بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

آیا می‌توان گاندی را ذیل یک فلسفه یا مکتب خاص قرار داد؟ یا باید از گاندیسم سخن گفت؟ آیا اساسا می‌توان از گاندی به‌مثابه یک مکتب یاد کرد؟

گاندی خود هر نظریه‌ای را که از گاندیسم  به‌مثابه یک فلسفه یاد بکند، با تاکید بر این نکته که «زندگی من، پیام من است» رد می‌کرد. بنابراین ما نمی‌توانیم او را در مکتب فکری خاص قرار دهیم. او واقعا  کمک کمکی حیاتی و اساسی به قدرت عدم خشونت و مفهوم آزادی کرد، ولی حرفی درباره‌ی ارائه یک دکترین یا باور مذهبی درباه‌ی این نظریه‌ها نزد.

مذهب در گاندی‌شدن گاندی چه نقشی دارد و نگاه خود او به مذهب چگونه است؟

گاندی عمیقا تحت تاثیر چندین سنت مذهبی قرار داشت، بخصوص هندویسم، جاینیسم، مسیحیت، بودیسم، اسلام و یهودیت. تفکرات وی تجلی تلفیق این جریان‌های فکری است. چنین نیست که تعالیم او صرفاً پذیرش همه‌ی این سنت‌ها یا مماشات دربرابر آن‌ها باشد بلکه احترام به تک‌تک آن‌ها است. 

گاندی در انگلیس، حقوق خواند و بعدها وارد بزرگ‌ترین و موثرترین نزاع مسالمت‌آمیز با آن شد. بریتانیا به نمایندگی از غرب، چه جایگاهی در اندیشه گاندی دارد؟

تحصیلات گاندی  در لندن، آن‌گونه که در اتوبیوگرافی خود بیان می‌کند، رفته‌رفته حس احترام عمیقی برای برخی ارزش‌های مسیحی که خصوصا در"موعظه روی کوه" مسیح بیان شده بود، در او ایجاد کرد. همچنین او حسی از انصاف را که اصطلاحی درفلسفه‌ی عدالت است، در فرهنگ بریتانیایی یافت که در سنت حقوقی آن کشور مطرح شده بود.

گاندی علاوه بر پیوند با مذاهب شرق، نگاه دیگری به شرق دارد. او پیوندی خاص با لئوتولستوی دارد؟ این پیوند، چگونه پیوندی است؟ آیا تولستوی نیز همچون گاندی، او را می‌ستاید؟

لئو تولستوی ازجمله‌ی تأثیرگذارترین متفکرانی است  که گاندی آثارشان را در آفریقای جنوبی مطالعه کرد. او کتاب خود  «هیند سواراج» را در سال 1909 به تولستوی فرستاد و پس از آن ارتباط و مکاتبه با او را ادامه داد. تولستوی در نامه‌‌ای به گاندی، با تمام وجود، از فعالیت مسالمت‌آمیز او حمایت کرد و آن را برای جهان بسیار با اهمیت دانست. از این نظر، تولستوی به‌نوعی، توفیق گاندی را پیش‌گویی کرد. گاندی یکی از محل‌های استقرار خود را در آفریقای جنوبی، «مزرعه‌ی تولستوی» نامید تا تحسین بیش از اندازه‌ی‌ خود درباره‌ی تفکر مسیحی تولستوی را نشان بدهد و این سخن او را که می‌گفت؛ «انسان باید به دشمنش عشق بورزد» تحسین کند.

 

بسیاری بر این بارو هستند که رفتارهای نژادپرستانه در آفریقای جنوبی، نقطه‌ی عطف آغاز عصر مبارزه برای گاندی است، شما به چنین چیزی اعتقاد دارد؟

21سالی که گاندی در آفریقای جنوبی زندگی کرد، سازنده‌ترین سال‌های زندگی او بودند. او نظریه‌ی عدم‌خشونت را در آنجا کشف کرد و ‌همان‌جا، نافرمانی مدنی را درسال 1906 را اجرا کرد و کمپینی موفق را برضد ‌تبعیض علیه اقلیت هندی هدایت کرد. عکس العمل وی در برابر نژادپرستی در آفریقای جنوبی او را برای ایستادگی و مقاومتی آماده کرد که وی در تمام طولانی مبارزه خود در هند از آن بهره برد. «راهپیمایی معروف نمک» که وی در هند در سال 1930 راه انداخت،  پیش از آن، برای اولین بار، در سال 1913 به عنوان یک روش عدم‌خشونت  علیه راسیسم درآفریقای شمالی معرفی شده بود.

 

نگاه تئوریک و رفتار مبارزاتی گاندی به تئوری عدم‌خشونت، مطلق‌گرایانه است. آیا در چنین نگاه اتوپیایی که البته گاندی آن را متن مبارزات خود پیاده کرد، جنگ بشردوستانه، قابل تایید است؟

گاندی تنها فشار خشونت آمیز را رد می‌کرد و هر نوع فشار مبارزاتی را تایید می‌کرد. او نظریه اش را درباره عدم خشونت «ساتیاگراها» نامید که به گفته‌ی وی نوعی از اعمال فشار مبتنی بر نیروی عشق و دلسوزی بود. او ساتیاگراها را به عنوان «جانشین کامل» انواع خشونت، از خشونت زبانی گرفته تا اعمال فشار شدید فیزیکی، پیشنهاد کرد. از زمان مرگ گاندی، این نوع نیروی عدم خشونت، در بسیاری از کشورها تجربه شده و موفقیت‌آمیز بوده است.از جمله در قابل‌توجه‌ترین مورد،  مارتین لوتر کینگ، مدل امریکایی این روش را به منصه ظهور رساند.  گاندی و کینگ هر دو، هر جنگی را رد می‌کردند چون این جنگ‌ها را وسیله‌ی درست برای رسیدن به صلح نمی‌دانستند.

برخی بر این اعتقاد هستند که گاندی تبصره‌هایی برای توسل به خشونت مطرح کرده است. آیا چنین است؟ این تبصره‌ها، چه مواردی هستند؟

گاهی به‌غلط، گاندی را طوری تفسیر می‌کنند که گویا او در مواردی جواز خشونت می‌دهد. این صحیح نیست. او موکدا اظهار داشته؛ «من رقیب سرسخت روش‌های خشونت آمیز حتی برای شریف‌ترین جریانات هستم. بنابراین، هیچ پایه اشتراکی بین من و مکتب خشونت وجود ندارد».

 

گاندی، بی‌تردید، مرد اخلاق است. اخلاق گاندی، چگونه اخلاقی است؟ برخی او را کانتی می‌دانند.

روش اخلاقی گاندی ممکن است با روش چندین فیلسوف دیگر نظیر کانت مقایسه شود، اما خود وی فلسفه‌ی اخلاقی‌اش را به سنت‌های مذهبی و شخصیت‌هایی مثل تولستوی نسبت می‌دهد.

 

دموکراسی هند، دموکراسی بزرگی است. در این دموکراسی، گاندی چه جایگاهی دارد؟ نگاه گاندی به دموکراسی چگونه است؟

تفکر گاندی، یک مدل در دموکراسی سکولار را بیان می‌دارد. وی تأکید می‌کرد؛ همکاری برای رسیدن به اهداف دموکراسی برتر و بالاتر از رقابت است. اگر دموکراسی هندی شامل اندیشه گاندی درباره آزادی(سواراج) و نیروی عدم خشونت(ساتیاگراها) می‌شود، پس در حال سازگاری با تئوری دموکراتیکی گاندی است.

برخی گاندی را سکولار می‌خوانند، برخی هم برعکس، او را یک مذهبی متشرع می‌دانند. حتی برخی دیگر، او در سطح یک قدیس معرفی می‌کنند. او کدام است؟

گاندی هر عقیده‌ای را در مورد این که وی یک قدیس است، رد می‌کرد. او برای سکولاریسم احترام قائل بود و آن را ارتقا داد و باور داشت که سکولاریسم با سنت‌های مذهبی تأثیرگذار بر زندگی و اندیشه او، سازگار است.

گاندی در کنار «تئوری عدم خشونت» (آهمیسا)، تئوری «جستجوی حقیقت»(ساتیاگرا) را نیز به‌شدت پی‌می‌گیرد. او چگونه به حقیقت می‌نگرد؟

او به جستجوی حقیقت اعتقاد داشت و هیچ ادعایی در مورد مصون بودن از گناه یا صاحب حق بودن نکرد. این مهمترین جنبه تفکر وی در مورد حق و حقیقت است.

در نهایت، آیا تجریه‌ی زیسته و روش‌های مبارزاتی او، مثل روش‌عدم‌خشونت، برای انسان عصر حاضر که در جستجوی حقیقت و عدالت است، پیشنهاد می‌شود؟

پیام او در مورد عدم خشونت، هم در طول حیات و هم بعد از مرگ وی، مورد تحسین قرار گرفت و توسط بسیاری از طرفداران صلح و آرامش در همه‌جای جهان دنبال شد. حقیقتا مارتین لوتر کینگ، ناب‌ترین پیرو او بود چراکه حقیقتِ عشق ورزیدن به دشمنان را درک کرد و در تمام دوران جنبش‌ حقوق مدنی آمریکا از سال 1955 تا سال 1968 به آن پایبند بود.  آنگ سانگ سوچی، بیشوپ دسموند توتو، دالائی لاما، لیما گبووی، لیو گزیابو و توکل کرمان، برجستگان جایزه صلح نوبل اندیشه عدم‌خشونت گاندی را تحسین کرده‌اند.

 

  • اصغر زارع کهنمویی

دنیس دالتون

مهرنامه

گاندی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی