اگر خاتمی بیاید / نسل فردا
شکیبایی سیاستمدار تنها دلیلی نیست که اعلام آمدن یا نیامدنش را طولانی کرده است ابهام خاتمی در چرایی، چگونگی و سرانجام حضورش در انتخابات شاید دلیل اصلی این مد بلند سیاسی باشد. سیاستمدار اگر چه جایگاه و نقش تاریخی خود را در شرایط حساس امروزی میشناسد، اما تردیدهای بیاندازهاش در پیروزی و فردای پیروزی، او و یارانش را متوقف کرده است.
مردم، جناح چپ، حاکمیت و تحریمیها 4 گوشه صفحه شطرنج سیاسی درون مرزهای ایران را تشکیل میدهند. کسی پیروز میدان انتخابات است که بخشهای بزرگی از این 4 گوشه را با خود همراه سازد. تکلیف تحریمیها مشخص است کسی که تنها به این آرای خاموش دل سپرده همچنان باید در خانه نشسته و به برگزاری جلسات ماهیانه خود ادامه دهد. آرای خاموش آنجا اهمیت مییابد که سیاستمداری متفاوت و مورد اعتماد، آنها را با استفاده از قابلیتهای منحصر به فرد خود از درون خانههایشان به حوزههای انتخاباتی بیاورد و خاتمی در دو انتخابات بزرگ، این کار سترگ را انجام داده است اما آیا برای بار سوم هم میتواند؟ این شاید یکی از تردیدهای بزرگ خاتمی باشد. چون حضور این آرای خاموش برگ برنده اصلاح طلبان است.
واکنش طیف راست حاکمیت و لایههای زیرین قدرت ایران به کاندیداتوری خاتمی، دیگر مشکل سیاستمدار است.
جناح چپ اما یکپارچه نیست. این جناح پاره پاره، اگر چه تلاش میکند به ضرب حکمیت به وحدت برسد اما تحکیم وحدت بعد از افتراق همیشه در این مملکت قصه تلخی داشته و جان سوز بوده است. واقعیت این است که مرد بزرگ اصلاحات، دیگر کاندیدای واقعی همه اصلاح طلبان نیست. گروهی او را رئیس میخوانند و گروهی دیگر شیخش میخواهند. اگر چه این اختلاف نظر ممکن است با حکمیت حل شود اما از بین نخواهد رفت و هر جا که امکان ظهور داشته باشد بر فعالیت خاتمی سایه خواهد افکند.
«مردم» شاید بزرگترین برگ برنده خاتمی باشد. آیا به زعم یاران خاتمی، خاتمی باز میتواند عدد نجومی را در انتخابات آتی برای اصلاح طلبان کسب کند؟ پیش بینی رای ملیونی مردم به رئیس جمهور محبوب دهه اصلاحات کجای منحنی یقین تا توهم قرار دارد؟ خاتمی حتی اگر آمدن خود را مشروط کند، باز یقین به همراهی قاطبه مردم نیست. مردم میپرسند: آیا خاتمی میتواند؟ پاسخ دادن به این پرسش جدی مردم، سخت است و خاتمی بیش از هر کسی بر سختی این سوال واقف است. یاران او میدانند که اگر خاتمی بیاید و شکست بخورد کاریزمای خاتمی فرو میریزد و اصلاح طلبان نیز به قهقرا میروند. بزرگترین تردید خاتمی و یارانش تصمیم مردم است. اینک سیاستمدار صبور جماران، به یافتن پرسشهای خود مشغول است. او صبور است اما صبوریاش نمیتواند یکی دو ماه دیگر به طول بکشد. او باید «تصمیم بزرگ» خود را بگیرد تصمیم بزرگی که ماههاست ایرانیان منتظر آن هستند. او به یقین برای نیامدن نمیاندیشد، شکیبایی او برای پاسخ به ابهامها و تردیدها است. آیا خاتمی بر تردیدهای خود غلبه خواهد کرد؟