بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

ناسیونالیسم آری، ناسیونالیسم هرگز / گزارش

سه شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۰، ۱۰:۱۶ ب.ظ

سوال این است؛ فرق ملی‌گرایی و نژادپرستی چیست؟ در تقابل منافع ملی با حقوق بشر، رجحان با کدام است؟ زیست‌جهان یک ناسیونالیست، چگونه پیوندی با اخلاق دارد؟ ناسیونالیسم خوب چیست و ناسیونالیسم بد چیست؟ منحنی تاریخ ناسیونالیسم، بیشتر به کدام سوی چرخیده؟ جنبش‌های ناسیونالیستی تاریخ معاصر، بیشتر به کاهش رنج انسان پرداخته‌اند یا به زایش رنج‌های مضاعف؟

ناسیونالیسم را هر چه معنا کنیم، زیبا است؛ چون با میهن پیوند می‌خورد؛ اما، وقتی بر اریکه می‌نشیند، هیچ‌یک از این زیبایی‌های چشم‌نواز به چشم نمی‌خورد. همه چیز، تما‌م‌قد، پلشتی و زشتی و ظلم و خون است. ناسیونالیسم بیش از گفتمان دیگری، سلطه‌گرا و خون‌ریز و بی‌رحم عمل کرده است. چرا چنین است؟ چرا پیوند بین ناسیونالیسم و خون اینقدر وثیق است؟ آنچه در پی می‌آید، تلاشی است برای بسط این پرسش‌ها و نه پاسخ به آن‌ها. چه، این قلم، اهلیت پاسخ را ندارد.

 

ناسیونالیسم و نژادپرستی

نژادپرستی، کثیف‌ترین و حقیرترین سرطان اپیدمیک تاریخ انسان است. این ننگ بزرگ، حتی با ظهور عصر UNها به تاریخ نپیوست و در شکل‌های مدرن‌تر به حیات حقیرانه و البته خونین خود ادامه داد. اینگونه نیست که امروزه، هیچکس، هیچگاه خود را نژاد برتر نخواند. بسیاری از همین ایرانی‌ها خود را برتر می‌دانند و بر اساس همین انگاره با دیگر انسان‌ها، رفتار می‌کنند. جهان معاصر از رنج نژادپرستی رهایی می‌یافت؛ اگر ناسیونالیسم نبود. همه نژادپرستان عصر جدید، بر شاخ ناسیولیسم ایستاده‌اند و با سرودهای زیبای وطنی، بخش بزرگی از انسان‌ها را حقیر و زشت قلمداد کرده‌اند و بخش کوچکی را عزیز و زیبا. نژادپرستان تنها به پرستش نژاد خویش مشغول‌اند و هر آنکه را دیگری می‌پندارند، به قربان‌گاه می‌فرستند. نژادپرستی یعنی، انکار و کشتار.

 

ناسیونالیسم و دیکتاتوری

اگر گونه‌شناسی کوتاهی از نظام‌های دیکتاتوری صورت گیرد، به‌یقین، ناسیونالیست‌ها، سهم بزرگی در دیکتاتوریسم جهانی خواهند داشت. موثرترین و قدترمندترین ابزار دیکتاتورها، ناسیونالیسم است. دیکتاتورها، با رنگ ملی‌گرایی و میهن‌پرستی، چکمه‌های خود را براق می‌کنند. هرگز نمی‌توان پیوند عمیق دیکتاتوری با ملی‌گرایی را انکار کرد. افوزن بر سوءاستفاده دیکتاتورها از ناسیونالیسم، در میان گونه‌های مختلف استبداد، استبداد ناسیونالیستی، سیاه‌ترین نوع دیکتاتوری است. عده‌ای بنام خاک و مرز، همه آزادی و حق بشری را قبض می‌کنند تا به خیال خود، وطن را نگه دارند. وطن در ادبیان این دیکتاتورهای خوفناک، یعنی خویشتن خویش. ایده دولت‌ملت، به‌ظاهر راهی بود به رهایی اما درواقع، ایده‌ای بود برای خلق نوع جدیدی از دیکتاتوری. این نوع جدید استبداد، از مام میهن پتکی ساخت و بر سر انسان کوبید. دولت‌ملت‌ها پیش از آنکه به یاری انسان برسد، انسان را به مسلخ کینه‌جویی و برتری‌طلبی فرستاد.

 

منافع ملی و حقوق بشر

آیا منافع ملی بر حقوق بشر رجحان دارد یا حقوق بشر بر منافع ملی؟ این یک سوال اساسی حقوق بشری است. این سوال، زمانی مهم‌تر و اساسی‌تر می‌شود که شرایط به‌گونه‌ای رقم بخورد که منافع ملی جایی برود و حقوق بشر جای دیگر. آیا می‌توان حتی بنام دفاع از مرز، حقوق بشر را آگاهانه نادیده گرفت و آگاهانه آن را زیر پا گذاشت؟ ناگفته پیدا است که فکت‌های حقوق بشری، کاملا مبین، مشخص و معرف هستند. امروزه همه می دانند، حقوق بشر چیست و شامل چه مواردی می‌شود. حداقل، کف مبانی حقوق بشری، در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است. رعایت این ها برای همه جوامع و درباره همه انسان‌ها ضروری است. اما منافع ملی، اولا قرادادی و ثانیا، مبهم، نامشخص و تفسیری هستند. در حقوق بشر به دلیل صراحت و مشخص بودن، امکان سوءبرداشت و سوءاستفاده نیست اما، منافع ملی، بسیاری اوقات، به راحتی، به عنوان ابزار و چماقی در دست دیکتاتورها و نژادپرست‌ها برای ظلم به "دیگری"ها قرار گرفته است. بسیاری از روشنفکران و علمای حقوق و اخلاق بر عقیده‌اند که مهمترین منفعت ملی، حقوق بشری همه انسان‌های داخل مرزهای کشور است اما اگر زمانی، شرایط در حالت تعارضی قرار گرفت، باید حقوق بشر را بر منافع ملی ترجیح داد.

 

ناسیونالیسم و دین

دین اگر تلاشی است برای پیوند انسان با آسمان (که است) نمی‌تواند، تنها به گونه خاصی از انسان‌ها بیاندیشد. دین اگر برای خداست، دیگر ورای رنگ و زبان و چهره و جنسیت است. حداقل در میان ادیان، اسلام، هیچ اعتباری به مولفه‌های عارضی انسان از جمله نژاد نداده است. هر چه هست، انسان است و چون انسان است، خداگونه است. نگاه اسلام به ن‍ژاد، برابری و تساوی مطلق است نه حتی عدالت نسبی و توزیعی. از سوی دیگر، اگرچه اسلام، هر نوع برتری نژادی را رد می‌کند و هیچ اعتباری به انسان بماهو نژاد، نمی‌دهد؛ اما، به ویژگی‌های حاصل از نژاد نیز، ارزش فراوانی می‌دهد. اسلام، ن‍ژادپرستی و نژادگرایی را رد می‌کند؛ اما، در عین حال به همه نژادها اعتبار می‌بخشد و اجازه می‌دهد، انسان‌ها با رنگ و زبان و فرهنگ و زیست‌جهان خود، زندگی کنند. اسلام هرگز نگفت، عرب باش تا مسلمان بمانی. اسلام، انسان‌ها را مسلمان خواست اما عرب نخواست. اسلام، انسان‌ها را مسلمان خواست مسلمانی اما، در لباس‌های رنگینِ زنگی، رومی، ترک، فارس، عرب، عجم، بربر، هندی، مغربی، اندلسی، خوارزمی و ... . تمدن بزرگ اسلامی، در تمام تاریخ پرفروغ و پرحادثه خود، حتی یک سلسله نژادپرست ندارد. چنین ننگی تنها بعد از انحطاط این تمدن رنگین، بر برخی کشورهای اسلامی، سایه انداخت و هنوز هم، چنین سایه شومی، بر تن و جان جوامع اسلامی سنگینی می‌کند.

 

ملی‌گرایی و ستیز دائم با دیگران

ملی‌گرایی در درون خود یک ناگرایی دارد که این "ناگرایی" از آن "گرایی" فعال‌تر و موثرتر است. ناسیونالیست‌ها، آنجا که از گرایش عمیق خود به میهن و ارزش‌های میهنی سخن می‌گویند، محق هستند؛ اما، بسیاری اوقات، این گرایش‌ها دقیقا ار نقطه‌ای آغاز می‌شود که ضدیت و رودرویی با "دیگری"ها به اوج می‌رسد. بسیاری از ناسونالیست‌های ایرانی، ضد عرب و ضد ترک هست. این ضدیت اینقدر فربه است که به بخشی از هویت ملی‌گرایی بدل شده است، بگونه‌ای که نمی‌شود، ناسیونالیست ایرانی را تصور کرد که سر مهر با عرب و ترک داشته باشد. این تنها ویژگی ناسونالیسم ایرانی نیست. تمام ناسونالیسم‌های تاریخ معاصر نه در کنار که در برابر دیگر ملت‌ها شکل گرفته است. بنیاد ناسونالیسم، بگونه‌ای بنا نهاده شده که در ستیز دائم با دیگران باشد.

 

ناسیونالیسم، تحریف تاریخ و باستان‌گرایی جنون‌وار

ناسونالیسم مکتب انکار است، انکار دیگران و مکتب تحریف است، تحریف حقیقت. تاریخ ابزار بزرگ ملی‌گرایان است. اینان نخستین ظلم بزرگ را به تاریخ می‌کنند. از دیدگاه اینان، همه شکوه گذشته بشری، از آن خودشان است. دیگران منقاد‌اند و هیچ سهمی در تمدن بشری ندارند. این دیگران هرچه همسایه و نزدیک تر باشند، بیشتر انکار می شوند. ناسیونالیسم، تاریخ را نه روایت که می‌سازد هر گونه که می‌خواهد. باستان‌گرایی مرض ناسیونالیسم است. ملی‌گرایان همواره تلاش دارند، با وهم و خیال، از عصر باستان، مدینه فاضله بسازند و همه ارزش‌های مدرن بشری را به عصر باستان تعمیم دهند.

 

ناسیونالیسم و علوم انسانی

یک ناسیونالیست، همان‌طور که از تاریخ برای ساخت توهم بهره می‌برد از ساحت اندیشه در همه حوزه‌های علوم انسانی نیز، برای چنین زیست‌جهان نژادگرایانه‌ای استفاده می‌کند. یک ناسونالیست تنها زمانی می‌اندیشد که اندیشه در راستای تعالی توهم خود باشد. او اندیشه‌ای را که بخواهد، بر جهان برساخته او بتازد، برنمی‌تابد. ناسونالیسم بیشتر یک ایده‌ئولوژی بی‌هویت است. اندیشه زمانی جواز حضور دارد که به سودش باشد هرگاه این حضور، مضر باشد نباید حضور یابد.

 

ناسیونالیسم ویرانگر

در یک کلام، ناسیونالیسم، بیش از آنچه سازنده باشد، ویران‌گر است. نمی‌توان منکر وجوه مثبت ملی‌گرایی شد اما این وجوه مثبت در عرصه عمل ناسیونالیسم، کنار می‌روند و تمام وجوه منفی با قدرت تمام بر صد می‌نشینند. ناسونالیست‌ها، بیش از هر نحله دیگری، آدم کشته و ظلم کرده‌اند. بسیاری از قتل‌عام‌های تاریخ معاصر، دسته‌گل ناسونالیسم است. اصلا ناسیونالیسم با ژنوساید، همزاد است. تنها ناسیونالیست‌هایی که خود را قوم برتر می‌دانند، می‌توانند نسل قوم دیگری را براندازند و قتل عام کنند. یک ناسیونالیست، چون فکر می‌کند، برترین است، دیگران را که از خود فروتر می داند، به راحتی، می‌کشد.

 

ناسیونالیسم خوب، ناسونالیسم بد

کسانی که این نوشته را می‌خوانند، به احتمال زیاد، نویسنده را به کج‌فهمی و مغالطه متهم می‌کنند؛ کج‌فهمی مفهوم ناسیونالیسم و مغالطه در کاربرد کاروِیژه‌های آن. همانطور که پیش‌تر آْمد، این نوشته در مقام پاسخ نیست، در مقام طرح سوال است. و نیز، هیچ‌یک از نژادپرست‌ها و چکمه‌پوشان نسل‌کش تاریخ، خود را نژادپرست و دیکتاتور نخوانده‌اند همه اینها خود را ناسیونالیست و ملی‌گرا معرفی کرده‌اند. ناسیونالیسم حتی اگر در ظاهر خوب و زیبا، حداقل ابزار توجیه و دروازه ورود نژادپرستان به اریکه قدرت است. اجازه بدهید به ناسیونالیسم بخاطر همه تاریخ جنون‌آمیز و خونینش، بدبین باشیم و دامن او را آنقدر پاک نکنیم و به این ابزار اصحاب خون، چهره قدسی نبخشیم. اجازه بدهید، برای کارنامه او، نمره واقعی بدهیم حتی اگر رفوزه شود.

 

ناسیونالیسم و ایران آینده

به‌دلایل زیاد از جمله تجربه ناموفق ایده‌ئولوژی‌های مختلف، امروزه، ایرانیان بخصوص نسل جوان، رویکرد بسیار فعالانه و عمیقی به ناسیونالیسم پیدا کرده‌اند. این رویکرد، در بسیاری از سطوح، بسیار افراطی و خطرناک است. باستان‌گرایی توهم‌آمیز در قالب ناسیونالیسم، خطای بزرگی است که کنشگران سیاسی و فکری جوان در ایران مرتکب می شوند. به نظر این قلم، باید در انتخاب مسیرها، پرهیزگاری کرد. ناسیونالیسم افراطی هر قدر هم زیبا و خوشایند باشد، کارنامه مثبتی ندارد. ناسیونالیسم نه راه راهی که چاهی عمیق تر از همه چاله ها است. کسانی که ناسونالیسم ایرانی آن هم از نوع افراطی را ترویج می‌کنند، بهتر است، کمی در کارنامه آن بیاندیشند و نسخه مریض‌کش ننویسند. پرونده ویژه ناسیونالیسم، زنهاری است برای اینان تا مبادا فردا را در خوناب، رنگین کنیم.

 

 

 

 

سوتیتر

ناسیونالیسم حتی اگر در ظاهر خوب و زیبا، حداقل ابزار توجیه و دروازه ورود نژادپرستان به اریکه قدرت است. اجازه بدهید به ناسیونالیسم بخاطر همه تاریخ جنون‌آمیز و خونینش، بدبین باشیم و دامن او را آنقدر پاک نکنیم و به این ابزار اصحاب خون، چهره قدسی نبخشیم. اجازه بدهید، برای کارنامه او، نمره واقعی بدهیم حتی اگر رفوزه شود.

 

***

 

باستان‌گرایی توهم‌آمیز در قالب ناسیونالیسم، خطای بزرگی است که کنشگران سیاسی و فکری جوان در ایران مرتکب می شوند. به نظر این قلم، باید در انتخاب مسیرها، پرهیزگاری کرد. ناسیونالیسم افراطی هر قدر هم زیبا و خوشایند باشد، کارنامه مثبتی ندارد. ناسیونالیسم نه راه راهی که چاهی عمیق تر از همه چاله ها است. کسانی که ناسونالیسم ایرانی آن هم از نوع افراطی را ترویج می‌کنند، بهتر است، کمی در کارنامه آن بیاندیشند و نسخه مریض‌کش ننویسند. پرونده ویژه ناسیونالیسم، زنهاری است برای اینان تا مبادا فردا را در خوناب، رنگین کنیم.

 

  • اصغر زارع کهنمویی

ناسیونالیسم

نژادپرستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی