسیح تاریخی بیر هویت دئییل و تاریخ‌ده یاشایان مسیح، همان مسیحی‌لر دئین مسح دئییل. پیغمبرلیک تاریخی، اسطوره تاریخی‌تک، کاریکاتوری تصویر اولوب. بو تاریخین شخصیت‌لری، نه اوقدر بویوک و نه او قدر، اتوپیایی‌میشلر. بلکه‌ده، ایرائه اولونموش تصویردن، چوخ کیچیک و آلچاقی‌میش‌لار.

آما بو خرافه و افیون تاریخین، بیر بویوک ایستیثناسی‌وار. بو ایستیثنایی تاریخ، او قدر واقعی و تحسینائتملیدیر کی، دونیانین بویوک تاریخچی‌لری و تاریخ فیلسوف‌لاری، اونا حیرت‌له باخمیشدیر‌لار. بو حیرت‌لی و افسانه‌وار اما واقعی تاریخ، ایسلام پیغمبری‌نین تاریخی‌دیر. ایسلام پیغمبرینین تاریخیندن منظور،  23ایل ریسالت بویودور. بو 23ایلده، اینسان‌نین کلاسیک تاریخی‌نین بویوندا، ان بویوک ایجتماعی تحول‌لار یارانمیشدیر. انیسان بو 23ایلده، عظمت‌لی بیر مدیریت سایه‌سینده، «جندب بن جناده دن ابوذر غفاری‌یه تبدیل اولور».

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - شرق: مهمان برگ سیزدهمِ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، دکتر محمد راسخ، استاد فلسفه حقوق و حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی است. وی در این گفتگو، بر ضرورت طرح نسبت حقوق و عدالت بجای حقوق و اخلاق تاکید می کند و ضمن تبیین دیدگاه‌های خود درباره نظام حقوقی و جامعه اخلاقی، احکام حقوقی را "دگرآیینانه" و احکام اخلاقی "خودآیینانه" می‌خواند. این متخصص فلسفه حقوق، در پاسخ به پرسشی درباره نسبت منافع ملی و حقوق بشر، به همنشینی این دو و درباره نسبت آن، با حقوق اقوام به تامین این حقوق تاکید می‌کند و می‌گوید: در صورت تزاحم باید به اصلاح سیاست­های ملی پرداخت تا منافع و مصالح یک گروه یا قوم خاص نیز تأمین شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

ابوالقاسم فناییاصغر زارع کهنمویی، نسیم بیداری: نمی‌توان به جایگاه و اعتبار روشنفکری دینی با همه‌ی مصائب و مسائل پیرامونش، بی‌اعتنا بود. شاید بتوان گفت؛ روشنفکری دینی، ‌زنده‌ترین موجود سیاسی‌احتماعی تمام تاریخ معاصر ما است. مجالی باید تا به ارزیابی و نقد دقیق کارنامه این نحله فکری پرداخت. این کارنامه چقدر قابل دفاع است؟ چرا هویت سیاسی روشنفرکی دینی بر دیگر سویه‌های آن می‌چربد؟ کارویژه روشنفکری دینی چیست و این کارویژه در حوزه حقوق بشر چه کرده است؟ چرا روشنفکری دینی به حقوق گروه‌های قومی نمی‌پردازد؟ پارادوکس‌های روشنفکری دینی در حوزه حقوق زنان چگونه توزین می‌شود؟ برای پاسخ به این سوالات، سراغ دکتر ابوالقسام فنایی رفته‌ایم. او یکی از نوگراترین حوزویانِ حجره‌نشین و همچنین یکی از حوزوی‌ترین روشنفکران لندن‌نشین است. شاید بیشترین تلاش او صرف رفع پارادوکس‌های دین و مدرنیسم از منظر اخلاق باشد. در این گفتگو او ضمن گلایه از تقسیم روشنفکری به دینی و سکولار، به تقسیم دیگری از روشنفکری براساس خداباوری می‌پردازد. او در ادامه، از کارنامه روشنفکران دینی در حوزه حقوق بشر، ‌دفاع می‌کند و در پرسش به پاسخی درباره نسبت منافع ملی و حقوق بشر، ارجحیت را به حقوق بشر می‌دهد. او درباره حقوق قومیت‌ها می‌گوید؛ ظلم به گروه‌های قومی بیشتر به امنیت ملی ضربه می‌زند و تمامیت ارضی را به مخاطره می‌اندازد تا ادا کردن حقوق آنان.

  • اصغر زارع کهنمویی

آرش نراقی

اصغر زارع کهنمویی - نسیم بیداری: دکتر آرش نراقی را می‌توان جسورترین متفکر تمام سال‌هایی دانست که اندیشه‌ی مدرن و انسانیِ «حقوق بشر» فراگفتمانِ محافل سیاسی و روشنفکری شده است؛ گفتمانی که حتی تجددگراترین روشنفکران نیز، ‌در سویه‌هایی، یا به باور عمیق آن نرسیده‌اند و به انکار آن می‌پردازند و یا نگاه کاریکاتوری به محتوای آن دارند. در خوشبینانه‌ترین حالت، یک نوع نسبیت‌گرایی فرهنگی کلانی بر گرایش‌ها و روایت‌های روشنفکران ما از حقوق بشر حاکم است. آرش نراقی از این حیث متفکری است که تلاش دارد،‌ به طرز عریان، خارج از چارچوب‌های حاکم بر عرف روشنفکری، از بحث درباره مفهوم کلی حقوق بشر عبور کرده و یک به یک به مصادیق آن ورود کند. برای ارزیابی کارنامه روشنفکری دینی، گفت‌وشنود با آرش نراقی به عنوان فعال‌ترین نماینده این نحله فکری در حوزه حقوق بشر می‌تواند بسیار سودمند باشد. در این گفتگو، این فیلسوف دین، ضمن دفاع تحلیلی از کارنامه روشنفکری دینی در تبیین نظریه دینی و پذیراندن حقوق بنیادی انسان، به چالش‌ها و ضعف‌های آن در تعریف مصادیق می‌پردازد. او در بخش پایانی گفتگو، به ارائه پاسخ‌ به پرسش‌های ناظر به یکی از اساسی‌ترین مصادیق حقوق بشر یعنی حقوق گروه‌های قومی می‌پردازد. او دراین باره،‌ از نظریه فیلسوفان جدید حقوق بشر سخن می‌گوید و افزون بر حقوق فردی، حقوق جمعی را نیز مشمول حقوق بشر می‌خواند و حقوق گروه‌های قومی را ذیل این حقوق، به عنوان لوازم دموکراسی عادلانه می‌خواند. او می‌گوید؛ اگر کسانی حقوق قومیت‌ها را نپذیرند، اساسا به حقوق بشر اعتقاد ندارند. راه‌حل او برای رفع تنازعات قومی،‌ گفتگوی منتقدانه، پذیرش حقوق متقابل و دوری از فضای عاطفی و غیرمنطقی است. نراقی همچنین از بی‌اعتنایی نهاد قدرت و جامعه روشنفکری به حقوق قومیت‌ها، به‌شدت گلایه می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ اعتماد: مدت‌ها است، بحثی نوستالوژیک و دردآور در میان چیزخوانِ‌های جامعه ما جریان دارد اینکه چرا ما که در دهه‌ی چهل و پنجاه، روشنفکران و متفکران بسیار غول‌آسایی در ادبیات و سیاست داشتیم ولی دیگر اینها تولید نمی‌شوند. جامعه روشنفکری به‌شدت متوسط‌القامه و حتی ضعیف‌الجثه شده است. چرا چنین است؟ پاسخ به این سوال، بیش از هر چیز، نیاز به نقد اخلاقی جامعه دانشگاهی و روشنفکری دارد. گفتگو با دکتر تقی آزاد ارمکی، ذیل سلسله گفتگوهای اخلاق صورت گرفته که مدتی است توسط این قلم دنبال می‌شود. آزاد ارمکی در این گفتگو، با نقد بی‌رحمانه فضای آکادمیک، اعلام می‌دارد: جامعه ما با بحران کانونی مواجه است.

 

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ آرمان: اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری یکی از مهمترین چالش‌های مطبوعات ما است. این بحث، بارها و بارها توسط اساتید و صاحب‌نظران ارتباطات طرح شده اما آنچه ناگفته مانده، سنت روزنامه نگاری در این کشور و میانه‌اش با تاریخ اخلاق حرفه‌ای است. اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری یعنی چه؟ اساسا چرا و چگونه روزنامه‌نگاران به ضرورت نگارش متون ارزشمند اخلاق حرفه‌ای رسیده‌اند؟ برای اولین بار، چه کسانی پیش‌نویس‌ این متون را نوشتند؟ در ایران و جهان، این متون ارزشمند چه فرجامی داشته‌اند؟ پروفسور کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات ایران که افزون بر تخصص دانشگاهی در روزنامه‌نگاری، حقوقدان و فارغ‌التحصیل حقوق از دانشگاه سوربون است، همان فردی که یک‌تنه بسیاری از قوانین مدرن حقوق و اخلاق حرفه‌ای مطبوعات را پیش‌نویسی کرده و برای تصویب و اجرای آن‌‌ها تلاش بسیار به خرج داده است. نکته مهم این گفتگو، ضرورت جایگزینی شورای عالی رسانه بر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و لغو هرگونه قانون صدور مجوز است. شاید باور نکنید که این استاد معتبر حقوق و ارتباطات صراحتا بگوید: «در جهان حاضر، آزادسازی انتشار مطبوعات یک اصل مهم است. باید قانون کسب امتیاز و مجوز از بین برود و همچنین، باید ضرورت ثبت در دفتر هم از بین برود و درج نشانی و اسم ناشر کافی است.»

  • اصغر زارع کهنمویی


دیکتاتور درون خود را بکشیم
دموکراسی از اینجا آغاز می‌شود

اصغر زارع کهنمویی؛ اعتماد: «مسوولیت زاده توانایی نیست، زاده آگاهی است زاده انسان بودن» علی شریعتی این جمله توماس ولف را بسیار دوست ‌می‌داشت آنقدر که آن‌را بر پیش‌برگ مهم‌ترین اثر قلمی خود یعنی «کویر» همچون سندی ماندگار سنجاق کرد. مسوولیت، بیش هر چیز دیگری، فعلی اخلاقی است. تاریخ، تنها یک تفاوت میان «مبارزان» و «بی‌تفاوت‌ها» می‌گذارد اولی‌ها احساس مسوولیت می‌کردند و دومی‌ها در قاموس خود چیزی بدین نام نداشتند. و همین تاریخ تنها یک تفاوت میان «خوبان» و «بدان» می‌شناسد، خوبان «پاسخ‌گو» بودند و بنابراین تنها برای کاری تصمیم گرفتند که بتوانند پاسخی در خور برای تاریخ داشته باشند و بدان هرگز سودای پاسخ نداشتند آنچه کردند نفرت زایاند و خون باراند.

  • اصغر زارع کهنمویی

بحران اخلاقی جامعه ایران» روایت متواتر سال‌های اخیر است. بسیاری از روحانیون بلندپایه و روشنفکران پرآوازه، روای این روایت بوده‌اند و بخش بزرگی از گفت‌وگوهای اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» نیز، در سطح مختلف، بر چنین روایتی تایید کرده‌اند؛ اما، این‌بار مهمان برگ پانزدهم این اقتراح که از تبار جامعه‌شناسان و پیمایش‌گران برجسته جامعه‌ی ایران است، روایت متواتر قصه‌ی ما را با اتکا به حداقل سی پیمایش جامعه‌شناختی نقض می‌کند و با صراحت تمام می‌گوید: « این‌‌ها همه، روایت‌های افراطی هستند و جامعه‌ی ایران به معنی دقیق و جامعه‌شناختی‌اش، دچار بحران‌های اخلاقی نیست.» ابراهیم حاجیانی، رییس گروه پژوهش‌های فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای تحکیم پایه‌های اخلاقی جامعه تاکید می‌کند؛ اخلاق نباید متکی به یک نهاد خاص باشد. باید اخلاق را چندپایه‌ای کرد.

  • اصغر زارع کهنمویی

عصر یک جمعه زمستانی، در خانه‌ای را زدم تا در باب اخلاق و هنر،  گفت‌وشنودی داشته باشم. وقتی پای به درون نهادم، با فضای بسیار متفاوت و رفتار صمیمانه صاحب خانه که اساسا باید هم هنرشناس باشد و هم اخلاق شناس، روبرو شدم، این تفاوت و صمیمیت آنقدر بود که تعجب مرا برانگیخت. خانه هنرمند، آمیزه ای از موزه، کتابخانه، کارگاه و گالری هنری تمام عیار بود. در نخستین کلام، تعجب خود را به او اظهار کردم و او با زبان مادری خودش و خودم، به من گفت: «محیط زندگی هر فردی، بیانگر روحیات او است.» آیدین آغداشلو در چهاردهمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، با نقل قولی ار اومبرتو اکو، اخلاق را عین هنر و هنر را عین اخلاق می خواند. او، هنر را هرچه باشد، اخلاقی می‌داند چون تداوگر چرخه حیات است. وی می گوید: هنر فی نفسه اخلاقی است. از این استاد هنر پرسیدم؛ در تنازع میان اخلاق و هنر ، هنرمند کدام را باید بگزیند ؟ اخلاق را یا هنر را ؟ او گفت: این مساله به موضع درونی هنرمند و شرایط اجتماعی او برمی گردد.

  • اصغر زارع کهنمویی

مهمان برگ سیزدهمِ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، دکتر محمد راسخ، استاد فلسفه حقوق و حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی است. وی در این گفتگو، بر ضرورت طرح نسبت حقوق و عدالت بجای حقوق و اخلاق تاکید می کند و ضمن تبیین دیدگاه‌های خود درباره نظام حقوقی و جامعه اخلاقی، احکام حقوقی را "دگرآیینانه" و احکام اخلاقی "خودآیینانه" می‌خواند. این متخصص فلسفه حقوق، در پاسخ به پرسشی درباره نسبت منافع ملی و حقوق بشر، به همنشینی این دو و درباره نسبت آن، با حقوق اقوام به تامین این حقوق تاکید می‌کند و می‌گوید: در صورت تزاحم باید به اصلاح سیاست­های ملی پرداخت تا منافع و مصالح یک گروه یا قوم خاص نیز تأمین شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

قرار بود، در نشستی با رییس یکی از معتبرترین مراکز انتشاراتی بعد از انقلاب، به بازکاوی نسبت اخلاق و نشر بپردازیم. گفتگو با سوالی درباره سهم بداخلاقی‌‌‌ها در بحران نشر آغاز شد و به مساله کپی رایت رسید؛ اما، رشته سخن دکتر محمدکاظم موسوی بجنوردی، محدود به این حوزه نماند. در واقع، برگ دوازدهم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، به تبیین دیدگاه‌‌های رییس دائره المعارف بزرگ اسلامی در حوزه‌‌های مختلف اخلاق از جمله اخلاق و دین و دفاع او از نگاه متعزلی‌کانتی در برابر نگاه اشعری اختصاص یافت. یکی از نکات مهم این گفتگو، تصمیم او برای خودکشی در دوران شکنجه و مبارزه و چالش‌های اخلاقی این مساله است که به گفته خودش، تصمیم اخلاقی در این شرایط بسیار سخت است.

  • اصغر زارع کهنمویی

رسانه اخلاق‌مدار چگونه رسانه‌ای است؟ چگونه می‌توان روزنامه‌نگار ماند و اخلاقی عمل کرد؟ اخلاق حرفه‌ای مطبوعات چیست و سنت روزنامه‌نگاری ایرانی چگونه پیوندی با آن دارد؟ مرزهای روزنامه‌‌نگاری، حریم خصوصی، پرسش‌گری و سیاست‌ورزی کجاست؟ آیا روزنامه‌نگار حرفه‌ای می‌تواند، سیاست‌ورزی کند؟ در یازدهمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» در گفتگو با دکتر حسن نمک دوست به نسبت اخلاق و رسانه  می پردازیم. این استاد روزنامه نگاری، اخلاق را جزو لاینفک روزنامه نگاری می‌خواند و ضمن تبیین مرز مصلحت روزنامه، حق آگاهی بخشی، اصالت را به اخلاق می دهد.

  • اصغر زارع کهنمویی

 «یکی از بزرگترین انحراف‌ها و بدعت‌هایی که در اندیشه دینی صورت گرفته، تحریف نسبت فقه و اخلاق است. فقه بدون اخلاق یا فقهی که جایگزین اخلاق شود، تیغی است در کف زنگی مست.» این‌ها را دکتر ابوالقاسم فنایی در کتاب «اخلاق دین‌شناسی» می‌نویسد. در نگاه او، بازخوانی روابط «اخلاق» و «فقه» و تعریف دقیق جایگاه این دو، شاه‌کلید بحران‌ اخلاقی است. گفتگوی طولانی مهرنامه با ابوالقاسم فنایی، دانش‌آموخته خارج فقه در قم و دکترای فلسفه اخلاق از لندن، اگرچه به بهانه انتشار جدیدترین کتاب او با عنوان «اخلاق دین‌شناسی» است؛ اما، ناظر به «دین در ترازوی اخلاق»، کتاب پیشین او، است. در این گفتگوی انتقادی، تلاش بر این است تا آرای نسبتا جدید و عالمانه این نواندیش دینی، از منظر متفاوت و مخالف به چالش کشیده شود. دفاع فنایی از دیدگاه‌های خود، گفتگو را از حد تعارف و متعارف خارج می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

 چه نسبتی بین اخلاق و علم است؟ آیا انفجار آگاهی‌ها، دامنه اخلاق را توسعه داده یا پرده‌ اخلاق دریده؟ آیا باید از گسترش تصاعدی علم، هراس داشت که مبادا مرزهای اخلاقی را درنوردد و هیچ نگذارد یا می‌توان امید داشت که علم‌افزایی می‌تواند به بسط مکارم اخلاقی بیانجامد؟ درباره همین نگرانی‌ها، در نهمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» با دکتر ابوالقاسم فنایی، نواندیش دینی و استاد فلسلفه اخلاق در موسسه مطالعات اسلامی بیرمنگام، گفتگو کرده‌ایم. فنایی،  ناهمواری‌های اخلاق و علم را نه تقصیر علم و نه تقصیر اخلاق،  که تقصیر توسعه نامتوازن علم و اخلاق می‌داند و می‌گوید: «هر چه ما از نظر علمی بیشتر پیشرفت کنیم به اخلاق بیشتر نیاز خواهیم داشت تا قدرت ناشی از پیشرفت علمی را مهار کند و مانع سوء‌استفاده از آن شود.»

  • اصغر زارع کهنمویی

«درد» آشناترین واژه زیست‌جهان انسان و «درمان» همزاد آن است و به همین دلیل، نظام سلامت، شاید قدیمی‌ترین نهاد بشرساخت انسان باشد، نهادی که باید بیش از همه دیگرنهادها اخلاقی باشد چون کوچکترین بداخلاقی، به زایش رنج‌های مضاعف منجر می‌شود. در هشتمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» به گفتگو با دکتر محمود عباسی، فارغ التحصیل حقوق پزشکی از دانشگاه سوربن و رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی، مدیر گروه اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نشسته‌ایم. او در این گفت‌وگو، ضمن تبیین جایگاه رهیافت‌های مختلف اخلاقی در حوزه سلامت به اهمیت عدالت، آگاهی عمومی و آموزش در این حوزه و نسبت آن با اخلاق می پردازد. دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران با تاکید بر لزوم رفع نواقص قوانین و مقررات حوزه سلامت و اخلاق حرفه‌ای حوزه پزشکی، بر تحول اساسی در آموزش پزشکی تاکید می‌کند. وی پیشنهاد می‌کند هرچه زودتر شورای عالی اخلاق در کشور تاسیس شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

چه تعداد از مدافعان دین، کار را با حمله به فرهنگ سکولار معاصر آغاز کردند و در نهایت به رهاکردن خود دین و از دست دادن هرگونه تجربه دینی بامعنا رسیدند؟ (اسلاوی ژیژک)

تاریخ دین از یک سوی، تاریخ دفاع است؛ چه بسیار چشم‌هایی که زیر نور شمع و چراغ پیه‌سوز، تار شده‌اند تا دین را حفظ کنند. هنوز در سراسر جهان اسلام، بسیار کسان هستند که آرزومندانه، در سودایی پرثواب‌اند اینکه حداقل یکی از فرزندان‌شان، «سرباز پیامبر یاامام زمان» شود و از دین نبی دفاع کند. تاریخ دین، از دیگر سوی، تاریخ انکار است؛ تا نبی از حرا پایین آمد، اصحاب انکار بر گرد او حلقه زدند و دیوانه‌ و شاعرش خواندند. اگرچه تاریخ انکار، کمتر نگارش یافته اما همبافته تاریخ ایمان است و همزاد بعثت.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کَهنَمویی- شرق: روبرویش که می‌نشینی، فراموش می‌کنی که او، پدر علم حقوق است. افتادگی، صبوری و صمیمیت بی‌اندازه‌‌اش، عصر گرم و خسته مرداد رمضانی را چنان زیبا و آرام می‌کند که گویی هیچ نسبتی با ستوه و درماندگی دقایق قبل نداری. خانه استاد، جایی در دل شهر است اما از اضطراب‌ها و نگرانی‌‌های پایتخت نشانی ندارد. استاد آرام است خانه استاد آرام است من مهمان پرآشوب این خانه هستم تا صاحبِ خانه را مهمان برگ ششم «اخلاق، فصل نخست تغییر» بکنم تا برایمان بگوید، حقوق چه سهمی در آشوب و دلخستگی شهر دارد؟ دکتر ناصر کاتوزیان، در گفتگوی این مفصل و صمیمی، اخلاق را طوری هم‌بافته حقوق می‌خواند که به‌راستی این جمله معروفش برایت مسجل می‌شود: «حقوق، رسوب تاریخی اخلاق است»

  • اصغر زارع کهنمویی

چگونه می‌توان سیاست‌مدار بود و اخلاقی عمل کرد؟ بسیاری کوشیده‌اند پاسخِ درخور به این سوال بیابند و بسیاری نیز برای اخلاقی و سیاسی‌ماندن توأمان، جهاد جانانه‌ای کرده‌اند که اندک کسانی بر این سیاق باقی ‌مانده‌اند و بسیاری نیز، به ملامت رسیده‌اند. در این میان اما، همگان یک واژه را فراموش کرده‌اند: نهاد؛ همانی که نتیجه‌گرایانی چون سعید حجاریان، سخت به نقش نظارتی آن برای اخلاقی‌کردن جامعه معتقدند. همو که می‌گوید: «در اخلاق نتیجه‌گرایانه، سیاستمدار غیرفاضل هم مجبور به عمل اخلاقی است والا توسط نهادها از میان برداشته می‌شود». گفتگو با سعید حجاریان، برگ پنجم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» را به خود اختصاص داده است. او در این گفتگو، دیدگاه‌های بدیلی درباره اخلاق نتیجه‌گرا و نسبت آن با منافع ملی، حقوق بشر، امنیت اخلاقی، نهادها و قانون ارائه می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

«همواره می‌توان در زیر آستر و روکش مخملین منافع ملی نوعی خشونت گفتمانی و اخلاقی کریه را پنهان دید». برگ جهارم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، به گفتگویی مفصل با دکتر محمدرضا تاجیک اختصاص دارد. این استاد فلسلفه سیاسی مدرن، بیش از هر گزاره دیگری، وجود «دیگری» را شرط بزرگ زیست اخلاقی و در برابر آن حذف دیگری را امری کریه و غیراخلاقی می داند. وی می گوید: « تا دگر و غیری نباشد، نه سیاست و نه اخلاق، فلسفۀ وجودی پیدا نمی‌کنند.»  تاجیک، با نقد ظریف رهیافت‌های مختلف اخلاقی، با توصیف نقدگونه اخلاق نتیجه‌گرا، از شق دگرگرایی این رهیافت (با تفسیری که خود ارائه می‌کند)، دفاع می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

«وقتی سیاستمداران درس اخلاق بدهند، حتماً یک جای کار لنگ است. » این را، عباس عبدی می‌گوید. در سومین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، سراغ او رفته‌ایم تا به گفت‌وشنود انتقادی دیدگاه‌های او در نسبت اخلاق و سیاست بپردازیم. عباس عبدی در این گفتگو، اگرچه مردم و ابزارهای عمومی مانند رسانه را مهمترین ضمانت اخلاقی سیاست‌مداران عنوان می‌کند اما اولویت را به نهاد قانون قائل می‌شود و می‌گوید: وقتی که سیاست، بنیان قانون را نشانه ‌رود و به جای آن به اخلاق بپردازد، جامعه را غیراخلاقی می‌کند. وی همچنین با اشاره به نقش موثر نهاد دین در اخلاقی کردن جامعه می‌گوید: متأسفانه با سیاست‌زده شدن این نهاد، انجام وظیفه‌ی بسط اخلاقی آن به زمین مانده است و فعلاً نهاد دیگری هم عهده دار آن نیست و این یکی از مهم‌ترین چالش‌های مسأله‌ی اخلاق در ایران است.

  • اصغر زارع کهنمویی

جامعه ما با بحران‌های بسیاری روبرو است. یکی از مهمترین بحران‌ها، بحران اخلاقی است، مساله‌ای که بسیاری از روشنفکران دانشگاهی و علمای حوزوی، ضمن پذیرش وجود آن، بر خطرات چنین بحرانی، زنهار می‌دهند. در سومین بخش از اقتراح «بحران‌های استراتژیک ایران»، به گفتگو با عباس عبدی کارشناس مسائل اجتماعی پرداخته‌ایم. عباس عبدی در این گفتگو، ضمن تبیین نقش نهادهایی چون، سنت، ‌دین و اقتصاد، به تحلیل مبسوط نقش نهاد سیاست در این بحران می‌پردازد و از چرایی بداخلاقی‌های موجود در عرصه سیاست و راه‌کارهای عبور از آن می‌گوید. وی به تمایز میان هنجار اخلاق و هنجار سیاست تاکید می کند و می‌گوید: برای نهادینه شدن رفتارهای اخلاقی، باید نهادهای تضمین‌کننده‌ی رفتارهای اخلاقی را تقویت نمود.

  • اصغر زارع کهنمویی

بسیاری معتقدند که جامعه ایرانی، جامعه بحران‌زده است. ابن بحران ها هرقدر هم بزرگ و تلخ باشند، در مسیر توسعه قرار دارند. باز کردن راهی درست به فردا، تنها با ارائه پاسخ های درست به آنها به دست می آید. روزنامه آرمان در راستای رسالت حرفه ای خود در نظر دارد، در سلسله گفتگوهایی به واکاوی موردی این بحران ها بپردازد. در نخستین برگ این پرونده، سراغ دکتر سروش دباغ رفته ایم و با او درباره مهمترین بحران انسان معاصر یعنی بحران معنا به گفتگو نشسته ایم. دکتر سروش که هم اینک در تورنتو، به تدریس فلسلفه تحلیلی مشغول است، به بررسی گونه های این بحران و چگونگی رهایی از آن سخن می گوید.

  • اصغر زارع کهنمویی

رسانه اخلاقی، چگونه رسانه‌ای است؟ چگونه می‌توان، حتی در شرایط خاص و استثنایی، حرفه‌ای ماند و اخلاقی عمل کرد؟ آیا می‌توان، اخلاق را فدای مصلحت کرد؟ در شرایط خاص، بین اخلاق و رسانه، کدام را باید وانهاد؟ این سوالات و سوالاتی از این دست، محور برگ دوم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» است که در گفت‌وگو با دکتر کاظم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران، به آنها پرداخته‌ایم. این استاد مطرح روزنامه‌نگاری کشورمان در این گفتگو، با تبیین حدود آزادی و اصول اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری، «رفتار غیراخلاقی در شرایط خاص برای کشف حقیقت» را نفی می‌کند و می‌گوید: روزنامه‌نگار بین اخلاق و بقای رسانه، باید اخلاق را انتخاب کند حتی اگر رسانه از بین برود.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنموی- شرق: رسانه اخلاقی، چگونه رسانه‌ای است؟ چگونه می‌توان، حتی در شرایط خاص و استثنایی، حرفه‌ای ماند و اخلاقی عمل کرد؟ آیا می‌توان، اخلاق را فدای مصلحت کرد؟ در شرایط خاص، بین اخلاق و رسانه، کدام را باید وانهاد؟ این سوالات و سوالاتی از این دست، محور برگ دوم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» است که در گفت‌وگو با دکتر کاظم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران، به آنها پرداخته‌ایم. این استاد مطرح روزنامه‌نگاری کشورمان در این گفتگو، با تبیین حدود آزادی و اصول اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری، «رفتار غیراخلاقی در شرایط خاص برای کشف حقیقت» را نفی می‌کند و می‌گوید: روزنامه‌نگار بین اخلاق و بقای رسانه، باید اخلاق را انتخاب کند حتی اگر رسانه از بین برود.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ صبح آزادی: تنها در سومالی، 11 میلیون انسان به‌دلیل گرسنگی در آستانه مرگی دل‌آزار هستند. این فاجعه بزرگ انسانی اگر چه دلایل اقتصادی، زیست‌محیطی و سیاسی متعددی دارد اما آنچه در میان مجموعه دلایل، به‌عمد نادیده گرفته می‌شود، نسبت اخلاق و فقر است. بررسی جایگاه بداخلاقی‌ها در گسترش فقر، دلیل اصلی کنکاش در اندیشه‌های پیتر سینگر فیلسوف اخلاق دانشگاه پرینستون آمریکا است که نظریه‌اش در خصوص اخلاق و فقر شهرت جهانی دارد. در این میان، گفتگوی اختصاصی با خود پیتر سینگر مایه مباهات بسیار است. سینگر در این گفتگو، تداوم فقر را محصول بی‌اعتنایی قدرتمندان عنوان می‌کند و همگان را به تلاش برای از بین بردن فقر حتی در مقیاسی کوچک‌تر فرامی‌خواند

  • اصغر زارع کهنمویی

آنچه در پی می آید، گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با دکتر حسین میرمحمدصادقی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی است که چندی پیش   انجام شده است. میرمحمدی صادقی در این گفتگو، ضمن تبیین نسبت اخلاق و حقوق، به تفاوت این دو مقوله بخصوص در حوزه ضمانت اجرا می پردازد. اخلاقی بودن نظام قضا، حریم خصوصی و نسبت آن با اخلاق، اخلاقی بودن قانون و ... مباحثی است که در این گفتگو به آن پرداخته می شود. اینک به مناسبت سالروز انتشار منشور برادری این گفتگو منتشر می شود.

مساله قضا و نسبت آن با چالش‌های موجود در جامعه از ضرورت‌هایی است که نه در مناسبت تقویمی هفته قوه قضائیه که در برش‌های مختلف زمانی، باید مورد توجه رسانه‌ها قرار گیرد چه، این نظام، هم از این جهت که در قامت یک قوه است و هم از این جهت که بخش بزرگی از حیات اجتماعی مردم را دربر می گیرد، فرصتی فراخ و فضایی فربه می طلبد. پیرو همین نکته، با دکتر میرمحمدصادقی، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی به گفتگویی درباره مشکلات نظام قضا، حریم خصوصی، حقوق شهروندی و...، پرداخته ایم. او که چندی پیش سخنگوی قوه قضائیه بود، با صراحت از «مصلحت‌گرایی» بجای «قانون‌گرایی» در نظام قضایی انتقاد کرد و گفت: «مصلحت اندیشی های نابجا، باعث ایجاد دیوار بی اعتمادی بین مردم و قوه قضاییه شده است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

1) خیانت و سیاست

در فیلم پدرخوانده شاهکار سه گانه جرار فورد کاپولا، جمله ای بر زبان قهرمان داستان می چرخد که شاه کلید تاریخ خیانت است: « جنایت و سیاست دو روی یک سکه اند ». این رمز تلخ تاریخ است که مستاجران کاخ شیشه ای سیاست از  پله های خیانت بالا روند. کنشگر سیاسی آنجا که اخلاق می گزیند، این قصر شکننده فرو می ریزد و به یکباره بر عدم می رود.

  • اصغر زارع کهنمویی