بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

اصغر زارع کهنمویی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر

بی‌درکجا

تارنمای اصغر زارع کهنمویی
روزنامه‌نگار: اندیشه، سیاست، فرهنگ و قومیت؛
پژوهشگر: تاریخ معاصر، جهان اسلام، مسائل آذربایجان و قفقاز؛

برای آشنایی بیشتر با من و نقد دیدگاه‌هایم، به منوی «حیات» در ابتدای صفحه بروید. در آنجا به‌سنت زندگی‌نامۀ خودنوشت، «تجربۀ زیسته»‌ام را دوره می‌کنم.

mail: asghar.zareh@gmail.com

این تارنما، تازه راه‌اندازی شده و در حال تکمیل است.

بایگانی

تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان 58 را شاید بتوان از پرچالش‌ترین رویدادهای تاریخ انقلاب دانست، رویدادی که روند انقلاب اسلامی را حتی تا چندین دهه بعد از پیروزی آن تعیین کرد و در مناسبات ایران با آمریکا وجهان  تاثیر بسیار عمیقی گذاشت. ردپای این رویداد بزرگ را می توان در بسیاری از رخدادهای سیاست داخلی و خارجی ایران یافت. آنچه در پی می آید، بازکاوی چرایی و چگونگی این رویداد تاریخی است و تاثیری که در جریانات بعد از خود داشت از جمله جنگ، تحریم ها و مناسبات ایران و آمریکا. این بازکاوی طی میزگردی با حضور مهندس محمد نعیمی پور نماینده مجلس ششم و دکتر معصومه ابتکار عضو شورای شهر تهران، از دانشجویان پیرو خط امام  که در جریان تسخیر سفارت آمریکا نقش فعال داشتند، صورت گرفت. این دو دانشجوی خط امامی دوران تسخیر سفارت از جریان‌شناسی رویداد، فضای بین المللی، رفتار آمریکا و مدیریت امام، تحریفات و تخریب های بعدی و نگاه فعلی آن دانشجویان به رفتار سیاسی سی و یک سال پیش خود سخن می گویند. اگرچه تلاش جماران این بود که در این میزگرد از دیدگاه های طیف های فکری مختلف بهره گیرد، اما با وجود تلاش فراوان، هماهنگی فرصتی مناسب برای حضور همزمان افراد مختلف ممکن نشد.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ آرمان: اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری یکی از مهمترین چالش‌های مطبوعات ما است. این بحث، بارها و بارها توسط اساتید و صاحب‌نظران ارتباطات طرح شده اما آنچه ناگفته مانده، سنت روزنامه نگاری در این کشور و میانه‌اش با تاریخ اخلاق حرفه‌ای است. اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری یعنی چه؟ اساسا چرا و چگونه روزنامه‌نگاران به ضرورت نگارش متون ارزشمند اخلاق حرفه‌ای رسیده‌اند؟ برای اولین بار، چه کسانی پیش‌نویس‌ این متون را نوشتند؟ در ایران و جهان، این متون ارزشمند چه فرجامی داشته‌اند؟ پروفسور کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات ایران که افزون بر تخصص دانشگاهی در روزنامه‌نگاری، حقوقدان و فارغ‌التحصیل حقوق از دانشگاه سوربون است، همان فردی که یک‌تنه بسیاری از قوانین مدرن حقوق و اخلاق حرفه‌ای مطبوعات را پیش‌نویسی کرده و برای تصویب و اجرای آن‌‌ها تلاش بسیار به خرج داده است. نکته مهم این گفتگو، ضرورت جایگزینی شورای عالی رسانه بر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و لغو هرگونه قانون صدور مجوز است. شاید باور نکنید که این استاد معتبر حقوق و ارتباطات صراحتا بگوید: «در جهان حاضر، آزادسازی انتشار مطبوعات یک اصل مهم است. باید قانون کسب امتیاز و مجوز از بین برود و همچنین، باید ضرورت ثبت در دفتر هم از بین برود و درج نشانی و اسم ناشر کافی است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ آسمان: شهر مرزی تربت‌جام، زادگاه نخبگان و اندیشمندان بزرگی است. سرحلقه‌ی اینان عبدالرحمن جامی و ابوالوفای بوزجانی است. احمد قابل نیز باده‌نوش همین جام است. پیش از اینکه شیخ‌شیرمحمد قابل، امام جمعه‌ی شهر کوچک فریمان شود، روحانی محبوب جامی‌ها بود و زندگی طلبگی ارزشمندی را سپری می‌کرد. احمد متولد ماه مهر، آوردگاه این حیات روحانی در سال 1336 است. احمد اگرچه کودکی را در تربت‌جام سپری کرد اما در شهر دیگری آموزش دید، شهری که خانه پدری‌اش، بیت امام جمعه نیز بود. پس از پایان تحصیلات کلاسیک در سال 51 در مشهد، به سنت مالوف حوزویان، وارد مدرسه دینی کوچک آیت‌الله میلانی می‌شود. آغاز طلبگی او با پایان دومین دیکتاتور دوره مدرن همراه بود. قابل نیز در ایام انقلابی ایران، به کنش‌های انقلابی می‌پردازد و راهی خیابان‌ها می‌شود. پس از پیروزی، قابلِ انقلابی وارد نهادهای تازه‌تاسیس از جمله سپاه پاسداران و دادگاه ویژه روحانیت می‌شود. اما قابل، برخلاف بسیاری از انقلابی‌ها، انقلابی نماند و خیلی زود راه خود را از دیگران جدا کرد. او به حوزه علمیه برگشت. او همچنان طلبه ‌ماند. برای طلبه‌ی علوم دینی عصر پهلوی، تنها یک مساله اهمیت دارد؛ تکلیف. تحصیل برای او تکلیف بزرگی است. این تکلیف دینی، بیست و سه سال طول می‌کشد. او در تمام این 23سال هرگز از حجره خود برای امور غیردرسی خارج نشد. در ادبیات حوزوی، او نذر تحصیل کرده بود. او حتی برای تبلیغ نیز، درس را رها نکرد. حفظ چندین هزار حدیث و تتبع عمیق در فقه و اصول و تفسیر و کلام محصول همین ایام است.

  • اصغر زارع کهنمویی

اهانت

کسانی که «اهانت» را ذیل «حق آزادی بیان» تفسیر می‌کنند، «آزادی» را نمی‌شناسند. «آزادی» آمده «حق» را پاس دارد و «رنج» را از ضمیر «انسان» بزداید. چگونه می‌توان دموکراتیک بود، به حق انسان اندیشید، آزادی را دوست داشت، انسان را تکریم کرد ولی به «تالم» و «رنج» او تن داد؟ توجیه اهانت، از خود اهانت بدتر است. کسانی که اهانت می‌کنند، خطاکارند اما کسانی که اساسا این حماقت را خطا نمی‌دانند و صوابی در گستره آزادی‌های بشری می‌خوانند، گرفتار سوءفهم بزرگی هستند.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ اعتماد: مناسبت‌ها بهانه‌ها و فرصت‌هایی عزیز برای باز‌شناسی اندیشه‌ها و تذکار راه‌هایی است که دیگران به رهایی گشوده‌اند، پیش‌تر از ما و بهتر ما. دهم مهر زادروز مهاتما گاندی، رهبر استقلال هند و تئوریسین مبارزه بدون خشونت است. پی‌جویی این مساله که کدام تجربه زیسته، این مرد ساده هندی را به «روح بزرگ» و «پدر ملت» تبدیل کرد، ضرورتی مهم و راهگشاست که البته بسیار سخت حاصل می‌شود. تربیت دینی، مطالعات فلسفی و از همه مهم‌ترین تجربه‌های تلخ دوران آپارتاید، در شکل‌گیری شخصیت گاندی بسیار مؤثر بوده است. بررسی این سه‌گانه و چندوچون اندیشه‌ی عدم خشونت او و نیز، وضعیت گاندیسم در دوران معاصر، محورهای گفت‌وگویی مکتوب «مغرب» با جورج جیمز است. جورج جیمز، در سال ۱۹۸۲ از دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک در رشته فلسفه دین فارغ‌التحصیل شده است و هم‌اکنون صاحب کرسی فلسفه و مذهب در دانشگاه تگزاس جنوبی است. وی مقالات بسیاری درباره‌ی ادیان و جهان آسیایی و وضعیت اجتماعی-سیاسی نهاد دین و آیین‌های سنتی در کشورهای مختلف این قاره‌ی پهناور بخصوص هند نوشته است.

  • اصغر زارع کهنمویی


دیکتاتور درون خود را بکشیم
دموکراسی از اینجا آغاز می‌شود

اصغر زارع کهنمویی؛ اعتماد: «مسوولیت زاده توانایی نیست، زاده آگاهی است زاده انسان بودن» علی شریعتی این جمله توماس ولف را بسیار دوست ‌می‌داشت آنقدر که آن‌را بر پیش‌برگ مهم‌ترین اثر قلمی خود یعنی «کویر» همچون سندی ماندگار سنجاق کرد. مسوولیت، بیش هر چیز دیگری، فعلی اخلاقی است. تاریخ، تنها یک تفاوت میان «مبارزان» و «بی‌تفاوت‌ها» می‌گذارد اولی‌ها احساس مسوولیت می‌کردند و دومی‌ها در قاموس خود چیزی بدین نام نداشتند. و همین تاریخ تنها یک تفاوت میان «خوبان» و «بدان» می‌شناسد، خوبان «پاسخ‌گو» بودند و بنابراین تنها برای کاری تصمیم گرفتند که بتوانند پاسخی در خور برای تاریخ داشته باشند و بدان هرگز سودای پاسخ نداشتند آنچه کردند نفرت زایاند و خون باراند.

  • اصغر زارع کهنمویی

روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟ وظایف و مسوولیت های روشنفکری کدام‌اند؟ آیا می توان برای روشنفکر وظیفه تعریف کرد؟ چگونه باید روشنفکری را گونه‌شناسی کرد؟ روشنفکر نماینده چه بخشی از جامعه است؟ رابطه تاریخی روشنفکران و روحانیان چگونه بوده و هست؟ در طول تاریخ، نگاه و نقد روحانیت و روشنفکری به یکدیگر چگونه بوده؟ این نقد و نگاه ها را را چگونه می توان دسته بندی کرد؟ بطور مشخص، رابطه روشنفکران با امام به عنوان نماینده طیف روحانیت، چگونه بوده است؟ در این میان، امام کدام بخش از گونه های مختلف روشنفکری را تایید و کدام را نفی می کند؟ این‌ها، رئوس میزگردی است که آذرماه سال جاری، به بهانه نامه امام به استاد محمدرضا حکیمی سال1348، با حضور دکتر نجفقلی حبیبی، دکتر عماد افروغ و دکتر داوود فیرحی برگزار شد. نامه امام به استاد حکیمی نمونه‌ای از سیره و نگرش رهبر کبیر انقلاب به روشنفکران و اصحاب اندیشه است، چه در این نامه، ضمن ستایش این طبقه پیشرو اجتماعی، به تبیین مسوولیت‌ها و جایگاه آنان نیز می‌پردازد.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ اعتماد: اینجا حیات سکته کرده است. ناری نیست، نوری نیست، صوری نیست، صدایی نیست، هیچ نیست، حتی نیایش و خواهش هم نیست، تو گویی آفرینشی هم در کار نیست. بهت است و اشک‌های فرو خورده و گرد مرگ. پشت هر کوهی تلی از خاک است. پانصد بم فروریخته و زنان و مردانی نگران، افسرده، مبهوت و چشم‌به‌راه. آذربایجان غمباد زده است. باید ساعت‌ها در لابلای کوه ها چشم به جاده‌ای که جاده نیست، بدوزی تا روستاها را که دیگر روستا نیستند، سان ببینی؛ مرگ را سان ببینی.

اینجا بم نیست. زمین هموار کویر نیست. اینجا کوهستان است. کوه های سر به فلک ساییده، اراده آدمی را به نزاع خسته کننده و بی‌پایان فرا می‌خوانند. اینجا در صدوبیست کیلومتری فرودگاه تبریزٰ، حتی فرود بالگرد نیز با مشقات فراوانی همراه است. چند بار باید فرود آیی و بلند شوی، تا همه را نجات داده باشی؟ من به شما می گویم؛ پانصد و سی بار. تراژدی بم بزرگ بود و همه حجم آن در یک فضای قابل دسترسی متمرکز بود و تراژدی آذربایجان بزرگ تر است در حجمی وسیع و پراکنده.

  • اصغر زارع کهنمویی

فرمان هشت ماده‌ای امام، یک فرمان حقوقی است و  بیش از هر حوزه‌ای، نظام قضا و فضای حقوقی کشور را به چالش می‌کشد. 28 سال پس از صدور، باتوجه به اوضاع نه چندان مطلوب نظام قضایی کشور، بررسی حقوقی این فرمان ضروری می نماید. پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با عنایت به وظیفه خطیر خود، میزگردی با حضور دکتر محمود آخوندی، دکتر محمدهاشمی و دکتر محمدحسین زارعی، حقوقدانان برجسته کشور برگزار کرد و در آن به تحلیل مبسوط بستر تاریخی صدور فرمان، حوزه خصوصی، استقلال نظام قضا، حقوق بشر، حقوق زندانیان و... پرداخت. این میزگرد با پاسخ به این سوال معروف به پایان می رسد: چه باید کرد؟ این‌بار پاسخ حقوقی سه حقوقدان برجسته به این سوال بزرگ، خواندنی است.

  • اصغر زارع کهنمویی

آیا می‌توان گاندی را ذیل یک فلسفه یا مکتب خاص قرار داد؟ یا باید از گاندیسم سخن گفت؟ آیا اساسا می‌توان از گاندی به‌مثابه یک مکتب یاد کرد؟

گاندی خود هر نظریه‌ای را که از گاندیسم  به‌مثابه یک فلسفه یاد بکند، با تاکید بر این نکته که «زندگی من، پیام من است» رد می‌کرد. بنابراین ما نمی‌توانیم او را در مکتب فکری خاص قرار دهیم. او واقعا  کمک کمکی حیاتی و اساسی به قدرت عدم خشونت و مفهوم آزادی کرد، ولی حرفی درباره‌ی ارائه یک دکترین یا باور مذهبی درباه‌ی این نظریه‌ها نزد.

  • اصغر زارع کهنمویی

چهل سال پس از حضور گاندی در دوربان، نماد عبور جهان از ایده‌ئولوژی آپارتاید، آرون گاندی، پنجمین نوه رهبر افسانه‌ای هند، در همان شهر، به دنیا آمد. او بعدها، داستان زندگی‌اش را در عصر آپارتاید آفریقای جنوبی تحت عنوان «زندگی تبعیض‌آمیز در آفریقا» به رشته تحریر درآورد. نوه رهبر کبیر هند که عمیقا به تغییر دشمن از طریق عشق و رنج اعتقاد دارد، یکی از موثرترین فعالان صلح در سراسر جهان است. او علاوه بر سی سال روزنامه‌نگاری در هند، پروژه‌های اقتصادی موفقی را برای رفع مصائب معیشتی مردم در هند اجرا کرده است. آرون گاندی در این گفتگوی اختصاصی، به تبیین روش و فلسفه‌ی مهاتما گاندی و امکان یا عدم امکان پی‌جویی این فلسفه در زمینه و زمانه‌ی ما می‌پردازد. وی با اتکا به فلسفه‌ی عدم خشونت گاندی، جنگ بشردوستانه را رد می‌کند و اخلاق گاندی را اخلاقی بر پایه «حقیقت» می‌خواند و می‌گوید: تمام زندگی گاندی در تعقیب حقیقت خلاصه می‌شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

بحران اخلاقی جامعه ایران» روایت متواتر سال‌های اخیر است. بسیاری از روحانیون بلندپایه و روشنفکران پرآوازه، روای این روایت بوده‌اند و بخش بزرگی از گفت‌وگوهای اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» نیز، در سطح مختلف، بر چنین روایتی تایید کرده‌اند؛ اما، این‌بار مهمان برگ پانزدهم این اقتراح که از تبار جامعه‌شناسان و پیمایش‌گران برجسته جامعه‌ی ایران است، روایت متواتر قصه‌ی ما را با اتکا به حداقل سی پیمایش جامعه‌شناختی نقض می‌کند و با صراحت تمام می‌گوید: « این‌‌ها همه، روایت‌های افراطی هستند و جامعه‌ی ایران به معنی دقیق و جامعه‌شناختی‌اش، دچار بحران‌های اخلاقی نیست.» ابراهیم حاجیانی، رییس گروه پژوهش‌های فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای تحکیم پایه‌های اخلاقی جامعه تاکید می‌کند؛ اخلاق نباید متکی به یک نهاد خاص باشد. باید اخلاق را چندپایه‌ای کرد.

  • اصغر زارع کهنمویی

عصر یک جمعه زمستانی، در خانه‌ای را زدم تا در باب اخلاق و هنر،  گفت‌وشنودی داشته باشم. وقتی پای به درون نهادم، با فضای بسیار متفاوت و رفتار صمیمانه صاحب خانه که اساسا باید هم هنرشناس باشد و هم اخلاق شناس، روبرو شدم، این تفاوت و صمیمیت آنقدر بود که تعجب مرا برانگیخت. خانه هنرمند، آمیزه ای از موزه، کتابخانه، کارگاه و گالری هنری تمام عیار بود. در نخستین کلام، تعجب خود را به او اظهار کردم و او با زبان مادری خودش و خودم، به من گفت: «محیط زندگی هر فردی، بیانگر روحیات او است.» آیدین آغداشلو در چهاردهمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، با نقل قولی ار اومبرتو اکو، اخلاق را عین هنر و هنر را عین اخلاق می خواند. او، هنر را هرچه باشد، اخلاقی می‌داند چون تداوگر چرخه حیات است. وی می گوید: هنر فی نفسه اخلاقی است. از این استاد هنر پرسیدم؛ در تنازع میان اخلاق و هنر ، هنرمند کدام را باید بگزیند ؟ اخلاق را یا هنر را ؟ او گفت: این مساله به موضع درونی هنرمند و شرایط اجتماعی او برمی گردد.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - اعتماد: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته جنوا اسپیترمن، امری طبیعی، میراثی انسانی و سرمایه‌ای اجتماعی است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

جنوا اسپیترمن، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری در کشورهای مختلف آفریقایی انجام داده است. جنوا اسپیترمن دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، از سیاست‌های زبانی که منجر به یکسان‌سازی زبانی می‌شوند، انتقاد می‌کند و می‌گوید: «اگر شما آموزش و ترویج یک زبان را قدغن و غیرقانونی کنید، در نهایت، آن زبان را حذف می کنید و با از بین بردن آن زبان، فرهنگ آن گروه زبانی را نیز نابود می کنید و در نهایت، خود آن مردم را حذف از بین می برید. ممکن است که آنها بصورت فیزیکی از بین نروند اما آنها دیگر خودشان نیستند بلکه تبدیل به دیگرانی شده اند که به زبان و فرهنگ دیگری تعلق دارند. آنها دیگر موجودیت ندارند.» این استاد دانشگاه میشگان تاکید می‌کند: «وضع قوانینی که سیاست‌گزاری‌های زبانی را اجباری می‌کند، گامی اساسی در جلوگیری از نابود کردن زبان‌ها است.» وی سیاست زبانی آفریقای جنوبی را مثال خوبی در این زمینه می‌داند، کشوری که در آن یازده زبان رسمی وضع شده است.

  • اصغر زارع کهنمویی

مهمان برگ سیزدهمِ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، دکتر محمد راسخ، استاد فلسفه حقوق و حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی است. وی در این گفتگو، بر ضرورت طرح نسبت حقوق و عدالت بجای حقوق و اخلاق تاکید می کند و ضمن تبیین دیدگاه‌های خود درباره نظام حقوقی و جامعه اخلاقی، احکام حقوقی را "دگرآیینانه" و احکام اخلاقی "خودآیینانه" می‌خواند. این متخصص فلسفه حقوق، در پاسخ به پرسشی درباره نسبت منافع ملی و حقوق بشر، به همنشینی این دو و درباره نسبت آن، با حقوق اقوام به تامین این حقوق تاکید می‌کند و می‌گوید: در صورت تزاحم باید به اصلاح سیاست­های ملی پرداخت تا منافع و مصالح یک گروه یا قوم خاص نیز تأمین شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ شرق: اشاره: تنها در سال 2000 میلادی بود که سرانجام، انسان به فکر حفظ بزرگترین میراث بشری خویشتن افتاد، میراثی که در قرون اخیر، به تاراج اصحاب نسل‌کشی و نژادپرستی رفته است. 21فوریه را روز جهانی زبان مادری نام نهاده‌اند، روزی برای پاسداشت نیک‌ترین آیات الهی. تنها 12سال از آن روز بزرگ تاریخی در سازمان ملل می‌گذرد. در این 12سال، صدها جلد کتاب و هزاران مقاله درباره حقوق زبانی و زبان مادری نوشته شده است و صدافسوس که حتی یک از این هزاران به زبان‌های مردم ایران ترجمه نشده است. روز جهانی زبان مادری بیش از هر جای دیگری، متوجه کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گسترده‌ای هستند تنوعی که به گفته کاتلین هوگ، نشان دهنده ثروت و دارایی کشور است. این گفتگو، بهانه‌ای است برای زنهاری کوتاه بر این نکته که پاسداشت میراث ایرانی‌اسلامی، تنها در حفظ کتیبه‌ها و نسخه‌ها و سنگ‌قبرها نیست، در حفظ میراث زنده‌ای بنام زبان مادری همه مردمان ایران و همه زبان‌های رایج در آن از جمله فارسی، ترکی، کردی، عربی، بلوچی و غیره نیز هست.

کاتلین هوگ، زبان‌شناس و متخصص سیاست‌های زبانی در دوران پسااستعمار است. او علاوه بر انجام تحقیقات بسیار، پروژه‌های زیادی برای حفظ زبان مادری اقوام مختلف در هند و کشورهای مختلف آفریقایی با همکاری دانشگاه‌های کیپ تاون و جواهر لعل نهرو انجام داده است. کاتلین هوگ دراین گفتگوی اختصاصی، ضمن شرح اهمیت آموزش و تحصیل به زبان مادری، بدون مهارت در زبان مادری، زندگی عقلانی دچار مشکل می‌شود. وی با اشاره به سیاست یکسان‌سازی زبانی در کشورهای مختلف، این رفتارها را از منظر سازمان ملل، غیرقانونی عنوان می کند و درباره آموزش زبان مادری و مساله امنیت ملی نیز می گوید: «هیچ مدرکی وجود ندارد گواه بر اینکه آموزش به زبان مادری، امنیت را به خطر انداخته و تخلف و تخطی از قانون محسوب می شود. حتی بیشتر کشورهای آفریقایی اذعان می‌کنند که تنوع زبانی یک واقعیت است و وحدت ملی نیازمند به رسمیت شناختن همه زبان‌ها و افراد متکم بدان‌ها می‌باشد.» وی در پایان با اشاره به تجربه موفق اتیوپی درباره تنوع زبانی می‌گوید: «اگر حل مسئله زبان در کشور بسیار فقیری چون اتیوپی ممکن شده است، پس چرا نتوان آن را در کشورهای دیگر نیز ممکن ساخت؟»

  • اصغر زارع کهنمویی

قرار بود، در نشستی با رییس یکی از معتبرترین مراکز انتشاراتی بعد از انقلاب، به بازکاوی نسبت اخلاق و نشر بپردازیم. گفتگو با سوالی درباره سهم بداخلاقی‌‌‌ها در بحران نشر آغاز شد و به مساله کپی رایت رسید؛ اما، رشته سخن دکتر محمدکاظم موسوی بجنوردی، محدود به این حوزه نماند. در واقع، برگ دوازدهم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، به تبیین دیدگاه‌‌های رییس دائره المعارف بزرگ اسلامی در حوزه‌‌های مختلف اخلاق از جمله اخلاق و دین و دفاع او از نگاه متعزلی‌کانتی در برابر نگاه اشعری اختصاص یافت. یکی از نکات مهم این گفتگو، تصمیم او برای خودکشی در دوران شکنجه و مبارزه و چالش‌های اخلاقی این مساله است که به گفته خودش، تصمیم اخلاقی در این شرایط بسیار سخت است.

  • اصغر زارع کهنمویی

رسانه اخلاق‌مدار چگونه رسانه‌ای است؟ چگونه می‌توان روزنامه‌نگار ماند و اخلاقی عمل کرد؟ اخلاق حرفه‌ای مطبوعات چیست و سنت روزنامه‌نگاری ایرانی چگونه پیوندی با آن دارد؟ مرزهای روزنامه‌‌نگاری، حریم خصوصی، پرسش‌گری و سیاست‌ورزی کجاست؟ آیا روزنامه‌نگار حرفه‌ای می‌تواند، سیاست‌ورزی کند؟ در یازدهمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» در گفتگو با دکتر حسن نمک دوست به نسبت اخلاق و رسانه  می پردازیم. این استاد روزنامه نگاری، اخلاق را جزو لاینفک روزنامه نگاری می‌خواند و ضمن تبیین مرز مصلحت روزنامه، حق آگاهی بخشی، اصالت را به اخلاق می دهد.

  • اصغر زارع کهنمویی

 «یکی از بزرگترین انحراف‌ها و بدعت‌هایی که در اندیشه دینی صورت گرفته، تحریف نسبت فقه و اخلاق است. فقه بدون اخلاق یا فقهی که جایگزین اخلاق شود، تیغی است در کف زنگی مست.» این‌ها را دکتر ابوالقاسم فنایی در کتاب «اخلاق دین‌شناسی» می‌نویسد. در نگاه او، بازخوانی روابط «اخلاق» و «فقه» و تعریف دقیق جایگاه این دو، شاه‌کلید بحران‌ اخلاقی است. گفتگوی طولانی مهرنامه با ابوالقاسم فنایی، دانش‌آموخته خارج فقه در قم و دکترای فلسفه اخلاق از لندن، اگرچه به بهانه انتشار جدیدترین کتاب او با عنوان «اخلاق دین‌شناسی» است؛ اما، ناظر به «دین در ترازوی اخلاق»، کتاب پیشین او، است. در این گفتگوی انتقادی، تلاش بر این است تا آرای نسبتا جدید و عالمانه این نواندیش دینی، از منظر متفاوت و مخالف به چالش کشیده شود. دفاع فنایی از دیدگاه‌های خود، گفتگو را از حد تعارف و متعارف خارج می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

مصائب روزنامه‌نگاری در ایران، کم‌شمار و البته کم‌گفته نیستند. در یک کلام می‌توان گفت؛ روزنامه‌نگاری ایرانی بیش از هر شغل دیگری، همزاد رنج‌های بسیار است. در این میان، مطبوعات محلیِ برخاسته از پیرامون، مصائب مضاعفی دارند. این مصائبِ مضاعف، در تمام مراحل، از درخواست و دریافت مجوز تا تولید و توزیع و احیانا توقیف، همراه آن‌ها است. در بررسی گونه‌شناختی مطبوعات محلی، نشریات اندکی که همه یا بخشی از مطالب خود را به زبان‌های غیرفارسی از جمله ترکی و کردی می‌نویسند، افزون بر مصائب آشنا، با مشکلات وی‍ژه و کم‌شناخته دیگری نیز، مواجه هستند. در این گزارش تلاش بر آن است در گفت و شنود با روزنامه‌نگاران نشریات ترک‌زبان کشورمان به بازخوانی مصائب روزنامه‌نگاری ترکی بپردازیم.

  • اصغر زارع کهنمویی

برخی طیف گسترده‌ای را شامل هستند، بر این عقیده‌اند که ایرانیان نمی‌اندیشند. به نظر شما، چرا ایرانیان نمی اندیشند؟ چرا انسان ایرانی، اینقدر از اندیشیدن امتناع دارد؟

به گمان من، برای درک هر مسئله ای ابتدا باید زاویه دید به آن را مشخص کرد و درباره آن به دور از دیدگاه های کلیشه ای به تامل نشست. یکی از این کلیشه ها ظاهرا همین گزاره است که دائما تکرار می شود و آن اینکه : «ایرانیان نمی توانند بیاندیشند». کلیشه بودن این گزاره را از آنجا می توانیم بفهمیم که درباره آن همواره می توان این پرسش را مطرح کرد که اگر ایرانیان نمی توانند بیاندیشند، آیا آن کس که این گزاره فکری و اندیشمندانه، را مطرح می کند یک «غیر ایرانی » است؟ یا انسان خارق العاده که توانسته است «ایرانی بودن» و «اندیشمند بودن» را با یکدیگر سازگار کند؟ نتیجه ای که من از این گونه گزاره های کلیشه ای می گیرم آن است که گروهی از ایرانیان، و البته نه همه آنها،  و به ویژه در میان نخبگان هنوز نمی توانند خود را از اندیشه های کلیشه ای، اسطوره ای ، دستکاری کننده و خود دستکاری کننده رها کنند. برای بسیاری از روشنفکران و اندیشمندان ما، معنای اندیشمند بودنشان، با عدم توانایی دیگران به اندیشیدن معنا می شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی - شرق: روزنامه‌نگاری شاید بیش از هر حوزه دیگری، عرصه این جدال باشد؛ جدال امید و یاس. اگرچه روزنامه‌نگار ایرانی با آیه‌‌های یاس بسیار آشنا است اما دکتر کاظم معتمدنژاد می‌گوید: «روزنامه‌نگاری بر امید استوار است». در گفتگو با پدر علم ارتباطات، به بازخوانی این جدال پرداخته‌ایم. او با تبیین فلسفه امید در ژورنالیسم، وظیفه روزنامه‌نگار را تزریق امید و آگاهی به جامعه می‌داند و شرط آن را آگاه بودن و امیدوار بودن روزنامه‌نگار. معتمدنژاد فضای فعلی روزنامه‌نگاری در ایران را مورد قبول و به آینده آن بسیار امیدوار است. وی در بخش دیگری از گفتگو، درباره نشریات غیرفارسی‌زبان می‌گوید؛ انتشار روزنامه به زبان‌های غیررسمی مثل ترکی و کردی یک حق شناخته شده در حقوق مطبوعات و اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری است و هیچگونه تبعیضی بین این نشریات و نشریات فارس‌زبان نباید باشد.

  • اصغر زارع کهنمویی

جشنواره‌های متعدد مطبوعات و استقلال حرفه‌ای رسانه‌ها، چه نسبتی با هم دارند؟ آیا این جشنواره‌ها بخصوص جشنواره‌های تخصصی سازمان‌ها، حدود و صغور، استقلال روزنامه‌نگاران را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد؟ آیا کارگاه‌های حاشیه‌ای این جشنواره‌ها، علمی و حرفه‌ای است؟ نحوه انتخاب داوران و نیز برگزیدن نفرات ممتاز چگونه است؟ اینها و سوالاتی از این دست، موضوع گفتگوی ما با دکتر حسن‌ نمک‌دوست است. او در این گفتگو، جشنواره‌ها را تسهیل‌گر توسعه مطبوعات می‌داند و می‌گوید: این جشنواره‌ها می‌توانند توجه روزنامه‌نگارها را به مسائل حوزه‌های مختلف، بیشتر جلب کنند. 

  • اصغر زارع کهنمویی

 چه نسبتی بین اخلاق و علم است؟ آیا انفجار آگاهی‌ها، دامنه اخلاق را توسعه داده یا پرده‌ اخلاق دریده؟ آیا باید از گسترش تصاعدی علم، هراس داشت که مبادا مرزهای اخلاقی را درنوردد و هیچ نگذارد یا می‌توان امید داشت که علم‌افزایی می‌تواند به بسط مکارم اخلاقی بیانجامد؟ درباره همین نگرانی‌ها، در نهمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» با دکتر ابوالقاسم فنایی، نواندیش دینی و استاد فلسلفه اخلاق در موسسه مطالعات اسلامی بیرمنگام، گفتگو کرده‌ایم. فنایی،  ناهمواری‌های اخلاق و علم را نه تقصیر علم و نه تقصیر اخلاق،  که تقصیر توسعه نامتوازن علم و اخلاق می‌داند و می‌گوید: «هر چه ما از نظر علمی بیشتر پیشرفت کنیم به اخلاق بیشتر نیاز خواهیم داشت تا قدرت ناشی از پیشرفت علمی را مهار کند و مانع سوء‌استفاده از آن شود.»

  • اصغر زارع کهنمویی

«درد» آشناترین واژه زیست‌جهان انسان و «درمان» همزاد آن است و به همین دلیل، نظام سلامت، شاید قدیمی‌ترین نهاد بشرساخت انسان باشد، نهادی که باید بیش از همه دیگرنهادها اخلاقی باشد چون کوچکترین بداخلاقی، به زایش رنج‌های مضاعف منجر می‌شود. در هشتمین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» به گفتگو با دکتر محمود عباسی، فارغ التحصیل حقوق پزشکی از دانشگاه سوربن و رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی، مدیر گروه اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نشسته‌ایم. او در این گفت‌وگو، ضمن تبیین جایگاه رهیافت‌های مختلف اخلاقی در حوزه سلامت به اهمیت عدالت، آگاهی عمومی و آموزش در این حوزه و نسبت آن با اخلاق می پردازد. دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران با تاکید بر لزوم رفع نواقص قوانین و مقررات حوزه سلامت و اخلاق حرفه‌ای حوزه پزشکی، بر تحول اساسی در آموزش پزشکی تاکید می‌کند. وی پیشنهاد می‌کند هرچه زودتر شورای عالی اخلاق در کشور تاسیس شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

سوال این است؛ فرق ملی‌گرایی و نژادپرستی چیست؟ در تقابل منافع ملی با حقوق بشر، رجحان با کدام است؟ زیست‌جهان یک ناسیونالیست، چگونه پیوندی با اخلاق دارد؟ ناسیونالیسم خوب چیست و ناسیونالیسم بد چیست؟ منحنی تاریخ ناسیونالیسم، بیشتر به کدام سوی چرخیده؟ جنبش‌های ناسیونالیستی تاریخ معاصر، بیشتر به کاهش رنج انسان پرداخته‌اند یا به زایش رنج‌های مضاعف؟

ناسیونالیسم را هر چه معنا کنیم، زیبا است؛ چون با میهن پیوند می‌خورد؛ اما، وقتی بر اریکه می‌نشیند، هیچ‌یک از این زیبایی‌های چشم‌نواز به چشم نمی‌خورد. همه چیز، تما‌م‌قد، پلشتی و زشتی و ظلم و خون است. ناسیونالیسم بیش از گفتمان دیگری، سلطه‌گرا و خون‌ریز و بی‌رحم عمل کرده است. چرا چنین است؟ چرا پیوند بین ناسیونالیسم و خون اینقدر وثیق است؟ آنچه در پی می‌آید، تلاشی است برای بسط این پرسش‌ها و نه پاسخ به آن‌ها. چه، این قلم، اهلیت پاسخ را ندارد.

  • اصغر زارع کهنمویی

چه تعداد از مدافعان دین، کار را با حمله به فرهنگ سکولار معاصر آغاز کردند و در نهایت به رهاکردن خود دین و از دست دادن هرگونه تجربه دینی بامعنا رسیدند؟ (اسلاوی ژیژک)

تاریخ دین از یک سوی، تاریخ دفاع است؛ چه بسیار چشم‌هایی که زیر نور شمع و چراغ پیه‌سوز، تار شده‌اند تا دین را حفظ کنند. هنوز در سراسر جهان اسلام، بسیار کسان هستند که آرزومندانه، در سودایی پرثواب‌اند اینکه حداقل یکی از فرزندان‌شان، «سرباز پیامبر یاامام زمان» شود و از دین نبی دفاع کند. تاریخ دین، از دیگر سوی، تاریخ انکار است؛ تا نبی از حرا پایین آمد، اصحاب انکار بر گرد او حلقه زدند و دیوانه‌ و شاعرش خواندند. اگرچه تاریخ انکار، کمتر نگارش یافته اما همبافته تاریخ ایمان است و همزاد بعثت.

  • اصغر زارع کهنمویی

شاید بتوان دهه‌ی دوم هزاره‌ی سوم را دهه‌ی جنبش‌های مکرر نام نهاد، جنبش‌های موفقی که بیش از هر چیز دیگری، در دو جستار خلاصه می‌شوند: آزادی و رفاه. پیش‌تر، نه کسی دومنیوی سقوط دیکتاتورهای عرب را باور می‌کرد و نه ظهور جنبش‌های شبانه‌روزی در سرزمین انگلاساکسون‌ها را. آنچه دماسنج تعجب را بالاتر برد، اعتراض فزاینده انسان غربی به سیاست‌های اقتصادی ابرقدرت دنیا در قلب اقتصاد جهان بود. آمریکایی‌ها این‌بار به جای اشغال افغانستان و ویتنام و عراق، درصدد اشغال وال استریت برآمدند تا بر زخم‌های سالیان خود، مرهم بنهند. گویی آنان به‌درستی، رمز فاجعه را خوانده‌اند. آنچه در پی می‌آید، متن کامل میزگردی است که چندی پیش با حضور دکتر احمد حنیف، اندیشمند کانادایی و دکتر علی پورمحمدی، استاد حوزه و دانشگاه در شهر قم برگزار شد. دکتر علی پورمحمدی دارای تحصیلات فلسفه غرب از تهران و اطریش در مقطع دکتری است و هم‌اکنون در حوزه علمیه قم به تدریس و پژوهش‌ دینی مشغول است. دکتر احمد حنیف نیز، که پس از انقلاب در اثر آشنایی با اندیشه امام خمینی به اسلام و مذهب اهل بیت گرایید، علاوه بر علوم اسلامی، در دانشگاه‌های کانادا تحصیل کرده است. سخن گفتن درباره جنبشی که هنوز به‌طور فزاینده‌ ادامه دارد، سخت است، چون درصد روزهایی که جنبش پشت سر می‌گذارد، بسیار کمتر از روزهایی است که پیش‌رو دارد. جنبش هنوز تمام نشده است و جوانان آمریکایی، هنوز و هر روز بر گران‌ترین خیابان‌های جهان سرازیر می شوند تا شاید راهی تازه به رهایی بیابند.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کَهنَمویی- شرق: روبرویش که می‌نشینی، فراموش می‌کنی که او، پدر علم حقوق است. افتادگی، صبوری و صمیمیت بی‌اندازه‌‌اش، عصر گرم و خسته مرداد رمضانی را چنان زیبا و آرام می‌کند که گویی هیچ نسبتی با ستوه و درماندگی دقایق قبل نداری. خانه استاد، جایی در دل شهر است اما از اضطراب‌ها و نگرانی‌‌های پایتخت نشانی ندارد. استاد آرام است خانه استاد آرام است من مهمان پرآشوب این خانه هستم تا صاحبِ خانه را مهمان برگ ششم «اخلاق، فصل نخست تغییر» بکنم تا برایمان بگوید، حقوق چه سهمی در آشوب و دلخستگی شهر دارد؟ دکتر ناصر کاتوزیان، در گفتگوی این مفصل و صمیمی، اخلاق را طوری هم‌بافته حقوق می‌خواند که به‌راستی این جمله معروفش برایت مسجل می‌شود: «حقوق، رسوب تاریخی اخلاق است»

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ وب‌سایت شخصی: بانوی داستان‌نویس! کتابت را یعنی شاهکارت را دیروز دریافت کردم برایم تقدیم کرده بودی. من در اوج خستگی و ترافیک سنگین کاری، برای احترام به سنت زیبای هدیه، با خود تعهد کردم که عصر نگاهی بیاندازم بهش، تنها یک نگاه کوتاه که من واقعا فرصت قصه‌خوانی ندارم. واقعا من اینچنین فکر می‌کنم در این شتاب تصاعدی چه مجالی و چه نیازی برای قصه خواندن؟ من چنین هستم یعنی تا دیروز بودم، زمان، زمان قصه‌خوانی نیست. اس‌.ام.اس، ایمیل، فیس‌بوک، روزنامه، توییتر و ... . زود حرفت را بزن و برو، قصه نباف لطفا. این‌بار اما، به خودم تعهد داده‌ام که حداقل نگاهی به این کتاب بیاندزام به رسم سنت هدیه. تنها یک نگاه کوتاه و تورقی از روی اجبار. و غافل از همان یک نگاه، همانی که مرا تا «خانه آخر» برد. چنان شیفته‌ام کرد که آرزو کردم کاش این «خانه‌ها» تمام نمی‌شد و چشمان تر من هنوز و همچنان خانه‌ها را سان می‌دید «فرشته» را می‌دید.

  • اصغر زارع کهنمویی

چگونه می‌توان سیاست‌مدار بود و اخلاقی عمل کرد؟ بسیاری کوشیده‌اند پاسخِ درخور به این سوال بیابند و بسیاری نیز برای اخلاقی و سیاسی‌ماندن توأمان، جهاد جانانه‌ای کرده‌اند که اندک کسانی بر این سیاق باقی ‌مانده‌اند و بسیاری نیز، به ملامت رسیده‌اند. در این میان اما، همگان یک واژه را فراموش کرده‌اند: نهاد؛ همانی که نتیجه‌گرایانی چون سعید حجاریان، سخت به نقش نظارتی آن برای اخلاقی‌کردن جامعه معتقدند. همو که می‌گوید: «در اخلاق نتیجه‌گرایانه، سیاستمدار غیرفاضل هم مجبور به عمل اخلاقی است والا توسط نهادها از میان برداشته می‌شود». گفتگو با سعید حجاریان، برگ پنجم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» را به خود اختصاص داده است. او در این گفتگو، دیدگاه‌های بدیلی درباره اخلاق نتیجه‌گرا و نسبت آن با منافع ملی، حقوق بشر، امنیت اخلاقی، نهادها و قانون ارائه می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

احمد نقیب‌زاده معقتد است، آکادمی در هیچ جای دنیا، اندیشه را برنمی‌تابد. او می‌گوید؛ همیشه اندیشه‌های بکر و جدید در حاشیه‌ها شکل گرفته است. او این سخنان را در گفتگوی پنجم ما درباره «آسیب‌شناسی وضعیت تفکر در ایران» عنوان می‌کند. در این گفتگو، نقیب‌زاده با پی‌جویی تاریخی چرایی نابسامانی تفکر، به تفکیک تمدن‌سازی و اندیشه‌ورزی تاکید می‌کند و در تحلیل نقش تاریخ‌نگاری و باستان‌گرایی در این میان، می‌گوید؛ « تاریخ‌نگاریِ ما بی‌روش و بی‌معنا بوده است»

  • اصغر زارع کهنمویی

فقدان تفکر در ایران معاصر، ریشه در تاریخ نگرش ما به تفکر دارد. برای بازخوانی چرایی نیاندیشی و بداندیشی، بیش از هر حوزه دیگری، باید به واکاوی تاریخی و تاریخ‌نگری پرداخت. در برگ سوم اقتراح آسیب‌شناسی تفکر در ایران معاصر، به بررسی تاریخی تفکر و فکر تاریخی در گفتگو با دکتر حسین آبادیان استاد تاریخ دانشگاه قزوین پرداخته‌ایم. او در این گفتگو، ضمن تمییز بحث تفکر از اندیشه، به تبیین نقش سنت تاریخ‌نگاری در نابسامانی تفکر می‌پردازد و می‌گوید:  با بخش اعظم تاریخ نگاری ما که بی فکر و ذکر است و در بهترین حالت متأثر از جریانهای سیاسی و ایدئولوژی‌هاست، نه می‌توان خود را شناخت و نه دیگری را.

  • اصغر زارع کهنمویی

«همواره می‌توان در زیر آستر و روکش مخملین منافع ملی نوعی خشونت گفتمانی و اخلاقی کریه را پنهان دید». برگ جهارم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، به گفتگویی مفصل با دکتر محمدرضا تاجیک اختصاص دارد. این استاد فلسلفه سیاسی مدرن، بیش از هر گزاره دیگری، وجود «دیگری» را شرط بزرگ زیست اخلاقی و در برابر آن حذف دیگری را امری کریه و غیراخلاقی می داند. وی می گوید: « تا دگر و غیری نباشد، نه سیاست و نه اخلاق، فلسفۀ وجودی پیدا نمی‌کنند.»  تاجیک، با نقد ظریف رهیافت‌های مختلف اخلاقی، با توصیف نقدگونه اخلاق نتیجه‌گرا، از شق دگرگرایی این رهیافت (با تفسیری که خود ارائه می‌کند)، دفاع می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

دقیقا زمانی که بسیاری از حوزویان، در جهان کوچک طلبگی بسان حجره‌های کوتاه، بست نشسته و بی‌هیچ اطلاعو ارتباطی با جهان خارج، به زیست تجریدی خود مشغول بودند، کسانی چون  سیدمحمد بهشتی، راه دیگری برای آموزش حوزوی گشود. آن روزها که هنوز خبری از تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات نبود، این مرد، با مهارت‌های بی‌‌مانندش، به اندازه یک نسل، نظام آموزشی حوزه را دگرگون ساخت. کنکاش در کار بزرگ او، به گفتگو با کسانی نیاز دارد که به‌دلیل حضور فعال در روزهای پیشاانقلاب حوزه، می‌توانند روای موثق آن روزها باشند. حجت‌الاسلام و المسلمین سیدهادی خسروشاهی، یکی از معدود افرادی است که ناگفته‌های بسیاری در تاریخ معاصر جهان اسلام دارد. خسروشاهی در پاسخ به سوالات ما، ابعادی نادیده از حیات علمی شهید دکتر بهشتی را نمایان می‌سازد.

  • اصغر زارع کهنمویی

پیرمرد در آستانه نود سالگی است. کهولت سنش، امکان چالش عمیق‌تر را از آدمی می‌گیرد و با وجود طرح سوالاتِ متفاوت، پاسخ‌ها را یکسان و مشابه می‌کند. او را شاید بتوان، فعال‌ترین اندیشمند فلسفه آموزش و پرورش در ایرانِ معاصر بخصوص عصر جمهوری اسلامی دانست. دکتر علی شریتعمداری، نخستین وزیر علوم ایرانِ پس از انقلاب، اکنون، اینجا به سوالات ما درباره مسائل آموزش و پرورش پاسخ می‌دهد. دکتر علی شریعتمداری، با تبیین جایگاه آموزش و بخصوص پرورش در به‌سامانی یا نابه‌سامانی تفکر، از نبود درک صحیح از معنی تفکر و نیز معنی تربیت، سخن می‌گوید و بیش از هر چیز بر تربیت صحیح معلم به عنوان مربی انسان متفکر فردا، تاکید می‌کند.

  • اصغر زارع کهنمویی

«وقتی سیاستمداران درس اخلاق بدهند، حتماً یک جای کار لنگ است. » این را، عباس عبدی می‌گوید. در سومین برگ اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر»، سراغ او رفته‌ایم تا به گفت‌وشنود انتقادی دیدگاه‌های او در نسبت اخلاق و سیاست بپردازیم. عباس عبدی در این گفتگو، اگرچه مردم و ابزارهای عمومی مانند رسانه را مهمترین ضمانت اخلاقی سیاست‌مداران عنوان می‌کند اما اولویت را به نهاد قانون قائل می‌شود و می‌گوید: وقتی که سیاست، بنیان قانون را نشانه ‌رود و به جای آن به اخلاق بپردازد، جامعه را غیراخلاقی می‌کند. وی همچنین با اشاره به نقش موثر نهاد دین در اخلاقی کردن جامعه می‌گوید: متأسفانه با سیاست‌زده شدن این نهاد، انجام وظیفه‌ی بسط اخلاقی آن به زمین مانده است و فعلاً نهاد دیگری هم عهده دار آن نیست و این یکی از مهم‌ترین چالش‌های مسأله‌ی اخلاق در ایران است.

  • اصغر زارع کهنمویی

جامعه ما با بحران‌های بسیاری روبرو است. یکی از مهمترین بحران‌ها، بحران اخلاقی است، مساله‌ای که بسیاری از روشنفکران دانشگاهی و علمای حوزوی، ضمن پذیرش وجود آن، بر خطرات چنین بحرانی، زنهار می‌دهند. در سومین بخش از اقتراح «بحران‌های استراتژیک ایران»، به گفتگو با عباس عبدی کارشناس مسائل اجتماعی پرداخته‌ایم. عباس عبدی در این گفتگو، ضمن تبیین نقش نهادهایی چون، سنت، ‌دین و اقتصاد، به تحلیل مبسوط نقش نهاد سیاست در این بحران می‌پردازد و از چرایی بداخلاقی‌های موجود در عرصه سیاست و راه‌کارهای عبور از آن می‌گوید. وی به تمایز میان هنجار اخلاق و هنجار سیاست تاکید می کند و می‌گوید: برای نهادینه شدن رفتارهای اخلاقی، باید نهادهای تضمین‌کننده‌ی رفتارهای اخلاقی را تقویت نمود.

  • اصغر زارع کهنمویی

بسیاری معتقدند که جامعه ایرانی، جامعه بحران‌زده است. ابن بحران ها هرقدر هم بزرگ و تلخ باشند، در مسیر توسعه قرار دارند. باز کردن راهی درست به فردا، تنها با ارائه پاسخ های درست به آنها به دست می آید. روزنامه آرمان در راستای رسالت حرفه ای خود در نظر دارد، در سلسله گفتگوهایی به واکاوی موردی این بحران ها بپردازد. در نخستین برگ این پرونده، سراغ دکتر سروش دباغ رفته ایم و با او درباره مهمترین بحران انسان معاصر یعنی بحران معنا به گفتگو نشسته ایم. دکتر سروش که هم اینک در تورنتو، به تدریس فلسلفه تحلیلی مشغول است، به بررسی گونه های این بحران و چگونگی رهایی از آن سخن می گوید.

  • اصغر زارع کهنمویی

رسانه اخلاقی، چگونه رسانه‌ای است؟ چگونه می‌توان، حتی در شرایط خاص و استثنایی، حرفه‌ای ماند و اخلاقی عمل کرد؟ آیا می‌توان، اخلاق را فدای مصلحت کرد؟ در شرایط خاص، بین اخلاق و رسانه، کدام را باید وانهاد؟ این سوالات و سوالاتی از این دست، محور برگ دوم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» است که در گفت‌وگو با دکتر کاظم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران، به آنها پرداخته‌ایم. این استاد مطرح روزنامه‌نگاری کشورمان در این گفتگو، با تبیین حدود آزادی و اصول اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری، «رفتار غیراخلاقی در شرایط خاص برای کشف حقیقت» را نفی می‌کند و می‌گوید: روزنامه‌نگار بین اخلاق و بقای رسانه، باید اخلاق را انتخاب کند حتی اگر رسانه از بین برود.

  • اصغر زارع کهنمویی

«ما ایرانیان برخلاف تلقی عوام، در عصر هخامنشی در مقایسه با یونان و چین و هند و مصر و بین‌النهرین، در حوزه فکر و فرهنگ تقریبا بی‌سواد تلقی می‌شدیم.» این را دکتر ابراهیم موسی‌پور، مدیر گروه تاریخ اجتماعی بنیاد دائره المعارف اسلامی می‌گوید که میهمان برگ چهارم اقتراح «آسیب‌شناسی وضع تفکر در ایران معاصر» است. او در این گفتگو، در تبیین چرایی نابسامانی تفکر در ایران معاصر، با اشاره بر آفت روش‌شناختی در بررسی آسیب‌ها به پرهیزگاری در روش تاکید می‌کند و در ادامه ضمن نقد دیدگاه ناصحیح درباره وضعیت تفکر در ایران باستان، از اغراق آمیز بودن تصورات برخی ایرانیان درباره میزان فربهی اندیشه ایرانی در عصر شکوهمند هخامنشی سخن می‌گوید و در نهایت با تاکید بر نقش بسیار روشنفکران در نابسامانی وضعیت تفکر در قیاس با اصحاب قدرت، به تبیین ناتوانی استبداد در تضعیف اندیشه و نیز، روش‌شناسی فرایند دستیابی به نظریه می‌پردازد.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنموی- شرق: رسانه اخلاقی، چگونه رسانه‌ای است؟ چگونه می‌توان، حتی در شرایط خاص و استثنایی، حرفه‌ای ماند و اخلاقی عمل کرد؟ آیا می‌توان، اخلاق را فدای مصلحت کرد؟ در شرایط خاص، بین اخلاق و رسانه، کدام را باید وانهاد؟ این سوالات و سوالاتی از این دست، محور برگ دوم اقتراح «اخلاق، فصل نخست تغییر» است که در گفت‌وگو با دکتر کاظم معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران، به آنها پرداخته‌ایم. این استاد مطرح روزنامه‌نگاری کشورمان در این گفتگو، با تبیین حدود آزادی و اصول اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری، «رفتار غیراخلاقی در شرایط خاص برای کشف حقیقت» را نفی می‌کند و می‌گوید: روزنامه‌نگار بین اخلاق و بقای رسانه، باید اخلاق را انتخاب کند حتی اگر رسانه از بین برود.

  • اصغر زارع کهنمویی

می توان به ضرس قاطع مدعی شد، ایران با بحران عدم تولید فکر مواجه است. سالهاست دیگر ایرانیان همچون گذشته، حداقل همانند دهه های سی و چهل، نمی‌اندیشند. تاسف‌بارتر اینکه این عیب بزرگ کمتر دیده شده است. بسیاری هنوز بر این باور هستند که جامعه ایرانی، جامعه خردورزی است اما بررسی کمی و کیفی تولید فکر در دهه‌های اخیر، نشان می دهد که این باور نادرست است جامعه ایرانی نه خردورز که گریز از خرد است. کنکاش چرایی و چگونگی این بحران، نیازمند بررسی آسیب‌شناختی وضعیت تفکر در ایران است. در اقتراحی با این عنوان، تلاش داریم در گفتگو با صاحب نظران حوزه های مختلف به این سوال بپردازیم که نهادهای موثر در نابسمانی وضع تفکر کدام‌اند و چگونه بر فقدان تولید فکر در جریان‌های فکری تاسیسی، ترکیبی و تقلیدی تاثیر می‌گذارند. در این میان، بر نقش نهادهای خانواده، آموزش، دین، قدرت و رسانه بیش از بقیه تاکید می شود. بخش نخست گفت‌وگوی دکتر حاتم قادری، طلیعۀ این اقتراح بود. برگ دوم اقتراح، به گفتگو با دکتر صادق زیباکلام اختصاص دارد. همچنین بخش دوم و مهم گفتگوی دکتر حاتم قادری در همین شماره منتشر می شود. بسیاری، امتناع ایرانیان از تفکر را حلقه وصل عقب ماندگی و انحطاط ایران می دانند. دومین برگ اقتراح «آسیب شناسی وضعیت تفکر در ایران معاصر» به دیدگاه های دکتر صادق زیباکلام می پردازد. او عقب ماندگی را دلیل اصلی نابسامنی وضع تفکر، عنوان می کند و در تبیین نقش نهاد قدرت، معتقد است قدرت در ایران، خود را در همه عرصه ها صاحب نظر می داند و به متخصاصن علوم انسانی  احساس نیاز ندارد. وی دین را در این نابسمانی تبرئه می کند و نگاه ایده ئولوژیک قدرت به دین را عامل اصلی می خواند.

  • اصغر زارع کهنمویی

فارغ التحصیل فلسفه اخلاق دانشگاه واویک لندن، شاید بیش از هر حوزه دیگر فکری، به مساله «اخلاق» پرداخته است. نگارش رساله دکتری، تالیف چندین کتاب و مقاله، انجام گفتگوهای تفصیلی متعدد و برپایی کارگاه‌های آموزشی مختلف درباره اخلاق، نشان از توجه بسیار دکتر سروش دباغ به این مساله حیاتی جامعه ایرانی دارد. گفت‌وگو با این متخصص فلسفه اخلاق، درباره «اخلاق و سیاست» به عنوان باب نخست اقتراح «اخلاق»، با سوالاتی در نقدِ نقدهای سروش دباغ به مکاتب فلسفی وظیفه‌گرایی کانت و فضیلت‌گرایی بنتام و نیز شهودگرایی راس آغاز می‌شود و با پاسخ‌های او به چرایی سقوط آزاد جامعه و  چگونگی رهایی از خطر انحطاط اخلاقی به پایان می‌رسد. سروش دباغ، در این گفتگو نیز، همچنان بر فائده‌گرایی اخلاقی در سیاست‌ورزی تاکید کرد اما هرگونه فائده را منوط به رعایت دو مفهوم «حقوق بنیادین بشر» و «منافع ملی» دانست و در تناظر بین این دو مفهوم، حقوق بشر را بر منافع ملی ترجیح داد.

  • اصغر زارع کهنمویی

 اصغرزارع کهنمویی؛ صبح آزادی: اندیشه برابری و عدالت تاریخ درازنایی دارد. هر آنچه به انسان و رنج‌هایش مربوط است در دایره این اندیشه جای می‌گیرد. رونالد دورکین از نسل جدید فیلسوفان حقوق است که درباره‌ی چگونه کاستن دردهای انسان بسیار اندیشه کرده است. او را می‌توان خلف جان رالز دانست که بر بسیاری از حوزه‌های بی‌عدالتی و تبعیض می‌شورد. تبعیض‌نژادی یکی از جلوه‌های نخستین بی‌عدالتی است. در بازخوانی این نوع تبعیض در جامعه ایرانی، سراغ دکتر صادق زیباکلام رفته‌ایم. این استاد دانشگاه تهران که کنش‌های بسیار موثری در حوزه‌های مختلف جامعه ایرانی دارد، به صراحت از نژادپرستی ایرانی پرده بر‌می‌دارد و بر نگاه انکارگرایانه برخی روشنفکران درباره تبعیض‌های قومی می‌شورد.

  • اصغر زارع کهنمویی

جامعه ایرانی با بحران‌های استراتژیک بسیاری روبه‌رو است. نابسامانی وضعیت تفکر، یکی از این بحران‌هاست. امتناع انسان ایرانی از اندیشه، سویه‌های تربیتی، آموزشی، سیاسی، فرهنگی، جامعه‌شناختی و اخلاقی بسیاری دارد. بررسی جزئی و عمیق چرایی این امتناع، در شناسایی و حل مسائل استراتژیک کشور، ضرورتی آشکار است. جامعه‌ای که اندیشیدن را بر نمی‌تابد،‌ نمی‌تواند پای راست به فردا بنهد.  رکود فکری، رابطه مستقیمی با انحطاط دارد. نیاندیشی و بداندیشی، شاه‌رمز عقب‌ماندگی تاریخی ما است. اقتراح «آسیب شناسی وضعیت تفکر در ایران معاصر» بنا دارد، در قالب گفت‌وگوهای متوالی با اندیشمندان حوزه های مختلف، به بازشکافی نقش نهادهایی چون قانون، آموزش، خانواده، دین، قدرت، رسانه و... بپردازد. در برگ نخستِ اقتراحِ «آسیب شناسی وضعیت تفکر در ایران معاصر» در گفتگویی با دکتر حاتم قادری، استاد اندیشه سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، به بررسی مقدماتی مولفه‌های مهم نابسامانی این حوزه و چرایی امتناع ایرانیان از اندیشه پرداخته‌ایم. این گفتگو، افزون بر بازیابی نقش تجدد و شتاب تکنیکی آن، جایگاه نهادهایی چون دین، خانواده، قدرت و رسانه را در آشفتگی فعلی بازخوانی می کند. حاتم قادری، سرریزشدن وضعیت های تجددی را عامل بی قراری جامعه می داند و فشار قدرت حاکمه را نیز در بر این عامل می افزاید.

  • اصغر زارع کهنمویی

برخی توکویل را متفکری در مرز سوسیالیسم و لیبرالیسم توصیف کرده‌اند. اگرچه بسیاری از  بزرگان این دو طیف فکری، او را ستوده‌اند؛ اما، بیشترین منتقدان اندیشه او، از میان دست‌چپی‌ها هستند. در تبیین اندیشه‌های موثر و چه بسا متعالی توکویل، تحلیل منتقدانه اندیشه‌های او چنان مهم است که تجلیل او. در گفت‌وگو با دکتر فریبرز رییس‌دانا به بررسی انتقادی اندیشه‌های آلکسی دوتوکویل از جمله آزادی، مذهب، دموکراسی، قدرت و انقلاب پرداخته‌ایم. رییس‌دانا در این گفت‌وگو توکویل را مدافع حکومت و مخالف انقلاب می‌خواند.

  • اصغر زارع کهنمویی

می‌توان آزادی را سرواژه اندیشة آلکسی دوتوکویل دانست. از دیدگاه این شارح بزرگ دو انقلاب کبیر قرن نوزده، نه واژه‌ای مطلق که نسبت وثیقی با مذهب، برابری و ملیت دارد. او مذهب را همراه دموکراسی و برابری را فرای آزادی می‌خواند. در گفت‌وگو با دکتر غلامعباس توسلی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، به تبیین نسبت آزادی با برابری از یک‌سو و نسبت دموکراسی و مذهب از سوی دیگر پرداخته‌ایم. توسلی در این گفت‌وگو، از اعتراض توکویل به فراموشی تقوی و آزادی در اوج فتوحات نظامی ناپلئون و تفاوت‌های نهادی و نگاهی دو انقلاب فرانسه و آمریکا می‌گوید.

  • اصغر زارع کهنمویی

 
جامعه ایرانی، جامعه سوگواری‌ است، سوگوار فراق‌‌ها و فقدان‌های بسیار. انگار تاریخ جدید ما را با فراق و فقدان نوشته‌ اند.  تقریبا هیچ‌یک از دهه‌های سده اخیر بی‌تجریه فاجعه‌ای تراژیک سپری نشده است؛ از غم جدایی‌ها و ناکامی‌ها تا رنج استبدادها و انقلاب ها و جنگ های مدام. ناقوس غم این‌بار اما، در شمال‌غرب نواخته شد؛ دریاچه ارومیه هم غزل خداحافظی سر داده و پای به عدم نهاده است. هیچکس باور نمی‌کرد، کفن‌ها کفاف قامت عروس فیروزه‌ای آذربایجان را بدهند. دریا چنان پرخروش و افسون‌وار بود که خشکی‌اش، قصه پریشان‌گویان تلقی می‌شد. کسی هشدارها را جدی نمی‌گرفت.

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ صبح آزادی: تنها در سومالی، 11 میلیون انسان به‌دلیل گرسنگی در آستانه مرگی دل‌آزار هستند. این فاجعه بزرگ انسانی اگر چه دلایل اقتصادی، زیست‌محیطی و سیاسی متعددی دارد اما آنچه در میان مجموعه دلایل، به‌عمد نادیده گرفته می‌شود، نسبت اخلاق و فقر است. بررسی جایگاه بداخلاقی‌ها در گسترش فقر، دلیل اصلی کنکاش در اندیشه‌های پیتر سینگر فیلسوف اخلاق دانشگاه پرینستون آمریکا است که نظریه‌اش در خصوص اخلاق و فقر شهرت جهانی دارد. در این میان، گفتگوی اختصاصی با خود پیتر سینگر مایه مباهات بسیار است. سینگر در این گفتگو، تداوم فقر را محصول بی‌اعتنایی قدرتمندان عنوان می‌کند و همگان را به تلاش برای از بین بردن فقر حتی در مقیاسی کوچک‌تر فرامی‌خواند

  • اصغر زارع کهنمویی

اصغر زارع کهنمویی؛ وب‌سایت شخصی: عصر اصلاحات، بهار روزنامه‌نگاری ایرانی بود. نسل متفاوتی از سیاست‌مداران نظام، پای بر پلکان قدرت نهاده بودند که بر حکمرانی نرم اعتقاد داشتند. این اعتقاد، پیش از هرچیز، یک نوع آزادی نسبی را در حوزه فرهنگ به وجود آورد. روزنامه‌ها به دلیل روزمرگی و سهل الوصولی، زودتر و بیشتر از دیگر حوزه‌ها، از این آزادی بهره بردند. روزنامه‌نگاری چنان توسعه یافت که حتی سیاست‌مداران نیز راهی تحریریه‌ها شدند و بخش بزرگی از بار توسعه و اصلاح را بر دوش روزنامه‌نگاران انداختند. برخی تحلیل‌گران در بررسی روزنامه‌نگاری این دوران، از اصطلاح «روزنامه‌نگاری دوم خردادی» استفاده می‌کنند. باید روزنامه‌نگاری دوم‌خردادی را به دو دوره تقسیم کرد؛ دوره نخست،‌دوره بسیار کوتاه و بسیار پرباری بود که از مهر 76 (جلوس سیدمحمدخاتمی بر تخت ریاست جمهوری) ‌تا اردیبهشت 79 (توقیف گسترده مطبوعات با حکم حکومتی ولی فقیه) طول کشید. دوره دوم از اردیبهشت 79 آغاز شد که کمابیش تا امروز نیز ادامه دارد. این دوره اگرچه در روند آگاهی مردم بی‌تاثیر نبوده؛ اما، نمی‌توان این تاثیر را با تاثیر دوره اول مقایسه کرد. روزنامه‌نگاری دوم‌خردادی، اگرچه، تاثیر شگرفی در روند توسعه سیاسی و آگاهی مردم داشته؛ اما، از آفت‌ها و معایب درونی زیادی نیز رنج می‌برد. این یادداشت، بدون انکار خدمات شایسته روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران این دوره، به بررسی فهرست‌وار آفت‌ها از منظر نقد درونی می‌پردازد. البته باید اذعان داشت که این نقدها بدون درنظرگرفتن بستر سیاسی و اجتماعی حیات و ممات این روزنامه‌ها،‌ شاید منصفانه نباشد.

  • اصغر زارع کهنمویی

آنچه در پی می آید، گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با دکتر حسین میرمحمدصادقی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی است که چندی پیش   انجام شده است. میرمحمدی صادقی در این گفتگو، ضمن تبیین نسبت اخلاق و حقوق، به تفاوت این دو مقوله بخصوص در حوزه ضمانت اجرا می پردازد. اخلاقی بودن نظام قضا، حریم خصوصی و نسبت آن با اخلاق، اخلاقی بودن قانون و ... مباحثی است که در این گفتگو به آن پرداخته می شود. اینک به مناسبت سالروز انتشار منشور برادری این گفتگو منتشر می شود.

مساله قضا و نسبت آن با چالش‌های موجود در جامعه از ضرورت‌هایی است که نه در مناسبت تقویمی هفته قوه قضائیه که در برش‌های مختلف زمانی، باید مورد توجه رسانه‌ها قرار گیرد چه، این نظام، هم از این جهت که در قامت یک قوه است و هم از این جهت که بخش بزرگی از حیات اجتماعی مردم را دربر می گیرد، فرصتی فراخ و فضایی فربه می طلبد. پیرو همین نکته، با دکتر میرمحمدصادقی، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی به گفتگویی درباره مشکلات نظام قضا، حریم خصوصی، حقوق شهروندی و...، پرداخته ایم. او که چندی پیش سخنگوی قوه قضائیه بود، با صراحت از «مصلحت‌گرایی» بجای «قانون‌گرایی» در نظام قضایی انتقاد کرد و گفت: «مصلحت اندیشی های نابجا، باعث ایجاد دیوار بی اعتمادی بین مردم و قوه قضاییه شده است.»

  • اصغر زارع کهنمویی

شورا برساخته جامعه مدرن است نهادی برای مدنیت و مدرنیت، نهادی که می خواهد آزادی و رفاه را برای انسان مدنی تامین و تضمین کند. این مولود جهان مدرن حتی در اندیشه مونتسکیو نیز راه نیافته،‌ چه قوای سیاسی نظریه در اندیشه تفکیکی او سه راس قضایی، اجرایی و تقنینی دارند. حق بشری تعیین سرنوشت، رکن چهارمی نیز به مثلث غیر قابل نفوذ قدرت ( حداقل برای سطوحی پایی تر ) افزوده است: شورا. رهاورد مدنیته اگرچه در حلقه طلایی قدرت و از روئوس مثلث چهارضلعی اراده قهری محسوب می شود، اما از جنس آن سه نیست. شورا بیشتر بر قدرت است تا در قدرت.

  • اصغر زارع کهنمویی
شریعتی را می توان یکی از بزرگترین کنشگران گفتمان سنت و مدرینه دانست دیدگاه‌های او درباره سنت،‌ انتقاد بسیاری را برانگیخت. برخی سخنان او چنان ساختارشکن بود که مخالفان را از نقد به غضب رساند. گفتارهای او درباره روحانیت ازجمله همین موارد بود که باعث رنجش خاطر بخشی از روحانیون شد. گفتگو با احسان شریعتی به بازکاوی نسبت شریعتی و روحانیون می پردازد. فرزند شریعتی که اینک رخت استادی فلسفه دانشگاه تهران بر تن کرده، از کج‌فهمی آراء شریعتی می گوید و اعتقاد دارد تئوری اسلام منهایی روحانیت به‌اشتباه به شریعتی نسبت داده شده است. او در بازخوانی اندیشه های شریعتی، بیش از هر چیز دیگر، به بررسی دقیق اصطلاحات کلام شریعتی تاکید می کند و می گوید در اندیشه شریعتی بین روحانیت و آخوند تفاوت عمیقی وجود دارد. احسان شریعتی در این گفتگو از گونه های مختلف گفتمان دینی سخن می گوید و از سنت گرایی، نوگرایی و هویت گرایی به روشنفکری دینی می رسد. به اعتقاد او بنیادگرایی دینی گفتمانی خطرناک، نوظهور و ساختارشکن است که هم ریشه در سنت گرایی دارد و هم از نوگرایی وام می گیرد. از دیدگاه او طرح دوباره بحث اسلام منهایی روحانیت نه به اندیشه های شریعتی بازمی گردد و نه به تلاش های دینی رژیم گذشته. مخاطب این سخنان نه کنشگران مذهبی خارج از کشورند و نه اصلاح طلبان داخلی؛ بلکه این نگرانی ها، به چالشی مهم در بطن قدرت فعلی اشاره دارد و بیش از همه، متوجه جریانی است که به نوعی تلاش دارد در در برابر سنتِ کهن حوزه علمیه و روحانیت،  ساز بالاداستی بزند.
  • اصغر زارع کهنمویی

تنها 25 روز بعد از صدور فرمان هشت ماده ای، امام خمینی(س) آیت الله العظمی شیخ یوسف صانعی را به دادستانی کل کشور منصوب کرد. صدور فرمان هشت ماده ای را می توان رستاخیز قضایی نظام نوپایی دانست که داعیه عدالت داشت. انتصاب مجریان توانا برای این فرمان، مرحله بعدی این رستاخیز بود. گفتگو با آیت الله صانعی، ناظر به دو گونه شخصیتی وی است فقاهت و مرجعیت امرزوی و مبارزه و مسوولیت دیروزی. این رمجع تقلید در این گفتگو، ضمن تبیین مبسوط فرمان هشت ماده امام، به بازکاوی مفاهیمی چون حریم خصوصی، حقوق بشر، گزینش و ... می پردازد و با تکیه بر بند 6 این فرمان، تاکید می کند که هیچکس حتی قوه قضاییه نیز حق ورود به حریم خصوص افراد را ندارد. اوج سخن آیت الله صانعی آنجاست که می گوید: اگر این فرمان هشت ماده ای اجرا شود مملکت مدینه فاضله می شود تمام حقوق بشر در این فرمان آمده است.

  • اصغر زارع کهنمویی

آیت الله دکتر سیدمصطفی محقق داماد به همان اندازه که فقیه و حقوقدان است، فیلسوف هم هست. گفتگو با این استاد بزرگ حقوق و فلسفه، علاوه بر درجه والای علمی، ناظر به مسولیت او در دوران ریاست سازمان بارزسی کل کشور در ستاد اجرایی فرمان هشت ماده ای امام است. آیت الله محقق داماد در این گفتگوی مکتوب، ضمن بازخوانی چرایی و چگونگی صدور فرمان به شرح اقدامات ستاد اجرایی می پردازد و در رهیافتی حقوقی به آن می گوید: این فرمان با توجه به شخص  و شخصیت صادر کننده باید یک سند فقهی شناخته شود.

  • اصغر زارع کهنمویی

آیت الله موسوی بجنوردی، از جمله فقهایی است که در مدرس امام خمینی تربیت شده است. مسوولیت هایی چون عضویت در شورای عالی قضایی، ریاست دادگاه عالی انقلاب اسلامی، ریاست شعبه دیوان عالی کشور و عضو هیات عفو حضرت امام خمینی(ره)، کافیست تا ضرورت گفتگو با او درباره تبیین فرمان هشت ماده ای حضرت امام مشخص شود. آیت الله موسوی بجنوردی در این گفتگو، فرمان هشت ماده ای را مر قوائد اسلام می داند و با تاکدی بر جایگاه حوزه خصوصی در ایلامی می گوید: در حقوق شهروندی بهترین نظام، نظام اسلام است. وی در پایخ به سوالی درباره افشای اسرار مردم، این مساله را گناه کبیره می خواند و درباره جایگاه این پیام شرایط امروز می گوید: سخنان امام محدود به زمان و مکان خصی نیست.

  • اصغر زارع کهنمویی

این نخستین بار نیست که سخنرانی سید حسن خمینی ناتمام می ماند.  پیش از این، تنها 13 ساعت پس از مناظره تاریخی 13 خردادِ 88 ، سخنان سخنرانِ نخست بیستمین سالگرد ارتحال رهبر انقلاب با سروصدای سازمان دهی شده عده ای کم شمار زودتر از زمان معمول به پایان رسید. نخستین کنشگر رویارویی تلخ 13 خرداد، در تمام سخنرانی 30 دقیقه ای خود از « اخلاق » گفت و تاکید کرد: « نگذاریم اختلافات، جامعه را چندپاره کند.» آن عدهِ کم شمار که سحر همان روز، با هماهنگی خاصی بوسیله سی اتوبوس از مقصدی نامعلوم به جایگاه آورده شده بودند، تاکیدات یادگار رهبر کبیر را برنتافتند و سخن وی به آخر نرسیده، به بهانه ای بنای سلام و صلوات گذاشتند.این یک تمرین بود، تمرینی برای فردا.

  • اصغر زارع کهنمویی

« در یک کلمه بگویم، همه دزد بودند. فقط شدت و ضعف داشت. سیاست رضا بگیر و ببند و حبس و کتک و مجازات بود اما محمد رضا گفت آن قدر به اینها بدهید تا احساس سیری کنند و دیگر طرف دزدی نروند. معهذا بازهم دزدی می کردند و اتفاقا آنکه وضعش از همه بهتر بود، بیشتر می دزدید. مثلا رییس اداره آگهی که باید دزد بگیرد خودش دزد بود.»

  • اصغر زارع کهنمویی

تاریخ وادی « لاادری » است. در این وادی، گزاره های تاریخی تنها بخش نازلی از تاریخِ زیسته را روایت می کنند. تاریخِ زیسته وقتی پشت پرده های سکوت و رمز می رود، ناشناخته تر و مبهم تر می شود. تاریخ انسان های تاریخ ساز و کم گوی، تاریخِ « نمی دانم » ها است. حیات کوتاه اما پرفرازِ « احمد » فرزند و مشاور رهبر انقلاب 57 از گونه تاریخ هایی است که در آن زیسته با گفته فاصله بسیار دارد. احمد را خمینیِ نوه، « گنجینه اسرار انقلاب » خواند، گنجینه ای که بسیار زودتر از معمول، بر خاک رفت تا نه بازکاوی جزئیات که حتی تحلیل کلان روایت های دهه دو دهه 40 و50 و از  همه مهمتر دهه 60 همچنان در هاله ابهام بمانند.

  • اصغر زارع کهنمویی

 «ما زنده ایم و خدای منتقم بیدار ».1 این عبارت، جمله آغازین بیانیه اعلام موجودیت سازمان فدائیان اسلام است. اعلامیه ای که نخستین ثمره آن ترور یا اعدام انقلابی احمدکسروی در جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات دینی وی بود. کسوری در حوزه دیدگاه های دینی، راه به خطا برده  و نظراتش رنجش مردم مذهبی ایران  را فراهم کرده بود حتی برخی از روحانیون حکم به ارتداد او داده بودند. ساعت ده  و نه دقیقهِ بیستم اسفند 1324 ، کسروی در میان بهت و حیرت نیروهای نظامی و قضات دادگستری با فریادهای "الله اکبر" فداییان اسلام، گلوله باران می شود، تا تاریخ ایران بداند که در این سرزمین، اندیشه های قاهرانه در قلعه های الموت خاتمه نیافته و می تواند در عصر مرجعیت فقیهی میانه همچون آیت الله بروجردی نیز، حتی سر از حجره های مدارس علمیه هم آورد... .

  • اصغر زارع کهنمویی

1) خیانت و سیاست

در فیلم پدرخوانده شاهکار سه گانه جرار فورد کاپولا، جمله ای بر زبان قهرمان داستان می چرخد که شاه کلید تاریخ خیانت است: « جنایت و سیاست دو روی یک سکه اند ». این رمز تلخ تاریخ است که مستاجران کاخ شیشه ای سیاست از  پله های خیانت بالا روند. کنشگر سیاسی آنجا که اخلاق می گزیند، این قصر شکننده فرو می ریزد و به یکباره بر عدم می رود.

  • اصغر زارع کهنمویی

مرتضی الویری دانشجوی انقلابی دهه پنجاه، نماینده مجالس اول ، دوم و سوم در دهه 60 ، فعال سیاسی و اقتصادی نزدیک به طیف حزب کارگزاران سازندگی و شهردار منتخب نخستین شورای شهر تهران در دهه هفتاد، فعال سیاسی معترض به دولت اصول گرا در دهه 80 و عضو فعال ستاد انتخاباتی مهدی کروبی است او از جمله نمایندگان مجلس سوم است که در نامه ای به حضرت امام خمینی (س) خواستار بازگشت جامعه به قانون اساسی شده بودند. به مناسبت روز مجلس و سالروز تصویب قانون اساسی به گفتگو با وی پرداخته ایم. با الویری دقیقا یک ماه بعد از آزادی اش از بازداشتگاه اوین گفتگو کردیم .او در این  گفتگو از عوامل قانون گریزی، روند نامه نمایندگان به امام در 7 آذر 67 ، مسائل دوران جنگ، اهمیت مجلس، سیر نزولی کیفیت انتخابات مجلس در دوران انقلاب، چالش های انتخابات در کشور و ویژگی مجلس فعلی سخن گفته است. علاوه بر اینها در جای دیگری از این گفتگو به بازنگری قانون اساسی، ضعف قانون و خلاء های قانونی موجود در کشور پرداخته شد که الویری به دلایلی به انتشار این بخش از مصاحبه رضایت نداد.

