بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زبان مادری» ثبت شده است

  1. «زبان مادری» دیگر یک مقوله امنیتی نیست. این پیشرفت ارزنده در سیاست‌های قومی، جای مسرت بسیار دارد. اینک سخن گفتن از حقوق قومیت‌ها بخصوص مطالبه حق زبان مادری نه از سوی نهاد قدرت و نه توسط کنشگران مختلف عرصه عمومی به معنای «تحریک قومیت‌ها» و «تجزیه‌طلبی» تلقی نمی‌شود. نه تنها نخبگان قومی که بسیاری از اندیشمندان و اساتید برجسته فارس‌زبانی که هیچ تعلق نَسبی به قومیت‌ها ندارند، اکنون پیگیر و مدافع حقوق زبانی اقوام هستند. اکنون سخن مخالفانی که تلاش دارند با خوانش امنیتی از زبان مادری، آن را از صدر تصمیمات اجرایی به زیر بکشند، خریدار ندارد. دیگر کسی نمی‌پذیرد، اگر روزی کودک آذربایجانی کتاب ترکی به دست بگیرد، کشور تجزیه می‌شود. گروهکی کوچک بسیار تلاش کرده این باور رضاخانی را همه‌پذیر کند اما خواب پریشان آن‌ها تعبیر نداشت.
  • اصغر زارع کهنمویی

روزهای جهانی اکنون به یکی از نمادهای تعالی و آگاهی جامعه ایرانی بدل شده است. پاسداشت خیره‌کننده بعضی از آن‌ها، نشان‌گر رشد مطالبات انسانی در ایران است. از نامگذاری 21 فوریه به عنوان روز جهانی زبان مادری، 16 سال بیشتر نمی‌گذرد اما کنش‌ها و بزرگداشت‌های همه‌ساله این روز در فلات ایران، نشان می‌دهد این روز جهانی برای ایرانیان یک روز ملی هم هست. سوای کنش گسترده عرصه عمومی، حتی نهاد رسمی قدرت نیز به این مقوله واکنش نشان داده است. برای مثال، تاکنون نماینده‌های متعددی خواستار گنجاندن این مناسبت ارزنده فرهنگی در تقویم رسمی کشور شده‌اند.

  • اصغر زارع کهنمویی

انسان محروم از زبان مادری چگونه انسانی است؟ این را استاد مصطفی ملکیان در تحلیل رنج‌های چنین انسانی این‌طور پاسخ می‌دهد: «باید با صراحت گفت؛ زبان مادری من، جهان‌نگری مرا شکل می‌دهد. کسی که زبان مادری مرا از من می گیرد، در واقع جهان‌نگری مرا از من گرفته است؛ یعنی مرا در یک مادة خامی به نام جهان سرگردان کرده است. من دیگر الان جهان را به‌صورت یک توده آشوب‌ناک می‌بینم. من چون از زبان مادری محروم هستم، دیگر نمی‌توانم چیزی را از چیزی جدا کنم یعنی من سرگردان شده‌ام.» گفتگوی ما با استاد مصطفی ملکیان، افزون بر تحلیل چیستی زبان و نسبت آن با هویت و خویشتن انسان، بازخوانی روان‌شناختی رنج‌ها و محنت‌های کسانی  روایت می‌شود که از آموزش و کاربرد زبان مادری محروم می‌شوند. او محروم‌کردن انسان‌ها از کاربرد زبان مادری در شقوق مختلف زندگی از جمله آموزش را به‌منزلة تحمیل رنج دائمی می‌داند و این انسان محروم از زبان را، گنگ خواب‌دیده می‌خواند.». 

  • اصغر زارع کهنمویی

«وقتی ما زبان مادری را از انسان‌ها دریغ می‌کنیم، بر وفق همة نظام‌های ارزش‌گذاری، مرتکب خطا می‌شویم.» این نخستین جملة مصطفی ملکیان، فیسلوف اخلاق و پژوهشگر برجستة علوم انسانی است. تبیین حق زبان مادری در چهار نظام ارزش‌گذاری حقوقی، اخلاقی، زیبایی‌شناختی و مصلحت‌اندیشانه توسط ملکیان اهمیت بسیار دارد چه، او از معدود اندیشمندانی است که این هر چهار حوزه را خوب می‌شناسد و آنقدر محرم است که سخن بیراه نگوید. او با دلایل دقیق در هر چهار نظام ارزش‌گذارانه ثابت می‌کند، محروم کردن انسان‌ها از کاربرد زبان مادری، کاری نابجا است. پاسخ او به آخرین پرسش، می‌تواند به‌عنوان نتیجه این بخش از گفتگوی طولانی ما با ملکیان باشد: « با محرومیت انسان‌ها از آموزش زبان مادری، من معتقد هستم نه فقط یک ملت و یک گروه را از بین می بریم و نه فقط یک نسل را نابود می‌کنیم، فراتر از آن، انسانیت را از بین می‌بریم.»

  • اصغر زارع کهنمویی

«زبان مادری» یکی از مهمترین «مسائل»ِ این‌روزهای جامعة چندزبانة ما است. بعد از ظهور دولت تدبیر و امید، روزانه با کنش‌های روشنفکران و سیاستمداران بسیاری درباره «آموزش زبان مادری» و همچنین «آموزش به زبان مادری» مواجه می‌شویم. نوید ارزشمندی بر تمامی قومیت‌ها و همچنین کلیت سرزمین‌مان ایران است که قاطبه کنشگران در این نکته به توافق رسیده‌اند که باید زبان مادری تدریس شود. اما واقعا، عدم تدریس زبان مادری با جان و روان انسان چه می‌کند؟ این سوال بسیار مهمی است بیش از هرکس، باید از یک روانشناس پرسید. عطف به اهمیت مساله، با دکتر محرم آقازاده استاد روان‌شناسی و مشاور امور آموزش برنامه توسعه سازمان ملل به بررسی آسیب‌های اجتماعی و روانی عدم آموزش زبان مادری به انسانِ ایرانیِ غیرفارس‌زبان پرداخته‌ایم. این روانشناس که پژوهش‌های میدانی مختلفی در حوزه آموزش زبان مادری با همکاری یونسکو انجام داده، از تاثیرات روانی این محرومیت فراتر می‌رود و از آسیب‌های جدی جسمی بخصوص آسیب مغزی سخن می‌گوید.

  • اصغر زارع کهنمویی

1. تنها ده روز به روز جهانی زبان مادری مانده است. دوم اسفند برای «ما» مبداء یک «تاریخ جدید» است. «ما» قومیت‌های ایرانیِ محروم از آموزش زبان مادری اکنون یک روز بزرگ در تقویم حیات اجتماعی خود ثبت کرده‌ایم و هر سال به‌مثابه یک میعاد بزرگ به تبیین مطالبه خود می‌پردازیم. فضای مجازی اگرچه محل آمد و شد صاحبان تریبون‌های رسمی هم هست اما بیشتر، خانه روایت‌ها و قصه‌های کسانی است که خارج از این صحیفه، تریبونی ندارند، نگاهی جامعه‌شناختی به صفحه‌های فیس‌بوکی «ما» بیاندازید تا ببینید چه تعداد انسان ایرانی از چندین روز گذشته به پاسداشت این روز جهانی پرداخته‌اند.

  • اصغر زارع کهنمویی

 پیش‌نوشت:

تابستان سال گذشته، سخنان دکترسیدجواد طباطبایی درباره آذربایجان در مجله «مهرنامه»، احساسات بسیاری را جریحه‌دار کرد. او پیش از این، شخصیت‌‌های ارزنده‌ای چون عبدالکریم سروش، صادق زیباکلام، داریوش آشوری، جلال آل احمد و علی شریعتی را نیز نواخته بود. اما این بار، با سخنان غیرمسوولانه خود نه یک فرد و نه یک تفکر که یک گروه قومی پرجمعیت و گسترده در سراسر کشور را مورد عنایات ویژه قرار داد. نقد حاضر ناظر به بخش آذربایجانِ گفتگوی بلند مجله وزین مهرنامه با این استاد شناخته‌شده است نه بخش‌های قبل و بعد آن که این بخش‌ها بر مدار سه‌ساله این مجله بوده و اجرای چنین پروژه‌های ارزشمند فکری، جای تقدیر دارد. اهانت‌ها و پریشان‌گویی‌های استاد برجسته علم سیاست در این گفتگو چنان پراکنده و گسترده است که نقد آن لاجرم مطول خواهد شد. ایشان در دو صفحه به  چندین لایه از حرمت هویتی، حقوقی، تاریخی، اخلاقی، سیاسی و امنیتی مردم آذربایجان تاخته و تقریبا جایی را برای «اهانت نکردن» باقی نگذاشته است. سعی می‌شود در این یادداشت، به تک‌تک این اهانت‌ها محترمانه پاسخ داده شود. اما قطعا پردازش عمیق بخش بزرگی از این اهانت‌ها، در این مجال نمی‌گنجد. شایسته است، بگوییم، نوشته حاضر تنها یک یادداشت و جوابیه ژورنالیستی است. نگاه طباطبایی به آذربایجان و ایران، نیازمند رهیافت فلسفی، سیاسی، جامعه‌شناختی، اخلاقی و زبان‌شناختی است که اهل نظر پیش از این بدان پرداخته‌اند و بعدها نیز خواهند پرداخت. این نخستین رفتار اهانت‌آمیز بخش کوچکی از روشنفکری ایرانی به تنوع قومی و به‌خصوص مساله آذربایجان نیست. پیش از سیدجواد طباطبایی، غول‌های بزرگ‌تری نیز دیگری نیز این افاضات غیرمسوولانه را طرح کرده‌اند. شایسته است روشنفکرانِ مقید به حقوق‌بشر، با تالیف کتاب‌ و نگارش مقاله، واکنش‌های شایسته‌ای به این افاضات نشان دهند. بخش نخست این یادداشت پیش از این، چهارشنبه 19 شهریور 93 در هفته‌نامه نوید آذربایجان منتشر شده، اکنون بخش دوم آن تقدیم می‌شود. شایسته است برای مطالعه بخش دوم، بخش اول مطالعه شود. 

حقوق زبانی، زبان مادری، زبان رسمی

این گفتگو، یک کج‌فهمی(اگر نگوییم تمارض) دیگری را نیز تایید کرده و در صدد ترویج آن برآمده است و آن حکم نادرست و تحریف زیرکانه فیلسوف برجسته سیاست درباره خواهش‌های انسانی یک گروه گسترده قومی است. ترادف مطالبه حقوق زبانی با فاشیسم هنر بزرگ سیدجواد طباطبایی است. آذربایجانی‌ها حق آموزش به زبان مادری را با صدای بلند می‌خواهند و البته هرگز نمی‌گویند فارسی یا انگلیسی یا فرانسه را نمی‌خواهند. آموزش به زبان مادری، نافی دیگر زبان‌ها از جمله زبان رسمی کشور و زبان‌های جهانی نیست. نمی‌دانم سیدجواد براساس کدام سند اینچنین بی‌محابا حکم صادر می‌کند: «اینان می‌خواهند مدرسه آذری درست کنند وزبان امپریالیستی فارسی را تعطیل کنند؟» هیچکس در آذربایجان، مخالف آموزش زبان فارسی نیست. بحث اصلی، مطالبه زبان مادری است نه نفی زبان‌های دیگر. و سیدجواد این بحث اصلی را با طرح یک بحث انحرافی به زیبایی به حاشیه می‌کشد و با امداد از ادبیات افترا، میدان مباحثه را از «فرهنگ» به «سیاست» و بلافاصله به «امنیت» می‌کشاند. او در این راستا، از روش نخ‌نمای «دشمن‌فوبیا» بهره می‌گیرد و ادعا می‌کند «گمان نمی‌کنم برخی کسانی که این سخنان را می‌پراکنند مجانی این کار را می‌کنند.» این سخن فلیسوف برجسته سیاست، بی‌شباهت به سخن بازجوها نیست. تو گویی فیلسوف ما در شرح زندگی فیلسوفانه خود، جای خدا نشسته و غیب‌گویی می کند. آقای طباطبایی کمی انصاف.

  • اصغر زارع کهنمویی

هفته گذشته، هفته‌ی خبری دو شخصیت برجسته علمی  ایرانی بود:

خبر نخست، غروب تلخ «دکتر جواد هیئت» جراح پرآوازه ایران بود؛ کسی که چهل سال پیش، تنه‌به‌تنه‌ی جراحان مشهور اروپایی در مرز دانش حرکت می‌کرد. او نخستین جراحی قلب باز (1341)  ونخستین پیوند کلیه(1347) را چهار دهه پیش در خاورمیانه(تهران) انجام داد و به همین دلیل، به «پدر قلب ایران» شهرت یافت.

خبر دوم، طلوع شیرین «دکتر مریم میرزاخانی» ریاضی‌دان برجسته ایران بود؛ همو که بهترین جایزه ریاضی جهان را از آن خود کرد. جایزه فیلدز، جایزه بزرگی است، جایزه‌ای که تا کنون هیچ زنی به کف نیاورده و اکنون دختری المپیادی از ایران، صاحب آن است.

رسانه های فارسی‌زبان اعم از صداوسیما و خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری و روزنامه‌ها؛ برای طلوع ارزنده مریم میرزاخانی، به‌حق سنگ تمام گذاشتند و در چند روز گذشته صدها خبر و عکس از او و کار بزرگش مخبره کردند؛ اما دریغ، حتی یک رسانه، یک سطر خبر برای رحلت یکی از پرآوازه‌ترین دانشمندان ایران مخابره نکرد. غیر از دو یا سه سایت این ور آبیِِ محلی در تبریز، هیچ یک از رسانه‌های داخلی، این واقعه را منتشر نکردند. این درحالی است رسانه‌های رسمی ترکیه، آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و.. و رسانه‌های معتبر جهانی نیز، جزئیات واقعه را گفتند و  برخی حتی، ویژه‌برنامه‌های متنوعی منتشر یا پخش کردند.

همانطور که خواهد آمد، مرگ این اسطوره بزرگ، قطعا ارزش خبری دارد؛ حالا اگر رسانه‌های ما خبری منتشر نکردند، احتمالا، دچار خبرخوردگی شده‌اند که برای رسانه‌ ایرانی، فاجعه است چرا که هیچ یک از رسانه‌های ایران، متوجه خبر به این مهمی نشده‌اند و البته چنین فاجعه‌ای جای تاسف بسیار دارد. احتمال دوم این است که آن‌ها خبر را ‌دیده‌اند اما از انتشار آن سرباز زده‌اند و این یعنی «بایکوت» و بایکوت حقیرانه‌ترین گزاره‌ی ممکن برای یک رسانه است.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - خبرگزاری دانا: حقوق بین‌الملل، «زبان مادری» را «حق» می‌داند محروم‌کردن انسان‌ها را از این «حقِ نخستین»، جرم تلقی می‌کند. امروزه حقوق‌دانان حتی کمی فراتر رفته‌اند و ایذاء زبانی یک گروه زبانی را، ژنوساید زبانی و اتنوژنوساید می‌خوانند. برای تبیین دقیق‌تر متون حقوق بین‌الملل درباره زبان مادری به گفتگو با دکتر اسعد اردلان، استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی نشسته‌ایم. او در این گفتگو ضمن تبیین حق زبان مادری در حقوق بین‌الملل از ضرر جبران‌ناپذیر سیاست‌های یکسان‌سازانه زبانی، به امنیت ملی و منافع کشور سخن می‌گوید و با تاکید بر ضرورت اجرایی‌کردن تدریس زبان مادری در مدارس از عدم نیاز به مصوبه حقوقی مجلس در این باره سخن می‌گوید:  «قانون اساسی در این باره روشن است و نیازی طرح و بررسی آن در مجلس و مثلا تایید دوباره یا رد آن نیست. هیچ قانونی به اندازه قانون اساسی اعتبار ندارد. مساله از نظر حقوقی کاملا مشخص است. تنها زحمتی که دولت باید متحمل شود، تدوین آیین‌نامه اجرایی و آغاز به تدارک امکانات برای آموزش زبان مادری در مدارس است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی محمود ابراهیمی سعید - اعتماد: این نخستین‌بار نیست که مساله «تدریس زبان مادری در مدارس» هم در سطح رسانه‌ها و هم از زبان مسوولان کشوری مطرح می‌شود. پیش از این نیز بارها و بارها کنش‌های بسیاری برای اجرای اصول مغفول قانون اساسی درباره زبان مادری قومیت‌ها صورت گرفته است. بی‌شک در این سال‌ها اکبر اعلمی یکی از جدی‌ترین کنشگران زبان مادری در درون مرزهای حاکمیت بوده است. این نماینده تبریز در مجالس ششم و هفتم، دو بار طرح اجرایی کردن اصل 15 را به صحن مجلس برده و هر دو بار هم در مجلس اصلاحات و هم در مجلس اصول‌گرایان با رای منفی مواجه شده است. به مناسبت روز جهانی زبان مادری، در گفتگو با اعلمی به تبارشناسی مخالفت‌ها و البته مطالبات جدی اقوام در این حوزه پرداخته‌ایم. او می‌گوید: «با وجود اصول شفاف و صریح در قانون اساسی، کسانی که مانع از عملیاتی‌شدن این اصول شده و آشکارا با آن مخالفت می‌کنند علاوه بر این که عدم اعتقاد و التزام خود به قانون اساسی را اثبات می‌کنند، بلکه طبق قانون اساسی، مرتکب جرم نیز می‌شوند و قابل پیگرد قضائی هم هستند.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - شرق: «ای کاش می‌توانستم دوباره زاده بشوم و حافظ را به زبان فارسی بخوانم.» این سخن را «گوته» شاعر نامدار آلمانی گفته است. زبان مادری با زبان دوم و سوم چه نسبتی دارد؟ زبان مادری چه چیزی دارد که زبان‌های اکتسابی ندارند؟ مگر انسان نمی‌تواند به زبان دوم زندگی کند، عشق بورزد، بخواند و شعر بگوید؟ اگر اینهمه را بتواند آیا باز نیاز به آموزش زبان مادری به عنوان حق نخستین دارد؟ نسبت هویت و زبان مادری، محور گفتگوی شرق با دکتر محرم آقازاده استاد روانشناسی و مشاور امور آموزش برنامه توسعه سازمان ملل است. این استاد روانشناسی و پژوشگر مسائل آموزشی با اشاره به وجود یازده میلیون بی‌سواد در ایران، می‌گوید: «پژوهش‌های کیفی نشان نشان می‌دهد یکی از اصلی‌ترین دلایل نرخ بالای بی‌سوادی و افت درسی دانش‌آموزان، عدم آموزش زبان مادری در مدارس است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - شرق: 21 فوریه، روز جهانی زبان مادری است، روزی برای یک زنهار ارزشمند به همه کشورهای «چندزبانه» جهان که باید به فکر تحقق حقوق زبانی گروه‌های اتنیکی باشند. »زبان مادری» یک اندیشه وارداتی و مقوله تزیینی نیست، یک «حقِ نخسیتن» برای «توسعه» و «عدالت» است. شاید بزرگترین توجیه کسانی که این حق را انکار می‌کنند، هراس از خدشه‌دار شدن «امنیت ملی» و «وحدت سرزمینی» باشد اما دکتر «ستار عزیزی» متخصص قومیت و حقوق بین‌الملل، هم‌گام با انبوه متفکران داخلی و خارجی، این اندیشه را با اتکا به تجربه‌ دیگر کشورهای چندزبانه، مطلقا نفی می‌کند و اظهار می‌دارد: با توجه به تجربه‌های متعدد در کشورهای چندزبانه، به‌جد بر این اعتقاد هستم که توجه به حفظ زبان‌های گروه‌های قومی و آموزش زبان مادری آن‌ها در دازمدت به تقویت امنیت ملی و وحدت سرزمین در کشور کمک خواهد کرد.

  • اصغر زارع کهنمویی

 اصغر زارع کهنمویی - شرق: سال 2000 سال مهمی برای جهان بود، سالی که جهان صدای تمنای جوانان بنگلادشی را که برای حفظ بنیادی‌ترین سرمایه زیستی خود به خیابان آمده بودند، شنید و سرانجام روزی به‌نام «زبان مادری» بر صحیفه جهان نقش بست. از آن سال تا امروز، همه‌ساله در سراسر جهان بخصوص در جوامع چندزبانه، این رویداد بزرگ جهانی پاس داشته می‌شود و جایزه جهانی زبان مادری، به یکی از فعالان عرصه زبان مادری قومیت‌ها و میلت‌ها توسط یونسکو اعطا می‌شود. در ایران اما، گروه اندکی می‌گویند ما را با این روز بزرگ، نسبتی نیست. در مقابل، بسیاری از متفکران و کنشگران عرصه سیاست و فرهنگ بر این عقیده‌اند که چون سرزمین ایران از شانس بزرگ چندزبانگی برخوردار است، باید روز جهانی زبان مادری را به تقویم رسمی بیاوریم و افزون بر آموزش این زبان‌ها در مدارس، بدین‌ترتیب هم به‌صورت نمادین از زبان‌های غیررسمی خود، حمایت کنیم. دکتر ناصر فکوهی، انسان‌شناسِ برجسته ایرانی، از معدود اندیشمندانی است که در برابر نگاه‌های جزم‌اندیش و گاه شوونیستی، مواضع دقیق، عالمانه و به‌موقع اتخاذ کرده است. او در این گفتگو، از تدریس زبان مادری در مدارس سخن می‌گوید و بر تقلیل زبان و فرهنگ قومیت‌ها به فولکلور و ادبیات شفاهی، می‌شورد و می‌گوید: «چگونه است ما زمانی که از فردوسی و مولوی و حافظ و سعدی به‌حق به‌مثابه قله‌های فکری اندیشه پارسی یاد می‌کنیم بحث فلکلور را پیش نمی‌کشیم؛ اما حاضر نیستیم بپذیریم که هر یک از فرهنگ‌های قومی نیز دارای بزرگان و اندیشمندانی بوده‌اند که قله‌های فکری برای بشریت به شمار می‌آیند. به همین دلیل است که من این رویکرد را استعماری می‌دانم.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - شرق: اظهارات برخی اعضای فرهیخته و ارزشمند فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره حق تدریس زبان مادری، از یک‌سو بسیار شگفت و حیرت‌انگیز و از سوی دیگر بس تاسف‌بار و حزن‌آلود است. این تاسف و حیرت، درباره دانش‌پژوهانِ بزرگواری چون فتح‌الله مجتبایی، بهاءالدین خرمشاهی و محمدعلی موحد، دوچندان می‌شود چه، آنان صحابه فرهنگ‌اند و نه همچون دیگر مخالفان زبان مادری، سوداگر سیاست. آنان ارزش «واژه» را می‌شناسند و با توجه به آشنایی‌شان با حداقل یک زبان غیرفارسی ‌می‌دانند که هر زبانی، ارزش ذاتی خود را دارد و جهانی از فرهنگ متفاوت و تجربه زیسته «دگر» را با خود حمل می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - روزنامه خبر: حسن روحانی در نخستین سفر استانی خود، به زبان عربی با مردم اهواز سخن گفت. این رویداد در شهرهای قومی ما کم‌بسامد نبوده است. قومیت‌های ترک و عرب و کرد و بلوچ، مشابه این را بسیار به خاطر دارند. معمولا مسوولان ارشد کشور وقتی به شهرهای غیرفارسی‌زبان سفر می‌کنند، در سخنرانی رسمی خود، به زبان مادری مردم آن شهر نیز، سخنانی می‌گویند. شاید سخنرانی ترکی رهبر معظم انقلاب اسلامی در کسوت رهبری نظام در تیرماه 72 در اجتماع عظیم مردم تبریز یکی از اولین موردها باشد. سیدمحمد خاتمی نیز، 15 اسفند 76 در نخستین سفر استانی خود در همین شهر اهواز به زبان عربی سخن گفت. بعدها این مساله، به یک روال ناخواسته بدل شد؛ بخصوص در دوره‌های مختلف انتخابات ریاست جمهوری، نامزدها به این روش گرویدند و در سخنرانی انتخاباتی خود ترکی و عربی و کردی و بلوچی سخن گفتند؛ طوری که در دو انتخابات گذشته یعنی خرداد 92 و خرداد 88، تقریبا تمام نامزدها، در شهرهای غیرفارسی‌زبان، سخنانی به زبان ترکی و کردی و عرب یو بلوچی بیان کردند.

این رفتار ارزشمند مسوولان ارشد کشور، دو رویه دارد. در وهله اول نشان از توجه اینان، به امر واقعی وجود «دیگریِ زبانی» در ایران است. وقتی رییس دولت، در سخنرانی رسمی خود در داخل کشور برای سخن گفتن با بخشی از مردمی که خود را ایرانی ‌می‌دانند، زبانی غیر از زبان رسمی انتخاب می‌کند، یعنی اینکه ایرانیانی در این کشور زندگی می‌کنند که فارس نیستند و زبان‌هایی در این کشور جریان دارد که فارسی نیست و از مهم‌تر اینکه، این زبان‌ها می‌توانند در جایگاهی رسمی و از دهان یک مرجع رسمی، به کار روند.

  • اصغر زارع کهنمویی
بازنشر # علی ذهابی - شرق: نگاهی به نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر نشان می‌دهد اقوام و اقلیت‌های مذهبی بیش از دیگر مردم ایران به پیام «تغییر» حسن روحانی امید بسته‌اند؛ انتخاباتی که نمی‌توان نگاه انتقادی مردم به سیاست‌های هشت‌ساله اصولگرایان در مدیریت کشور را از آن فاکتور گرفت. اما حالا نزدیک به پنج‌ماه از روی‌کارآمدن دولت می‌گذرد و روحانی سعی دارد «امید» ایجادشده در مردم را با تدبیر به سرمنزل مقصود برساند. تلاشی که البته به اعتقاد ناظران، چندان که باید و شاید در منشور حقوق شهروندی او انعکاس پیدا نکرده است. برای بررسی بیشتر موضوع با دکتر صالح نیکبخت، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری، به گفت‌وگو نشسته‌ایم. او مشکلات فرهنگی در نگاه به اقوام و اقلیت‌ها، نگاه امنیتی به این قشر و عدم‌اجرای صحیح قانون اساسی را از مهم‌ترین عوامل در نادیده‌گرفتن حقوق اقوام و اقلیت‌های مذهبی و دینی می‌داند.

 پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری 92 به نوعی، امیدی را در مردم و به‌ویژه اقوام و اقلیت‌های مذهبی و دینی ایجاد کرد، آمار نشان می‌دهد رییس‌جمهوری بیشترین آرا را در مناطقی که اقوام و اقلیت‌های مذهبی سکونت دارند به‌دست آورده است. نکته جالب‌توجه اینکه رییس‌جمهوری که یک روحانی شیعه است در مناطق سنی‌نشین رای قاطعی به‌دست آورد. تحلیل شما از این رای چیست؟

همان‌طور که مستحضر هستید مردم ساکن در حاشیه استان‌های کرمانشاه، کردستان یا آذربایجان‌غربی عموما سنی‌نشین هستند. علاوه بر این در بخش‌های حاشیه سیستان‌وبلوچستان یا در ترکمن‌صحرا نیز همین وضعیت وجود دارد یا مناطقی مانند بوشهر و بندرعباس و جزایر خلیج‌فارس سنی‌نشین هستند اما مردم اطلاع درستی نسبت به این مناطق ندارند. با اینکه این اقوام، نقش ارزنده‌ای در حفظ کشور داشته‌اند و دارند اما برخی مردم تصور می‌کنند که در مناطق سنی‌نشین، شأن ائمه چنان که باید و شاید ارج گذاشته نمی‌شود در صورتی که در این مناطق به حضرت‌علی(ع) بیش از سایر خلفا احترام می‌گذارند. به‌عنوان مثال در کردستان نام‌گذاری فرزندان به نام ائمه 10برابر بیشتر از دیگر خلفای راشدین است و این موضوع به اینکه مبادا برای گرفتن شناسنامه دچار مشکل شوند مربوط نیست، زیرا اگر شما به مناطق کردنشین ترکیه یا عراق نگاه کنید همین موضوع را می‌بینید. این موضوع نشان می‌دهد که برخی از مردم، خیلی با این مناطق آشنایی ندارند یا دیده می‌شود به اقوام، نسبت‌های غلطی می‌دهند، مانند اینکه می‌گویند کردها یا بلوچ‌ها «سر» می‌برند. می‌خواهم خاطره‌ای برای شما تعریف کنم، آقای «یحیی‌خان صادق وزیری» که در کابینه بختیار وزیر دادگستری بودند- اما به‌دلیل فتوای رهبر فقید انقلاب که گفتند دولت را قبول ندارم استعفا کردند- از سال 1320 تا 1326 دادستان کردستان بودند، می‌گفتند آن زمان در بین نظامیان شایع کرده بودند که کرد‌ها سر می‌‌برند. در صورتی که ایشان تاکید می‌کردند در طول دوران خدمت‌شان در این منطقه تنها دو نفر غیرکرد کشته شده بودند آن هم نه به دلیل عقیدتی بلکه یکی به‌دلیل مسایل ناموسی و دیگری اختلافات مالی.
  • اصغر زارع کهنمویی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۵
  • اصغر زارع کهنمویی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۳
  • اصغر زارع کهنمویی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۰۹
  • اصغر زارع کهنمویی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۴۶
  • اصغر زارع کهنمویی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۹
  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی، حریم امام: در جمهورى اسلامى هیچ فرقى بین ترک و کرد و لُر و عرب و فارس و بلوچ نمی ‏باشد.» (صحیفه امام، ج9، ص317) این سخن رهبر کبیر انقلاب و سخنان بسیاری از این دست، نشان از فربه‌گی بینش عدالت‌طلبانه قومی و مذهبی در اندیشه معمار نظام است. امام خمینی با امضای متن قانون اساسی، این تفکر را که کمابیش در اصول مختلف آن بخصوص در اصول پانزده و نوزده منعکس شده، تایید کرد. تاکیدات مدام امام بر رفع هرگونه تبعیض قومی و مذهبی اما، آنچنان‌که باید، مورد اعتنای برخی گروه‌ها قرار نگرفت. به رغم تاکید امام بر دوری از ناسیونالیسم، برخی‌ها بر طبل ناسیونالیسم افراطی کوبیدند و به رغم تاکید امام بر همه‌نوع برابری، بی‌عدالتی‌ها و بی‌مهری‌های غیرقابل‌انکاری بر اقوام و مذاهب مختلف رفت . هفته نامه "حریم امام"، بر اساس رسالت قانونی و شرعی خود، سعی دارد همچون موضوعات دیگر، در این حوزه نیز، ذیل اقتراحی با عنوان «برابری و رفع تبعیض» به گفتگو‌با صاحب‌نظران حوزه قومیت‌ها و نیز نخبگان همه گروه‌های قومی کشور بنشیند و ضمن تبیین دیدگاه‌های امام، به بررسی چگونگی احقاق حقوق اقوام با توجه به ظرفیت‌های قانون اساسی بپردازد تا از این رهگذر، حقوق شهروندی همه گروه‌ها از جمله حقوق اقوام را مورد تاکید و گوشزد قرار دهد. دکتر احمد رضایی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران میهمان برگ سوم این اقتراح است. این پژوهشگر مسائل قومیت، که پیش‌ از این، با تالیف کتابی تحت عنوان «قومیت، ملیت و اندیشه‏فراملى» به تبیین دیدگاه‌‌های امام خمینی درباره ناسیونالیسم و حقوق اقوام پرداخته است، در این  گفتگو نیز، با اشاراتی تاریخی به وضعیت اقوام در شکل‌گیری دولت‌ملت ایرانی و سیاست یکسان‌سازی دوران پهلوی، به تفاوت‌های جدی دیدگاه‌های امام با این سیاست اشاره می‌کند. وی با تحلیل انتقادی سیاست‌های قومی در دهه‌ای گذشته، با بیان اینکه قومیت‌ها، یک فرصت تاریخی برای جامعه ایران هستند، بر اجرای اصل 15قانون تاکید می‌کند و می‌گوید؛ احرای اصل 15 هیچ مغایرتی با امنیت ملی ندارد.

***

فهرست مطالبِ اقتراح «برابری و رفع تبعیض» / حریم امام

  1. گفتگو با جلال جلالی‌زاده؛ اولین گام، اجرای سریع اصل15 است
  2. گفتگو با مجتبی مقصودی؛ اجرای اصل 15 را به تعلل وانگذاریم 
  3. گفتگو با‌ احمدرضایی؛ اجرای‌ اصل15‌ مغایرتی‌ با‌ امنیت‌ملی‌ ندارد
  4. گفتگو با کاووس سیدامامی؛ اجرای اصل15، حق زبان مادری و تثبیت وحدت ملی
  5. گفتگو با سیدحیدر بیات؛ ضرورت ایجاد بستری عادلانه برای جبران اجحاف گذشته 
  6. گفتگو با ابراهیم حاجیانی؛ امروز کشور به ثباتی رسیده که بتوان اصل 15 را اجرا کرد 
  7. گفتگو با حسین گودرزی؛ وجود اراده‌هایی برای اجرای اصل 15 
  8. گفتگو با یونس نوربخش؛ دیگر برای عدم اجرای اصل15 شرایط اضطراری معنا ندارد 
  9. گفتگو با حمیدرضا جلایی‌پور؛ اگر اصل15 اجرا شود، مشکلی پیش نمی‌آید 
  10. گفتگو با فرامرز تقی‌لو؛ امید به تحقق حقوق زبانی قومیت‌ها 

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی، حریم امام: در جمهورى اسلامى هیچ فرقى بین ترک و کرد و لُر و عرب و فارس و بلوچ نمی ‏باشد.» (صحیفه امام، ج9، ص317) این سخن رهبر کبیر انقلاب و سخنان بسیاری از این دست، نشان از فربه‌گی بینش عدالت‌طلبانه قومی و مذهبی در اندیشه معمار نظام است. امام خمینی با امضای متن قانون اساسی، این تفکر را که کمابیش در اصول مختلف آن بخصوص در اصول پانزده و نوزده منعکس شده، تایید کرد. تاکیدات مدام امام بر رفع هرگونه تبعیض قومی و مذهبی اما، آنچنان‌که باید، مورد اعتنای برخی گروه‌ها قرار نگرفت. به رغم تاکید امام بر دوری از ناسیونالیسم، برخی‌ها بر طبل ناسیونالیسم افراطی کوبیدند و به رغم تاکید امام بر همه‌نوع برابری، بی‌عدالتی‌ها و بی‌مهری‌های غیرقابل‌انکاری بر اقوام و مذاهب مختلف رفت . هفته نامه "حریم امام"، بر اساس رسالت قانونی و شرعی خود، سعی دارد همچون موضوعات دیگر، در این حوزه نیز، ذیل اقتراحی با عنوان «برابری و رفع تبعیض» به گفتگو‌با صاحب‌نظران حوزه قومیت‌ها و نیز نخبگان همه گروه‌های قومی کشور بنشیند و ضمن تبیین دیدگاه‌های امام، به بررسی چگونگی احقاق حقوق اقوام با توجه به ظرفیت‌های قانون اساسی بپردازد تا از این رهگذر، حقوق شهروندی همه گروه‌ها از جمله حقوق اقوام را مورد تاکید و گوشزد قرار دهد. دکتر مجتبی مقصودی، رییس انجمن علوم سیاسی ایران، میهمان برگ دوم این اقتراح است. وی در این گفتگو، با تحلیل تاریخی مساله قومیت در ایران، به تاکید بر رعایت حقوق شهروندی و حقوق قومیت ها، اجرای اصل 15 را نخستین راه چاره می داند و می گوید: نباید در شرایط فعلی اجرای اصول ۱۵ و ۱۹ را به تعلل واگذار نماییم. این استاد علوم سیاسی، در جای دیگری از گفتگو می گوید: متاسفانه همچنان کفه ترازو به سمتی سنگینی می کند که در ایران مسایل قومی  به خارجی ها پیوند زده و از تحلیل و تبیین واقعی، همه جانبه نگر و واقع بینانه سرباز زده می شود.

***

فهرست مطالبِ اقتراح «برابری و رفع تبعیض» / حریم امام

  1. گفتگو با جلال جلالی‌زاده؛ اولین گام، اجرای سریع اصل15 است
  2. گفتگو با مجتبی مقصودی؛ اجرای اصل 15 را به تعلل وانگذاریم 
  3. گفتگو با‌ احمدرضایی؛ اجرای‌ اصل15‌ مغایرتی‌ با‌ امنیت‌ملی‌ ندارد
  4. گفتگو با کاووس سیدامامی؛ اجرای اصل15، حق زبان مادری و تثبیت وحدت ملی
  5. گفتگو با سیدحیدر بیات؛ ضرورت ایجاد بستری عادلانه برای جبران اجحاف گذشته 
  6. گفتگو با ابراهیم حاجیانی؛ امروز کشور به ثباتی رسیده که بتوان اصل 15 را اجرا کرد 
  7. گفتگو با حسین گودرزی؛ وجود اراده‌هایی برای اجرای اصل 15 
  8. گفتگو با یونس نوربخش؛ دیگر برای عدم اجرای اصل15 شرایط اضطراری معنا ندارد 
  9. گفتگو با حمیدرضا جلایی‌پور؛ اگر اصل15 اجرا شود، مشکلی پیش نمی‌آید 
  10. گفتگو با فرامرز تقی‌لو؛ امید به تحقق حقوق زبانی قومیت‌ها 

  • اصغر زارع کهنمویی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۵۸
  • اصغر زارع کهنمویی

آرش نراقی

اصغر زارع کهنمویی - نسیم بیداری: دکتر آرش نراقی را می‌توان جسورترین متفکر تمام سال‌هایی دانست که اندیشه‌ی مدرن و انسانیِ «حقوق بشر» فراگفتمانِ محافل سیاسی و روشنفکری شده است؛ گفتمانی که حتی تجددگراترین روشنفکران نیز، ‌در سویه‌هایی، یا به باور عمیق آن نرسیده‌اند و به انکار آن می‌پردازند و یا نگاه کاریکاتوری به محتوای آن دارند. در خوشبینانه‌ترین حالت، یک نوع نسبیت‌گرایی فرهنگی کلانی بر گرایش‌ها و روایت‌های روشنفکران ما از حقوق بشر حاکم است. آرش نراقی از این حیث متفکری است که تلاش دارد،‌ به طرز عریان، خارج از چارچوب‌های حاکم بر عرف روشنفکری، از بحث درباره مفهوم کلی حقوق بشر عبور کرده و یک به یک به مصادیق آن ورود کند. برای ارزیابی کارنامه روشنفکری دینی، گفت‌وشنود با آرش نراقی به عنوان فعال‌ترین نماینده این نحله فکری در حوزه حقوق بشر می‌تواند بسیار سودمند باشد. در این گفتگو، این فیلسوف دین، ضمن دفاع تحلیلی از کارنامه روشنفکری دینی در تبیین نظریه دینی و پذیراندن حقوق بنیادی انسان، به چالش‌ها و ضعف‌های آن در تعریف مصادیق می‌پردازد. او در بخش پایانی گفتگو، به ارائه پاسخ‌ به پرسش‌های ناظر به یکی از اساسی‌ترین مصادیق حقوق بشر یعنی حقوق گروه‌های قومی می‌پردازد. او دراین باره،‌ از نظریه فیلسوفان جدید حقوق بشر سخن می‌گوید و افزون بر حقوق فردی، حقوق جمعی را نیز مشمول حقوق بشر می‌خواند و حقوق گروه‌های قومی را ذیل این حقوق، به عنوان لوازم دموکراسی عادلانه می‌خواند. او می‌گوید؛ اگر کسانی حقوق قومیت‌ها را نپذیرند، اساسا به حقوق بشر اعتقاد ندارند. راه‌حل او برای رفع تنازعات قومی،‌ گفتگوی منتقدانه، پذیرش حقوق متقابل و دوری از فضای عاطفی و غیرمنطقی است. نراقی همچنین از بی‌اعتنایی نهاد قدرت و جامعه روشنفکری به حقوق قومیت‌ها، به‌شدت گلایه می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - اعتماد: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته جنوا اسپیترمن، امری طبیعی، میراثی انسانی و سرمایه‌ای اجتماعی است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

جنوا اسپیترمن، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری در کشورهای مختلف آفریقایی انجام داده است. جنوا اسپیترمن دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، از سیاست‌های زبانی که منجر به یکسان‌سازی زبانی می‌شوند، انتقاد می‌کند و می‌گوید: «اگر شما آموزش و ترویج یک زبان را قدغن و غیرقانونی کنید، در نهایت، آن زبان را حذف می کنید و با از بین بردن آن زبان، فرهنگ آن گروه زبانی را نیز نابود می کنید و در نهایت، خود آن مردم را حذف از بین می برید. ممکن است که آنها بصورت فیزیکی از بین نروند اما آنها دیگر خودشان نیستند بلکه تبدیل به دیگرانی شده اند که به زبان و فرهنگ دیگری تعلق دارند. آنها دیگر موجودیت ندارند.» این استاد دانشگاه میشگان تاکید می‌کند: «وضع قوانینی که سیاست‌گزاری‌های زبانی را اجباری می‌کند، گامی اساسی در جلوگیری از نابود کردن زبان‌ها است.» وی سیاست زبانی آفریقای جنوبی را مثال خوبی در این زمینه می‌داند، کشوری که در آن یازده زبان رسمی وضع شده است.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ شرق: اشاره: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته کاتلین هوگ، نشان دهنده ثروت و دارایی کشور است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

کاتلین هوگ، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری اقوام مختلف در هند و کشورهای مختلف آفریقایی با همکاری دانشگاه‌های کیپ تاون و جواهر لعل نهرو انجام داده است. کاتلین هوگ دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، بدون مهارت در زبان مادری، زندگی عقلانی دچار مشکل می‌شود. وی با اشاره به سیاست یکسان‌سازی زبانی در کشورهای مختلف، این رفتارها را از منظر سازمان ملل، غیرقانونی عنوان می کند و درباره آموزش زبان مادری و مساله امنیت ملی نیز می گوید: «هیچ مدرکی وجود ندارد گواه بر اینکه آموزش به زبان مادری، امنیت را به خطر انداخته و تخلف و تخطی از قانون محسوب می شود. حتی بیشتر کشورهای آفریقایی اذعان می‌کنند که تنوع زبانی یک واقعیت است و وحدت ملی نیازمند به رسمیت شناختن همه زبان‌ها و افراد متکم بدان‌ها می‌باشد.» وی در پایان با اشاره به تجربه موفق اتیوپی درباره تنوع زبانی می‌گوید: «اگر حل مسئله زبان در کشور بسیار فقیری چون اتیوپی ممکن شده است، پس چرا نتوان آن را در کشورهای دیگر نیز ممکن ساخت؟»

  • اصغر زارع کهنمویی