  • اصغر زارع کهنمویی

مذاکرات خبرگان قانون اساسی شاید یکی از مهمترین نصوص تاریخ انقلاب اسلامی باشد این مذاکرات که تمام آینده انقلاب اسلامی را تحت تاثیر خود قرار داد، حاصل بحث و جدال دو ماهه 73 نفر از خبرگان منتخب مردم و نه صرفا فقهای مورد تایید شورای نگهبان بود. اکون سی سال بعد، سرانجام آن 73 نفر جای تامل دارد به غیر از آنانکه دار فانی را وداع گفتند، برخی در کنج خانه ای خارج از حاکمیت و قدرت در قالب منتقد و مخالف نشسته اند و برخی دیگر در اوج شهرت و اقتدار و قدرت به مناصب حکومتی و فقاهتی تکیه داده اند. آیت الله مکارم شیرازی از جمله کسانی است که بخت یارشان بود. این عضو کمسیون زبان و مذهب مجلس خبرگان قانون اساسی اینک یکی از مراجع بلند پایه جهان تشیع است. گفتگوی جماران با این مرجع تقلید بعد از پیگیری های فراوان با دفتر وی صورت گرفت. در این گفتگو "آیت الله" از ترکیب اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی و نحوه مدیریت آن، فضای حاکم بر این مجلس، چگونگی طرح و تصویب اصل 110، آزادی مذاهب، آزادی آموزش زبان های محلی و قومی و حرمت قانون شکنی سخن گفت و آنجا که از او پرسیده شد پیشنهادش برای عبور از فضای فعلی چیست؟ گفت: در جایی که جنگ می شود اول نمی آیند پیمان صلح را بنویسند ابتدا آتش بس می کنند و آنگاه مذاکره می نمایند.

  • اصغر زارع کهنمویی

کودتای پنج میلیون دلاری ارتشبد زاهدی نتیجه تلاش مثلث" آمریکایی ها، انگلیسی ها و شعبان بی مخ ها" بود. دیپلماسی کودتا پس از آن در دستور کار دوقلوهای مداخله گر قرار گرفت که وکیل ملت ایران با حضور در دادگاه لاهه "نفت" را از انگلیس گرفت و به "صاحبان خانه" داد. اسناد منتشر شده نشان می دهد که دهه سوم مرداد 32 ، سفارت خانه های بریتانیا و آمریکا روزهای پرکاری را از سر گذراندند. آنان کودتا را برنامه ریزی و با فراهم نمودن پشتوانه مالی، نظامی، سیاسی و رسانه ای این سناریوی تلخ را از آغاز تا انجام مدیریت کردند.

  • اصغر زارع کهنمویی

با آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی فقیه بلندپایه و چهارمین قاضی القضات جمهوری اسلامی به گفت‌وگو نشستیم. بخش اول این گفت‌وگو با عنوان "پیشنهاد هاشمی شاهرودی برای تحقق وحدت" پیش از این منتشر شد. بخش دوم  گفت‌وگوی ما با آیت الله هاشمی شاهرودی، بیشتر به دو موضوع اجتهاد و قضا اختصاص دارد. در این گفت‌وگو نظر وی را در مورد باز بودن باب اجتهادمی پرسیم. او اعتقاد دارد که نباید به علوم تولید شده در بلاد کفر بی توجهی کرد. از او در باره چند و چون اعدام، زندان در اسلام و حقوق زندانیان سیاسی می پرسیم. نظرات متفاوت قاضی القضات، آنجا اهمیت پیدا می کند که می گوید به لحاظ فقهی و اعتقادی با هر نوع زندان مخالف است و غیر از موارد استثنایی هیچ کس نباید زندانی شود اگر شد نباید با او بدرفتاری شود.

پرسش نخست از آیت الله هاشمی شاهرودی رییس سابق قوه قضاییه این بود که با توجه به مفتوح بودن باب اجتهاد در نظام اسلامی، مفاهیم مدرن مانند حقوق بشر با چه مکانیزمی باید وارد قانون شده و نهادینه شوند؟
رییس سابق قوه قضاییه در پاسخ، ابتدا بر باز بودن باب اجتهاد تکید کرد چرا که "این امر در اصول فقه شیعه امتیاز این فقه بر فقه اهل سنت است که برکات زیادی داشته و دارد." او گفت : بالندگی ، تکامل و پویایی فقه و علوم اسلامی خیلی مفید بوده است و امام هم بر آن تکیه داشتند.برداشت های جدید از دین و نظریه پردازی در مقابل شبهات و حفظ میراث اسلامی در همه ابعاد مهم و وسیع از جمله نتایج باز بودن باب اجتهاد است مسائل نو در قالب افکار جدید مطرح می شود برخی اشکال و شبهه دارند که پاسخ می خواهد برخی هم فرازهای جدیدی هستند که در اجتهاد  باز می شوند. این چشم اندازهای جدیدی که نیاز به حکم فقهی دارند باید استنباط بشوند. حکومت هم در فقه شیعه امر جدیدی است و مسائل جدیدی دارد و احکام خوش را می خواهد.

  • اصغر زارع کهنمویی

پرسش و پاسخ با آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی از آن جهت حائز اهمیت است که این فقیه کم حرف و نظریه پرداز، در تمام ده سال دوران مدیریت خود بر امر پر درد سر قضا، هرگز عنان آرامش در گفتار و رفتار خود را از کف نداد. آیت‌الله که تا پیش از این کمتر با رسانه ها سخن گفته است، این بار به احترام امام، ما را صمیمانه به حضور خویش پذیرفت تا به مناسبت سالروز صدور منشور تاریخی برادری در 10 آبان 67 با چهارمین قاضی القضات جمهوری اسلامی به گفتگوی تفصیلی بنیشینم. او در این مصاحبه بدون اینکه به تحلیل ارزشی از گروه های مختلف بپردازد، همگان را به عمل به سیره امام فرامی‌خواند. گفت‌وگوی ما با آیت الله شاهرودی در دو بخش با موضوعات "منشور برادری" و "مسائل قضایی" انجام شده که بخش اول آن تقدیم می شود.

 آیت الله هاشمی شاهرودی در پاسخ به این سوال که مراد امام از وحدت چیست؟ با بیان اینکه استراتژی امام در دوران مبارزه و پیروزی انقلاب، وحدت بود، گفت: اگر بخواهیم مکتب سیاسی امام را ورق بزنیم، جوهره آن این است که امام همه چیز را روی وحدت ملت بنا کرد. قبل از انقلاب اختلافات زیادی در مبارزه بود. در مورد مسائل منافقین که در آن وقت مجاهدین خلق نام داشتند، اختلاف دکتر شریعتی و شهید مطهری و بازرگان و مسائل انجمن حجتیه. خیلی به امام مراجعه می شد. در همه اینها امام بهترین نقش را ایفا کردند و هیچ چیزی  نگفتند. نه نسبت به این طرف و نه نسبت به آن طرف عکس العملی نشان ندادند.

  • اصغر زارع کهنمویی

... روزى در یک دیدار با امام گمان کنم دیدار با روزنامه‌نگاران بود پارچه‌اى نوشته بودند که «واى به روزى که قلم‌ها را زمین بگذاریم و مسلسل دست بگیریم.» که امام صحبتى کرد به این مضمون که خدا کند روزى مسلسل‌ها را هم زمین بگذاریم و آن‌ها هم که به ضرورت تفنگ دست گرفته‌اند قلم به دست بگیرند.

محمود کاوه و ولى‌الله چراغ‌چى و برونسى این‌طورى شد که رفتند پاسدار شدند. همت معلم بود. اگر هم جنگ و ضدانقلاب، هستى انقلاب را به خطر نینداخته بودند همان درسش را مى‌داد. عشق تفنگ که نداشت.

باکری هم شهردار بود. شهردار ارومیه. غلام‌حسین افشردى هم که بعدها شد حسن باقرى، خبرنگار بود. خبرنگار روزنامه‌ى جمهورى اسلامى. کسى که از بزرگ‌ترین طراحان جنگ در قرن بیستم محسوب مى‌شود.

من هم هجده سالگیم در سال پنجاه و هشت بود. مى‌شد راحت بروم خدمت سربازیم را کنم و بروم دنبال درس و زندگیم یا در مغازه‌ى پدرم بایستم و یک لقمه نان حلال گیر بیاورم و بخورم.

خواستم دینم را به انقلاب ادا کنم. رفتم جبهه...

... برادرم حسن در کربلای چهار شهید شد. جنگ چنین چیزى بود. ما در جنگ داغ دیدیم و رنج کشیدیم و بزرگ شدیم. اگر کسى خیال مى‌کند این که گفته‌اند جنگ برکت بود یعنى ایام به کام بود و همه چیز جفت و جور، در اشتباه است. ما در جنگ برادران تنی‌مان و برادران ایمانی‌مان را از دست دادیم. براى من از دست دادن حسن قالیباف شاید همان قدر سخت بود که از دست دادن ولی‌الله چراغ‌چی...

 آن چه در بیش آمد بخشی از زندگینامه محمدباقر قالیباف به قلم خود اوست که در وب‌سایتش آمده؛ آنچه در پی می آید گفت‌وگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با دکتر محمدباقر قالیباف است که علی رغم پیگیری های مکرر، به دلیل مشغله فراوان شهردار، بصورت مکتوب صورت گرفته است. فرمانده لشگر 5 نصر از سال 62 ، نیروی هوایی سپاه از سال 76 و نیروی انتظامی از سال 79 از سوابق شهردار امروز تهران است. وی در این پرسش و پاسخ مکتوب، دیدگاه های خود را در خصوص نحوه روایت جنگ برای نسل حاضر، نقش مردم، امام و فرماندهان در جنگ، ابهامات مرتبط با آغاز و پایان جنگ و از همه مهم تر چالش های موجود و شبهات مطرح شده در شرایط فعلی جامعه نسبت به ارزشهای دفاع مقدس ارائه کرده است. شاید نقطه ثقل این گفتگو آنجا باشد که شهردار امروز و فرمانده دیروز نهادینه کردن فرهنگ دفاع مقدس را در عرصه سیاست، راه برون رفت از بن بست فعلی عنوان می کند: « فرهنگ دفاع مقدس در عرصه سیاست یعنی رعایت صداقت و امانت در برخورد با مردم ولی هم اکنون شاهد هستیم که سیاست ورزی بدون توجه به موازین اخلاقی حوزه سیاست را به تنازعات و و مناقسات جناحی و باندی کشانده است و طبعا از این تنازعات نمی توان انتظار داشت که روحیه از خودگذشتگی در جامعه تجلی یابد و همانطور که گفتم تنها فرآیند برای بهبود عرصه های یاد شده نهادینه کردن فرهنگ دفاع مقدس می باشد. »

  • اصغر زارع کهنمویی

اشاره: «از من هر جوری می خواهی سوال کن، نمی خواهد سوال را بپرورانی. من در شنیدن و پاسخ دادن آزاد هستم، به جایی هم وابسته نیستم.» این سخن را محسن رفیق دوست، همان آغاز گفتگو می گوید تا ثابت کند که با روی گشاده ما را به حضور پذیرفته است. بامسئول لجستیک جنگ به بهانه هفته دفاع مقدس به گفتگوی دو ساعته می نشینیم، گفتگویی که در آن، رییس سابق بنیاد مستضعفان و جانبازان در کنار حلاجی مسائل جنگ، به ارائه دیدگاه های خود پیرامون حوادث پس از انتخابات نیز پرداخت. دیدگاه های یکی از موثرترین افراد در شکل گیری ساختار نرم افزاری و سخت افزاری سپاه می تواند راوی اساسی ترین آرمان ها و وظایف نیرویی باشد که در عمر سی ساله نظام جمهوری اسلامی از دفاع مقدس گرفته تاکنون نقش های متفاوت اما موثری بازی کرده است.

رفیق دوست در  گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حکایت هایی تازه از آغاز و پایان جنگ، دیدگاه هایی متفاوت از نظرات مسوولان فعلی سپاه در موردحضور  درعرصه‌ی سیاست و اقتصاد و روایت هایی دیگرگونه از وقایع پس انتخابات ارائه می کند. از دیدارهای خود با رییس جمهور ایتالیا در اوایل جنگ گرفته تا دیدارش با آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از وقایع اخیر. او از زبان هاشمی ِ زمان درگیری های انتخاباتی سخنانی می گوید که شاید پس از انتشار مورد چالش قرار بگیرد. از رفیق دوست در مورد خبر خودسوزییرخی از افراد که گفته شد جانباز بودند و گلایه های سیاسی و ارزشیبعضی از  خانواده های شهدا نیز می پرسیم می گوید: خانواده های شهدا باید احترام خود را نگه دارند؛ می گوید برخی جانبازان رفتار خوبی نداشتند.

  • اصغر زارع کهنمویی

در آستانه شهادت شهید رجایی، به دو دلیل با لطف الله میثمی گفتگو کردیم. دلیل نخست، رابطه تشکیلاتی و مبارزاتی در دوران پیش از انقلاب است و دیگری رابطه متفاوت رجایی نخست وزیر با میثمی منتقد است.

میثمی از رجایی ناگفته های فراوانی دارد آنچه در ذیل می آید، بخشی از این ناگفته هاست که در گفت و گو پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران بیان شده است.

 خاستگاه اجتماعی رجایی، دوران مبارزه و زندان، منش مبارزاتی، رفتار جکومتی، رابطه با امام و مردم و شهادت رجایی از جمله مباحثی است که در این گفتگو طرح می شود. با میثمی در دفتر مجله چشم انداز ایران درحالی گفتگو کردیم که این مبارز مجروح بخاطر درد کمر روی تخت دراز کشیده بود و در این حال به سوالات ما پاسخ می داد.

  • اصغر زارع کهنمویی

دیکتاتورها فرومی ریزند همچون برگ زرد خزان. فرجام صدام، پایان پینوشه، سرانجام میلوشویچ، همه و همه شاهد این منطق عادلانه تاریخ است، منطقی که هیچ استثنایی را برنمی تابد. سوم شهریور 1320 آنگاه که، خاک ایران اسیر چکمه های سربازان متفقین شد، دیکتاتور نخست ایران معاصر تنها 21 سال پس از کودتای سوم اسفند 1299 زانو بر زمین ندامت و بیچارگی زد و با همه ابهت پوشالی خویش فرو ریخت.

رضاماکسیم که چندی پیش با کودتای انگلیسی یکباره از لقب میرپنجی به رضاخانی و چندی بعد به رضاشاهی رسیده بود، با اراده‌یی انگلیسی، به شهروند تبعیدی جزیره موریس بدل گشت و پس از آن آواره دورترین تبعیدگاه جنوب آفریقا یعنی ژوهانسبورگ شد.

  • اصغر زارع کهنمویی

دهه اول انقلاب، دهه هنرنمایی اسطوره هاست. اسطوره هایی که بزرگترین جنگ مدرن را تنها با دستانی رو به آسمان اداره کردند. آنانکه واکس شجاعت به پوتین می زدند و قنات را قنوت می کردند تا به خدای خویش برسند. برخی به آرزوی عارفانه می رسیدند و جان را به جانان تقدیم می کردند برخی دیگر بخشی از جان و تن خود را در جزایر مجنون برای لیلی خویش وامی نهادند و بازمی گشتند. بخشی دیگر اما، نه شهد شیرین شهادت می نوشیدند و همدم یار می شدند و نه پیمانه عشق سر می کشیدند و عزیز دیار. آنان اسیر می شدند، اسیر مخوف ترین سیاهچال های خاورمیانه، جایی که نوری نیست، ناری نیست، سور و صدایی نیست، کوران ناامیدی و حرمان تنهایی.

  • اصغر زارع کهنمویی

حجت الاسلام و المسلمین جواد فخارطوسی پزوهشگر حوزه علمیه قم است. نکته ای ما را بر آن داشت تا با ایشان به مناسبت روز خبرنگار به گفتگو پیرامون " رسانه از دیدگاه امام" بپردازیم، تالیف اثری وزین با عنوان " امام خمینی و رسانه های گروهی" از سوی این محقق دینی است که در آن به بررسی فقهی آرای رهبر کبیر انقلاب در خصوص بایدها و نبایدهای رسانه ای پرداخته است. حاصل پاسخ های فخارطوسی به سوالات خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران نشان از نگاه ژرف امام به حقوق روزنامه نگاران و جایگاه رسانه در جمهوری اسلامی دارد. طرح مسائلی مانند آزادی مطبوعات، اخلاق حرفه ای، مصونیت جانی، قضایی و شغلی روزنامه نگاران از جمله رئوس این گفتگو است.

 یک پزوهشگر حوزه رسانه: امام معتقد بودند که همه اجزای جامعه تکلیف دارند بر کار دولت ها نظارت کنند این نظارت با توجه به کارکرد رسانه ها برعهده ابزار ارتباط جمعی مثل روزنامه ها و صدا و سیما گذاشته شده است.

  • اصغر زارع کهنمویی

امام خمینی موسس نظام جمهوری اسلامی و الهام بخش حقیقی قانون اساسی و قوانین جزایی و مدنی کشور است. اندیشه ها و آراء ایشان به مثابه یک نص حقیقی و به قول سیدحسن خمینی به عنوان " یک متن مقدس" باید مبنای کلیه اعمال و کنش های بخش های مختلف حاکمیت از رهبری نظام تا قوای سه گانه قرار گیرد. توقف هرگونه رفتار و عملکرد متعارض با این متن مقدس در هر مرحله از پیشرفت ، یک اصل شرعی، قانونی، عرفی و انقلابی است. عدم رعایت این اصل می‌تواند نشانگر وجود اراده‌ای در تقابل با "بنیانگذار" باشد. اراده‌ای که اگر خدای ناکرده وجود داشته باشد، منجر به آن خواهد شد که "نه از تاک نشان می ماند و نه تاک‌نشان".

  • اصغر زارع کهنمویی

امام خمینی (س) در پیام تاریخی خود به گورباچف، رهبر سوسیالیسم جهان را به تامل در نگرش و جهان بینی فلسفه مسلمانان فرا می خواند و بطور ویژه از شیخ شهاب الدین سهروردی نام می برد و به او توصیه می کند به حکمت اشراق مراجعه نماید و از علمای فلسفه بخواهد که برایش " شرح کنند که جسم و هر موجود مادى دیگر، به نور صِرف که منزه از حس مى‏باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودىِ ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسى است‏" ( صحیفه امام، ج‏21، ص: 225)

  • اصغر زارع کهنمویی

شاید این جمله روشنفکری که زمانی گفته بود : « تاریخ خاورمیانه را با خون نوشته اند با خون خداباوران » پربیراه نباشد . خاورمیانه اگرچه خاورنفت است اما خاورخون نیزهست . مرز دراین نقطه از خاک نه با مذاکرات مصلحانه که با خون فرزندان خانه حفظ می شود .

دراین میان ، مرزهای ایران خونین تراست .از تاریخ میانه وکهن که بگذریم ، مقاومت جانانه مردم آذربایجان را در برابر قشون تزار روس می توان نقطه آغازین خون در برابر خاک و خود در راه خدا دانست.

  • اصغر زارع کهنمویی

زمانی که آخرین سلطان ایران، دو کاخ معروف سعدآباد و نیاوران را در شمال تهران تجدید بنا می کرد، نمی دانست که میان این دو قصر باشکوه، روستایی کوچک با مردمانی فقیر و مذهبی وجود دارد که روزی آلترناتیو مظاهر شکوه و عظمت پهلوی ها خواهد شد. حتی پیش از آنکه رهبر ایرانیان در صدد ترک روستای نوفل لوشاتو باشد، نشریه لوموند " جماران " را در یادداشتی کوتاه، نقطه خطرناک نظام شاهنشاهی خواند.

جماران هنوز بافت قدیمی خود را در دامنه جنوبی البرز حفظ کرده است. آنجا هنوز جایی است برای کسانی که می خواهند نوستالوژی کوچه های باریک دوران کودکی خود را بازاندیشند. خانه ها در سراشیبی کوه ساخته شده و درخت های چنار بلند قامت ، نشان از قدمت این محله معروف دارد.

  • اصغر زارع کهنمویی

برخلاف افکار عمومی، این نه انقلابیون ایران که سیاستمداران کاخ سفید بودند که رابطه خود با تهران انقلابی را به صورت یک طرفه در 19 فروردین 59 قطع کردند. اتفاقی که رهبر کبیر انقلاب اسلامی آن را طلیعه پیروزی و جشن ملت ایران نامید. رابطه ایران و آمریکا شاید بزرگترین معمای سیاسی عصر جدید باشد. معمایی که نه تحریم های درازمدت توانسته قفل آن را بگشاید و نه دیپلماسی تبریک، بی تردید رابطه با آمریکا در هر شرایطی متأسی از اندیشه های بنیانگذار نظام خواهد بود و بدون در نظر گرفتن صدها عبارت آشکار حضرت امام خمینی(س) نمی توان به ایجاد و ادامه رابطه پرداخت. این یادداشت بدور از هر گونه تحلیلی تنها به بازخوانی آراء امام خمینی در این خصوص می پردازد.

  • اصغر زارع کهنمویی

شکیبایی سیاستمدار تنها دلیلی نیست که اعلام آمدن یا نیامدنش را طولانی کرده است ابهام خاتمی در چرایی، چگونگی و سرانجام حضورش در انتخابات شاید دلیل اصلی این مد بلند سیاسی باشد. سیاستمدار اگر چه جایگاه و نقش تاریخی خود را در شرایط حساس امروزی می‌شناسد، اما تردیدهای بی‌اندازه‌اش در پیروزی و فردای پیروزی، او و یارانش را متوقف کرده است.

  • اصغر زارع کهنمویی

آسمان تاریک است و هوا سرد و خیابان جمهوری غرق جنب و جوش. عصر گاهی آخر پاییز. من به شدت گرسنه‌ام. باید از میان زوزه ماشین‌ها، از روبروی مغازه‌های طلا و چرم و ... و از لابلای کله‌ها و پاهای رهگذران عبور کنم و به «کافه نادری» برسم. قرار است از این کافه گزارشی بنویسم شکم خالی‌ام را با مغز خالی ترم همراه ساخته‌ام تا رفع گرسنگی بهانه‌ای باشد بر مقصود اصلی.

  • اصغر زارع کهنمویی

18 تیر 1385 – تهران – خیابان پورسینا: نوشته ذیل نامه‌ای است خطاب به مادرم؛ مادری که نامه‌ام را هرگز نخواهدخواند؛ بی‌سواد بودن او برای من یک نوستالوژی دردآلود است. همیشه آرزو داشته‌ام مادرم بتواند نوشته‌هایم را بخواند… .

تو پایان خاکی و تمام ماه

مادرم سلام

اصغر هستم پسر دومت؛ همان بچه‌ی مریض‌احوالی که ۲۷ سال پیش دامن پاک 27 ساله‌ات را خیس کرد. خودم را یادم نیست ولی تو را شفاف‌تر از چشمه عشق به یاد دارم.  دامنت داغ‌تر از تیرماه ۵۸ بود وچهره‌ات زیباتر از خورشید روز هیجدهم. دست‌هایت مادر شده بودند و اشک‌هایت ایثار.

  • اصغر زارع کهنمویی

مقاله حاضر درآمدی است بر سه قرائت  سنتی، آکادمیک و ایده ئولوژیک از شرقشناسی به همراه تحلیل مبسوط گفتمان انتقادی ادوارد سعید پیرامون شرقشناسی و نقد این گفتمان از منظر اندیشمندان مختلف. ابن مقاله اردیبهشت 83 نوشته شده است. متن اصلی علاوه بر منقح و صورت علمی خود، در حدود 70 رفرنس داشته که متاسفانه تایپسیت آنها را تایپ نکرده و اصل مقاله نیز در دسترس نیست. از آنجایی که مقاله قرار است مورد بازنویسی قرار گیرد به دلیل پرهیز از دوباره کاری، به جستجو و کاوش و درج دوباره مقاله پرداخته نمی شود. در نخستین فرصت، مقاله بارنویسی و بازنشر خواهد شد.

  • اصغر زارع کهنمویی

 تقدیم به چشم‌هایم که در لابلای  تار و پود دار قالی جا گذاشته‌ام

۱۲سال بعد از تولدم در دامنه سهند بزرگ، بعد از اینکه خرداد را با امتحان ساعت 10 به نیمه رساندم و گونی مدرسه را همراه کتابهایش، همدم زباله‌های رودخانه همیشه خشک کندوان کردم، دست‌های پینه‌بسته مادرم را از شدت یونجه و نه ریحان‌چیدن و پاهای تاول‌زده پدرم را از عمق مزارع پیاز بر پهنه دروازه دخمه‌ای تاریک و مرطوب، ساغر ایمانم و سایبان زنده بودنم انگاشتم و برنتافانتم. دست‌های کوچک 12 ساله‌ام را توی دست‌های بزرگ 60 ساله پدرم گذاشتم و بلافاصله «تویست» شدم.

اولین گزینه، کارخانه قالیبانی بود: زیر زمین تاریک و دخمه‌مانند و مرطوب. «اوستا»۲۰ سال بزرگتر از من بود. روز اول نفسم از شدت کمردرد ثانیه‌ها را می‌شمرد. تیغه‌ی چاقو که زبرتر و سنگین تر از دست‌های سبکم بود، مدام نرمه‌ی انگشتانم را بوسه می‌زد و توالی آن سیخ بود که بر بدنم فرود می‌آمد و فحش بود که نثارم می‌شد. ساعات کارم بیش از ظرفیت 12 ساله‌ام بود و تحملم بیش از 14 ساعت کار و کتک‌ها بیش از حد تحملم. اما تحمل می‌کردم پینه‌ها، تاول‌ها‌، چین‌ها و چروک‌هایی که نقاشی هیشگی زندگی‌ام بودند، مانع از فرار می‌شدند.

  • اصغر زارع کهنمویی

متاسفانه متن این مقاله در دسترس نیست. فعلا تصویر منتشرشده درج می‌شود تا در فرصت مقتضی، تایپ و تنظیم شود. دانلود

  • اصغر زارع کهنمویی